۵۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: شما در مورد قرار گرفتن الله بر روی عرشش گفتید: «این علوّی بر عرش است که خاص به اوست و آن گونه است که لایق جلالت الله تعالی و عظمتش باشد». از شما شیخ بزرگوار میخواهیم این را برایمان بیشتر توضیح دهید.
جواب دادند: اینکه در مورد قرار گرفتن الله بر عرشش گفتیم: «این عُلُوّی بر عرش است که خاص به او و چنان است که لایق جلالت او تعالی و عظمتش باشد»، منظورمان علُوّی خاص بر عرش است، نه علِوّ عامی که شامل همهی مخلوقات میشود. به همین خاطر درست نیست بگوییم که بر مخلوقات یا بر آسمان یا بر زمین قرار گرفت، گر چه او بالای همهی اینهاست، و چنین میگوییم که او بالای همهی مخلوقات است. بالای آسمان و زمین و غیره است. اما در مورد عرش میگوییم: الله تعالی بر بالای عرش و بر آن قرار گرفته است. استواء، خاصتر از مطلق علوّ است، و به همین خاطر قرار گرفتن الله تعالی بر عرشش از صفات فعلی است که متعلق به مشیئت و ارادهی او تعالی است، که بر خلاف علوّ است. زیرا علوّ، از صفات ذاتی او تعالی است که به هیچ وجه از او جدا نمیشود.
شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله نیز به چیزی که بیان کردیم تصریح کردهاند. ایشان در شرح حدیث نزول صفحه ۵۲۲ جلد ۶ از مجموع فتاوای جمع آوری شده توسط ابن قاسم، میگوید: «اگر گفته شود: اگر او بعد از اینکه آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد، بر عرش استوا کرده، پس قبل از آن بر عرش نبوده است؟ در جواب گفته میشود: استواء، علوّی خاص است. بنا بر این، هر چیزی که بر چیز دیگری، مستوی باشد، بالای آن است، و هر علوّی، استوا نیست، و به همین خاطر به هر چیزی که روی چیز دیگری باشد، نمیگویند که بر آن استوا کرده یا مستوی بر آن است، اما هر چیزی که در مورد آن گفته میشود بر دیگری استفاده کرده، به معنای علوّ بر آن نیز هست». پایان کلام ابن تیمیه. مقصود همین است که در کلام ابن تیمیه کاملا آمده است.
اما اینکه گفتیم: «شایستهی جلالت و عظمت اوست»، منظور این است که استوای الله بر عرشش، مانند دیگر صفاتش، به گونهای است که شایستهی جلالت و عظمت اوست، و همانند استوای مخلوقات نیست و برمیگردد به کیفیتی که این استوا دارد.زیرا صفات، تابع موصوف هستند. پس همان طور که الله تعالی ذاتا همانند مخلوقات نیست، صفاتش نیز مانند صفات آنها نیست: {لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۱]}، یعنی: {هیچ چیز همانند او نیست و او شنوای بیناست}. هیچ چیزی، نه در ذات و نه در صفات، همانند اوست. به همین خاطر وقتی از امام مالک رحمه الله در این مورد پرسیده شد که الله چگونه بر عرش قرار گرفته است؟ گفت: «استواء مجهول نیست، و کیفیت آن غیر معقول است، و ایمان به آن واجب، و سوال در مورد چگونگی آن، بدعت است». این میزان برای همهی صفات همین گونه است و این برای الله تعالی ثابت است؛ چنان که او تعالی برای خود بر وجهی که لایق به اوست، ثابت کرده، بدون اینکه تحریف یا تعطیل شده و یا کیفیت آن بیان شود یا مثالی برای آن آورده شود.
این گونه، فایدهی این سخن که استواء بر عرش، علوّی خاص بر عرض و مختص به آن است، آشکار میشود. زیرا علوّ عام برای الله ثابت است که قبل از خلقت آسمانها و زمین و در حین خلقت آنها و پس از خلقت آنها، بالا بوده است؛ زیرا این صفت، از صفات ذاتی او تعالی است که همانند سمع و بصر و قدرت و قوت و غیره، همیشه ملازم اویند، بر خلاف استوا که صفت ذاتی نیست.
[۱] – سوره شوری، آیه «۱۱».