سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۲۴۷ – شخصی که غیر الله را می‌خواند و گمان می‌کند که آن شخص، ولیّ الله است

۲۴۷ – از شیخ رحمه الله در مورد شخصی سوال شد که از غیر الله استغاثه می‌طلبد و گمان می‌کند که آن شخص، ولیّ الله است. علامات ولایت چیست؟

جواب دادند: علامات ولایت را الله تعالی در این آیه بیان فرموده: {أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ . الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ}[۱]، یعنی: {بدانید که بر دوستان الله ترس و هراسی نیست و آنان غمگین نمی‌شوند. آنان که ایمان آوردند و تقوا و پرهیزکاری پیشه می‌کردند}. علامات ولایت، اینها هستند: ایمان به الله، و تقوای او را داشتن: «هر کس مومن متقّی باشد، ولیّ الله است». اما کسی که به الله شرک می‌ورزد، ولیّ او نیست، بلکه دشمن اوست، چنان که می‌فرماید: {مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكَافِرِينَ}[۲]، یعنی: {کسی که دشمنِ الله و فرشتگانش و (نیز) دشمن پیامبران الهی و جبرئیل و میکائیل است، بداند که الله دشمن کافران می‌باشد}. پس هر انسانی که غیر الله را فرا می‌خواند، یا در موردی از غیر الله طلب فریاد رسی می‌کند، که کسی جز الله قادر به انجام آن نیست ،مشرک و کافر است، و حتی اگر ادعای ولایت نیز بکند، ولی الله نیست. بلکه ادعای ولایتش، وقتی که توحید و ایمان و تقوا نداشته باشد، ادعایی کذب است که با ولایت، منافات دارد.

نصیحتم در این موارد به برادران مسلمانم این است که فریب چنین اشخاصی را نخورند، و مرجعشان در این امور، کتاب الله و سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد، تا امید و توکل و اعتمادشان فقط بر الله باشد، و تا با این کار برای خود استقرار و طمانینه حاصل کنند، و اموالشان را از دزدیده شدن توسط این کلاه برداران حفظ کنند. نیز، در پایبند بودن به قرآن و سنت در این امور، باعث می‌شود این اشخاص کلاه بردار نیز به خود فریفته نشوند؛ همین اشخاصی که گاهی خود را سید، و گاهی دیگر خود را ولی می‌خوانند که اگر در کارهای آنها تامل کنی، خواهی دید که آنها از ولایت و سیادت بسیار دورند. اما ولیّ حقیقی، به خود دعوت نمی‌دهد و سعی نمی‌کند هاله‌ای از تعظیم و ستایش به دور خود ایجاد کند. بلکه او را مومن و متقی و پنهان می‌یابی که خود را آشکار نکرده، و مشهور شدن را دوست ندارد، و دوست ندارد مردم به سویش بروند یا خوف و رجایشان معلق به او باشد. در حقیقت همین که انسان از مردم بخواهد او را تعظیم و احترام و ستایش کنند، و مرجع آنها بوده و تعلق مردم به او باشد، با تقوا و ولایت منافات دارد. به همین خاطر در حدیث، از رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد کسی که مقصودش از طلب علم این است که با جاهلان، مجادله، و یا با علما مناظره کند، یا به دنبال این باشد که توجه مردم را به خود جلب کند، چنین و چنان وعیدی برای اوست. شاهد در این قسمت از سخنان ایشان صلی الله علیه وسلم است: «یا به دنبال این باشد که توجه مردم را به خود جلب کند». کسانی که مدعی ولایت بوده و تلاش می‌کنند توجه مردم را به سوی خود جلب کنند، دورترین مردمان از ولایت هستند.

پس نصیحتم به برادران مسلمانم این است فریب چنین کسانی را نخورند و به کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم باز گردند، و آمال و امیدهایشان فقط به الله تعلق داشته باشد.


[۱] – سوره یونس، آیات «۶۲و۶۳».

[۲] – سوره بقره، آیه «۹۸».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(247) سئل فضيلة الشيخ : عن رجل يستغيث بغير الله ويزعم أنه ولي الله فما علامات الولاية؟

فأجاب : علامات الولاية بينها الله – عَزَّوَجَلَّ- في قوله: (ألا إن أولياء الله لا خوف عليهم ولا هم يحزنون . الذين آمنوا وكانوا يتقون) (سورة يونس ، الآيتان “62-63”) فهذه علامات الولاية : الإيمان بالله ، وتقوى الله – عَزَّوَجَلَّ – “فمن كان مؤمناً تقياً ، كان لله ولياً” . أما من أشرك به فليس بولي لله بل هو عدو لله كما قال – تعالى – : (من كان عدوّاً لله وملائكته ورسله وجبريل وميكال فإن الله عدو للكافرين) (سورة البقرة ، الآية “98”) . فأي إنسان يدعو غير الله ، أو يستغيث بغير الله بما لا يقدر عليه إلا الله – عَزَّوَجَلَّ – فإنه مشرك كافر ، وليس بولي لله ولو ادعى ذلك ، بل دعواه أنه ولي مع عدم توحيده وإيمانه وتقواه دعوى كاذبة تنافي الولاية.

ونصيحتي لإخواني المسلمين في هذه الأمور أن لا يغتروا بهؤلاء ، وأن يكون مرجعهم في ذلك إلى كتاب الله ، وإلى ما صح من سنة النبي ، ﷺ ،حتى يكون رجاؤهم، وتوكلهم ، واعتمادهم على الله وحده ، وحتى يؤمنوا بذلك لأنفسهم استقراراً وطمأنينة ، وحتى يحفظوا بذلك أموالهم أن يبتزها هؤلاء المخرفون ، كما أن في لزوم ما دل عليه الكتاب والسنة في مثل هذه الأمور في ذلك إبعاداً لهؤلاء عن الاغترار بأنفسهم ، هؤلاء الذين يدعون أنفسهم أحياناً أسياداً ، وأحياناً أولياء ، ولو فكرت أو تأملت ما هم عليه لوجدت فيهم بعداً عن الولاية والسيادة ، ولكنك تجد الولي حقيقة أبعد الناس أن يدعو لنفسه وأن يحيطها بهالة من التعظيم والتبجيل وما أشبه ذلك ، تجده مؤمناً ، تقياً ، خفياً لا يظهر نفسه ، ولا يحب الإشهار، ولا يحب أن يتجه الناس إليه ، أو أن يتعلقوا به خوفاً أو رجاء . فمجرد كون الإنسان يريد من الناس أن يعظموه ، ويحترموه ، ويبجلوه ، ويكون مرجعاً لهم ، ومتعلقاً لهم ، هذا في الحقيقة ينافي التقوى وينافي الولاية ، ولهذا جاء في الحديث عن النبي ﷺ ، فيمن طلب العلم ليماري به السفهاء ، أو يجاري به العلماء ، أو ليصرف وجوه الناس إليه فعليه كذا وكذا من الوعيد ، فالشاهد في قوله : “أو ليصرف وجوه الناس إليه” فهؤلاء الذين يدعون الولاية ويحاولون أن يصرفوا وجوه الناس إليهم هم أبعد الناس عن الولاية.

فنصيحتي لإخواني المسلمين أن لا يغتروا بهؤلاء وأمثالهم وأن يرجعوا إلى كتاب الله وسنة رسوله ، ﷺ ، وأن يعلقوا آمالهم ورجاءهم بالله وحده.

مطالب مرتبط:

۲۲۹ – حکم اطاعت از حاکمی که به کتاب الله و سنت رسول الله ﷺ حکم نمی‌کند

۲۲۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم اطاعت از حاکمی که به کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم حکم نمی‌کند، چیست؟ جواب دادند: اطاعت در غیر معصیت الله، از حاکمی که به کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم حکم نمی‌کند، واجب است، و جنگیدن با […]

ادامه مطلب …

۲۲۸ – فرق بین حکم کردن قاضی به غیر آنچه الله نازل کرده، و حکم کردن در مسائلی که تشریع عام به حساب می‌آیند

۲۲۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا فرقی بین مساله‌ی معینی که قاضی در آن به غیر آنچه الله نازل کرده، حکم می‌کند، و بین مسائلی که تشریع عام به حساب می‌آیند، وجود دارد؟ جواب دادند: بله، فرق وجود دارد. زیرا تقسیم سابق، در مسائلی که تشریع عام به حساب می‌آیند، راه ندارد، […]

ادامه مطلب …

۲۴۳ – برخی مردم در هنگام سختی می‌گویند: «یا محمد، یا علی، یا گیلانی». حکم چنین عملی چیست؟

۲۴۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: برخی مردم در هنگام سختی می‌گویند: «یا محمد، یا علی، یا گیلانی». حکم چنین عملی چیست؟ جواب دادند: اگر مقصودش خواندن آنان و استغاثه به آنهاست، مشرک بوده و از دین خارج شده است. باید توبه کند و تنها الله را بخواند. چنان که الله تعالی می‌فرماید: […]

ادامه مطلب …

۲۲۲ – آیا انسان در مسائلی که متعلق به توحید است، معذور به جهل شناخته می‌شود یا خیر؟

۲۲۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا انسان در مسائلی که متعلق به توحید است، معذور به جهل شناخته می‌شود یا خیر؟ جواب دادند: عذر به جهل در هر موردی که بنده به عنوان دین، با آن الله را عبادت می‌کند، ثابت است. زیرا الله سبحانه و تعالی می‌فرماید: {إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا […]

ادامه مطلب …

۲۴۴ – آیا اینکه انسان صفتی از صفات الله را عبادت کند، یا آن صفت را فرا بخواند، شرک است؟

۲۴۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا اینکه انسان صفتی از صفات الله را عبادت کند، یا آن صفت را فرا بخواند، شرک به حساب می‌آید؟ جواب دادند: پرستش صفتی از صفات الله یا فراخواندن آن توسط انسان، جزئی از شرک است. شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله این را ذکر می‌کند. زیرا […]

ادامه مطلب …

۲۳۹ – حکم کسی که شخص صاحب ریش یا شخصی که لباسش بالاتر از قوزک پا است را تمسخر می‌کند

اگر قصدش تمسخر از عمل این شخص است و می‌داند که این عمل، جزئی از شریعت الهی است، بدون شک از شریعت الله تمسخر کرده، و اگر قصدش تمسخر از آن شخص به انگیزه‌ی شخصی است، تکفیر نمی‌شود....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه