(۵۰۱۳) سوال: زنی هستم که ۹ سال است ازدواج کردم، با فردی ازدوج کردم که از او صاحب فرزندی شدم، بخاطر بد رفتاریش در مسايل دینی از همدیگر جدا شدیم، شراب می نوشید ونماز نمی خواند، وبه قرآن توهین میکرد. وبعد از طلاق گرفتنم با مردی دیگر ازدواج کردم وفرزندم درکنارش باقی ماند، نمی توانم دوری فرزندم را تحمل کنم. ازدواج دوم من هم دام نیاورد وطلاق گرفتیم بخاطر مشکلاتی که داشتیم، همسر اولم میخواهد دوباره برگردم، بلکه بخاطر فرزندم برگردم واینگونه میخواهد من را برگرداند، اما خانوادهام با این مساله موافق نیستند، زیرا رفتارهای بد او را می دانند، اما پدرم با اوشرط کرده که دست از نوشیدن شراب بکشد و در مسایل دینی اش خودش را اصلاح کند، و او قبول کرده است، و بخاطر فرزندم قبول کردم، و الان نزد او برگشتم. اما رفتارش هیچ تغییری نکرده بلکه بدتر هم شده است، بلکه دوستان نابابش بتا زنانشان را در خانه می آورد ورفتارهای زشت و ناشایست مثل نوشیدن خمر، رقصیدن و… را انجام می دهند وهمیشه من را مجبور میکند که برایشان نوشیدنی غذا آماده کنم. تا جاییکه خانه مان همانند مهمانسرا شده با این حقوق کم و قرض هایی که دارد سبب شده نه به خودم و نه به فرزندانم رسیدگی کنم، و خود را مشغول خدمت به دوستان ناباب این فرد کنم، وزمانی که از فرمانش سرپیچی میکنم، سخن طلاق را برزبانش جاری میکند، قسم هم میخورد وهیچ ترسی ندارد، این گوشهای فقط از رفتارهای زشت ایشان که دوستانش است؟ توصیهی شما برای من در مورد این فرد چیست؟
جواب:
قبل از هر چیز این فرد را نصیحت میکنم، و او را از این گناههایی که مرتکب میشود بلکه از فعل کفری او یعنی ترک نماز بر حذر میدارم، زیرا با ترک کردن نماز کافر شده است، و همسرش بر وی حلال نیست تا زمانی که توبه کند و نمازش را ادا کند.
و این را برایش روشن کنم که با کارهایی که انجام می دهد، عاقبت کارش را زود خواهد دید تا قرض هایی که بالا آورده و کارش بسیار دشوار گردیده است، و این را بگویم که اگر تقوای الله را پیشه کند، الله مشکلاتش را حل خواهد کرد، اللهù می فرمایند: { وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ﴿٢﴾ وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ۚ}[الطلاق:۲-۳] ترجمه: (هر کس هم از خدا بترسد و پرهیزگاری کند، خدا راه نجات (از هر تنگنائی) را برای او فراهم میسازد. (۲) و به او از جائی که تصوّرش نمیکند روزی میرساند).
پس او باید توبه کند زیرا درب توبه باز است و الله ù هر گناهی را با توبه می بخشد، آنجا که میفرماید: {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}[ الزمر:۵۳]ترجمه: (از قول خدا به مردمان) بگو: ای بندگانم! ای آنان که در معاصی زیادهروی هم کردهاید! از لطف و مرحمت خدا مأیوس و ناامید نگردید. قطعاً خداوند همهی گناهان را میآمرزد. چرا که او بسیار آمرزگار و بس مهربان است.)
اما در مورد این زن همانا پدرش مرتکب اشتباه شده که دوباره فقط به مجرد اینکه وعده توبه داده، او را به ازدواج درآورده است، حق ندارد او را به ازدواجش در بیاورد مگر زمانی که یقین پیدا میکرد که واقعا با استقامت توبه کرده است، به همین خاطر به راحتی به آنان وعدهی دروغی داده است، جقدر از وعده هایی است که خلاف آن انجام می دهند اگر تقوای الله را نداشته باشند.
تنها راه حل مشکلشان این است که از همدیگر جدا شوند، زیرا این زن بر او حلال نمیباشد مادامیکه نمازش را رها کرده است. اما به نسبت فرزندانش شوهرش شرایط واجد جهت سرپرستی از فرزندانش را ندارد با توجه به وضعیتی که درمورد این فرد بیان شد، زیرا فردی که سرپرست است باید در مقابل آنچه که از آن سرپرستی میکند امین باشد که این فرد، امین نمیباشد.پس جایز نیست فرزندانش در کنارش باشند، بلکه واجب است درکنار مادرشان باشند، تا اینکه از آنان مراقبت و بزرگشان کند.