سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۲۷۲ – چگونه طبق حدیث «شیطان از پرستیده شدن در جزیرة العرب ناامید شده» در حالی که شرک در این سرزمین بوده و باز خواهد آمد؟

۲۷۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: جمع بین این دو حدیث چگونه است که پیامبر صلی الله علیه وسلم جایی می‌فرمایند: «قیامت بر پا نمی‌شود تا این که کفل‌های زنان قبیله‌ی دوس، در اطراف بت ذی الخَلَصه به یکدیگر بخورد»[۱]، و در جایی دیگر می‌فرماید: «شیطان نا امید شده از اینکه در جزیرة العرب او را بپرستند»، با زمانی که امام محمد بن عبدالوهاب ظهور کردند، (و مردم در شرک بودند)؟

جواب دادند: جمع بین نصوصی که ذکر شد، این گونه است: مقتضای یأس شیطان از اینکه در جزیرة العرب پرستیده شود، این نیست که چنین اتفاقی نمی‌افتد. چون شیطان علم غیب ندارد. شیطان وقتی دید که جزیرة العرب از شرک پاک شد و پایه‌های توحید محکم گشت، تصور کرد که بعد از این هیچ شرکی در جزیرة العرب اتفاق نمی‌افتد. اما رسول الله صلی الله علیه وسلم که سخن گفتنش نیز به وسیله‌ی وحی از جانب الله است، خبر دادند که چنین چیزی خواهد بود.

اما وقوع شرک در جزیرة العرب هنگام ظهور شیخ محمد بن عبدالوهاب رحمه الله تعالی، یا به خاطر کم بودن تعداد علما بوده، و یا به علت کثرت غلبه‌ی جهل و جاهلان، از اصلاح وضعیت موجود، عاجز بودند. والله اعلم بحقیقة الحال.


[۱] – کنایه از اینکه قبیله‌ی دوس دوباره به کفر برگشته و بت ذی الخلصه را طواف می‌کنند.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(272) سئل فضيلة الشيخ : عن الجمع بين قول النبي ﷺ ، : “لا تقوم الساعة حتى تضطرب أليات نساء دوس حول ذي الخلصة” . وكذلك ما وقع إبان ظهور الشيخ محمد بن عبد الوهاب – رَحِمَهُ‌الله تعالى – وقوله ، ﷺ : “إن الشيطان يئس أن يعبد في جزيرة العرب” ؟

فأجاب فضيلته بقوله : الجمع بين النصوص المذكورة أن يأس الشيطان أن يعبد في جزيرة العرب لا يقتضي عدم الوقوع لأنه لا يعلم الغيب ، فالشيطان لما رأى تخليص الجزيرة من الشرك وتوطيد دعائم التوحيد ظن أن لا شرك في الجزيرة بعد هذا ، ولكن النبي ، ﷺ ، الذي ينطق بالوحي من الله – تعالى -، أخبر أنه سيكون ذلك . وأما وقوع ذلك في الجزيرة إبان ظهور الشيخ محمد بن عبد الوهاب- رَحِمَهُ‌الله تعالى – فلا يخلو إما أن يكون لقلة العلماء،أو لعجزهم عن الإصلاح لغلبة الجهل وكثرة الجهال.والله أعلم بحقيقة الحال.

مطالب مرتبط:

۲۷۰ – انواع شرک

۲۷۰ – از شیخ رحمه الله در مورد انواع شرک سوال شد. جواب دادند: در جاهای دیگری غیر از اینجا گفتیم که توحید متضمّن نفی و اثبات است، و گفتیم که اگر در توحید، فقط به نفی اکتفا کنیم، فرقی با تعطیل ندارد، و اگر فقط به اثبات، اکتفا کنیم، از مشارکت، منع نمی‌کند. به […]

ادامه مطلب …

۲۷۷ – آیا خودداری از کار خیر به سبب اینکه ریا می‌شود درست است؟

وقتی انسان می‌خواهد کار خیری انجام دهد، شیطان او را وسوسه کرده و می‌گوید: تو به خاطر ریا و شهرت می‌خواهی این کار را انجام دهی. به همین خاطر، شخص از انجام عمل خیر دوری می‌کند. چطور می‌شود از چنین چیزی اجتناب کرد؟

ادامه مطلب …

۲۶۸ – طاغوت به چه معناست؟

۲۶۸ – از شیخ رحمه الله در مورد معنای طاغوت سوال شد. جواب دادند: طاغوت از طغیان مشتق شده، و طغیان به معنای تجاوز از حد است. این فرموده‌ی الله تعالی از آن جمله است: {إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ}[۱]، یعنی: {هنگامی که آب (در زمان نوح) طغیان کرد، ما شما را بر […]

ادامه مطلب …

۲۷۳ – معنای حدیثی که می‌گوید شیطان ناامید شده از این که در جزیرة العرب او را بپرستند، چیست؟

۲۷۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: معنای این فرموده‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم چیست: «همانا شیطان نا امید شده از این که در جزیرة العرب او را بپرستند»؟ جواب دادند: نا امیدی شیطان از اینکه در جزیرة العرب مورد پرستش قرار گیرد، دلیل بر عدم وقوع چنین چیزی نمی‌دهد؛ زیرا شیطان، […]

ادامه مطلب …

۲۷۴ – حکم ریا کردن چیست؟

۲۷۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم ریاء چیست؟ جواب دادند: ریاء، جزئی از شرک اصغر است. زیرا انسان در عبادت خود، کسی را شریک الله قرار می‌دهد، و گاهی نیز به درجه‌ی کفر اکبر می‌رسد. ابن قیم رحمه الله برای مثال شرک اصغر، «کمی ریا» را مثال زده، و این دلالت دارد […]

ادامه مطلب …

۲۶۷ – حکم پیروی از علما یا امراء در حلال کردنِ حرام، و بالعکس

۲۶۷ – از شیخ رحمه الله در مورد حکم پیروی از علما یا امراء در حلال کردن حرام، و بالعکس سوال شد. جواب دادند: پیروی از علما یا امراء در حلال کردن حرام و بالعکس، به سه دسته تقسیم می‌شود: دسته‌ی اول: در این مورد از آنها پیروی کند، در حالی که راضی به این […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه