سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۲۴۴ – آیا اینکه انسان صفتی از صفات الله را عبادت کند، یا آن صفت را فرا بخواند، شرک است؟

۲۴۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا اینکه انسان صفتی از صفات الله را عبادت کند، یا آن صفت را فرا بخواند، شرک به حساب می‌آید؟

جواب دادند: پرستش صفتی از صفات الله یا فراخواندن آن توسط انسان، جزئی از شرک است. شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله این را ذکر می‌کند. زیرا صفت، بدون شک چیزی غیر از موصوف است، گر چه به عنوان وصف موصوف قرار دارد. ممکن است این صفت، لازم یا غیر لازم باشد. اما بدون شک، صفت، خودِ موصوف نیست. قوّت انسان، خودِ انسان نیست. عزت انسان نیز خودِ انسان نیست. کلام انسان نیز خودِ انسان نیست. همین طور قدرت الله عز و جل، خودِ الله نیست، بلکه یکی از صفات اوست. اگر انسان، صفتی از صفات الله را عبادت کند، الله را عبادت نکرده؛ بلکه این صفت را عبادت نموده، نه الله را. انسان، فقط عبادت خود را فقط برای الله عز و جل قرار می‌دهد: {قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}[۱]، یعنی: {بگو: همانا نماز و قربانی و زندگی و مرگم، از آنِ الله، پروردگار جهانیان است}، و الله عز و جل، موصوف به همه‌ی صفاتش است. وقتی یکی از صفات او را پرستیدی، الله را نپرستیده‌ای، زیرا الله عز و جل موصوف به همه‌ی صفات است.

همچنین، خواندنِ صفت، جزئی از شرک است. مثلا بگویی: یا مغفرة الله، مرا بیامرز. یا عزة الله، مرا عزت بده. و غیره…


[۱] – سوره أنعام، آیات «۱۶۲و۱۶۳».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(244) سئل فضيلة الشيخ : هل عبادة الإنسان لصفة من صفات الله يعد من الشرك وكذلك دعاؤها؟

فأجاب بقوله : عبادة الإنسان لصفة من صفات الله ، أو دعاؤه لصفة من صفات الله من الشرك ، وقد ذكر هذا شيخ الإسلام ابن تيمية –رَحِمَهُ‌الله – لأن الصفة غير الموصوف بلا شك وإن كانت هي وصفه ، وقد تكون لازمة وغير لازمة ، لكن هي بلا شك غير الموصوف فقوة الإنسان غير الإنسان وعزة الإنسان غير الإنسان ، وكلام الإنسان غير الإنسان، كذلك قدرة الله – عَزَّوَجَلَّ- ليست هي الله بل هي صفة من صفاته فلو تعبد الإنسان لصفة من صفات الله لم يكن متعبداً لله؛ وإنما تعبد لهذه الصفة لا لله – عَزَّوَجَلَّ – والإنسان إنما يتعبد لله – عَزَّوَجَلَّ – (قل إن صلاتي ونسكي ومحياي ومماتي لله رب العالمين) (سورة الأنعام ، الآية ” 162 “). والله عَزَّوَجَلَّ موصوف بجميع صفاته فإذا عبدت صفة من صفاته لم تكن عبدت الله عَزَّوَجَلَّ لأن الله موصوف بجميع الصفات . وكذلك دعاء الصفة من الشرك مثل أن تقول : يا مغفرة الله اغفري لي ياعزة الله أعزيني ونحو ذلك.

مطالب مرتبط:

۲۴۸ – حکم کسانی که مفاهیم در نزدشان تغییر کرده، و معروف نزدشان منکر، و منکر نزدشان تبدیل به معروف شده است

۲۴۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: نظرتان در مورد کسی که مفاهیم در نزد او تغییر کرده، و معروف نزدشان منکر، و منکر نزدشان تبدیل به معروف شده، چیست؟ جواب دادند: نظرم در مورد چنین کسانی که مفاهیم در نزدشان تغییر کرده، تا جایی که معروف را منکر، و منکر را معروف می‌بینند، […]

ادامه مطلب …

۲۳۳ – حکم کسی که در حالت غضب، دین را دشنام دهد

حکم کسی که دین اسلام را دشنام دهد، این است که کافر می‌شود. زیرا دشنام دادن به دین و استهزای آن، ارتداد از اسلام و کفر به الله عز و جل و به دین اوست....

ادامه مطلب …

۲۳۱ – حکم ذبح کردن برای غیر الله

قربانی کردنی که برخی مردم نزد قبور انجام می‌دهند – قبور کسانی که به زعم خودشان، اولیاء هستند – شرک اکبر بوده و انسان را از دین خارج می‌کند، و نصیحتمان به آنان، این است که از این کار به سوی الله توبه کنند...

ادامه مطلب …

۲۳۸ – آیا باقی ماندن در میان مردمی که الله عز و جل را فحش می‌دهند، جایز است؟

خیر. باقی ماندن در میان چنین مردمی جایز نیست...

ادامه مطلب …

۲۲۰ – حکم تکفیر مسلمان و حکم کسی که عمل کفر آمیز از روی مزاح انجام دهد

۲۲۰ – از شیخ رحمه الله در مورد شروط حکم تکفیر مسلمان سوال شد؟ و نیز حکم کسی که عمل کفر آمیزی را از روی مزاح انجام دهد، چیست؟ جواب دادند: حکم تکفیر مسلمان دو شرط دارد: اول: دلیلی وجود داشته باشد بر اینکه این عمل، از اعمال کفر آمیز. دوم: انطباق حکم بر کسی […]

ادامه مطلب …

۲۴۵ – آیا گفتن «یا رحمة الله»، شامل خواستن از صفت الله است که ممنوع می‌باشد؟

۲۴۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا اگر انسان بگوید: «یا رحمة الله»، شامل خواستن از صفت الله است، که ممنوع می‌باشد؟ جواب دادند: اگر منظور دعا کننده از گفتن «یا رحمة الله»، استغاثه کردن با توسل به رحمت الله است، یعنی از خودِ صفت رحمت چیزی نمی‌خواهد، بلکه دارد دعا می‌کند که […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه