پنج‌شنبه 17 ربیع‌الثانی 1447
۱۶ مهر ۱۴۰۴
9 اکتبر 2025

(۵۳۸۵) کفاره ظهار در صورت عجز از انجام آن

(۵۳۸۵) سوال: تقریبا ۸ سال قبل با همسری که الان با او زندگی می‌کنم با فعل شیطان و خشم، ظهار کردم و به او گفتم: تو در همبستری کردن مانند مادرم بر من حرام هستی و نزد یکی از علمایی که ایمان در او آشکار است رفتم و قصه را برایش تعریف کردم و او گفت که بر من کفاره‌ی ظهار که در قرآن ذکر شده است واجب است و آن آزاد کردن برده یا دو ماه روزه گرفتن پشت‌سرهم یا غذا دادن به ۶۰ مسکین است و من آن وقت فقیر بودم و آن‌قدر نداشتم که بتوانم به ۶۰ مسکین غذا دهم و توانایی که آزاد کردن برده و روزه گرفتن دو ماه پشت سرهم روزه را نیز نداشتم و من آن مدت با همسرم همبستر شدم و ۵ فرزند دختر و پسر از او دارم با وجود این که من جوانی هستم که نماز می‌خوانم و روزه می‌گیرم و نسبتا تحصیل کرده هستم و در این روزها با ترس و بیم شدید زندگی می‌کنم و از خشم اللهÀ به سبب ظهارم بر خود می‌ترسم و به یاد دارم که بعد از دو روز از همبستری با همسرم ۶۰ عدد رغیف (نوعی نان) خریدم و بین همسایگان پخش کردم، چکار کنم که اللهÀ از من راضی شود و من بخاطر کوتاهی کردن در حق اللهÀ در ناامیدی و پشیمانی زندگی می‌کنم و اللهÀ می‌داند که چقدر من می‌ترسم و وحشت دارم و از شما می‌خواهم که مرا به عملی که مرا وجدانم را راحت سازد راهنمایی کنید؟

جواب:

این‌که قبل از دادن کفاره با همسرت همبستری نمودی، چیزی بر گردن تو نیست اگر که تنگ دست بودی بلکه اکثر اهل علم می‌گویند جایز است که مرد با همسرش همبستری کند وقتی که به خاطر عدم توانایی‌اش بر روزه گرفتن و وجود برده، غذا دادن بر او واجب شده زیرا اللهÀ فرمود: {فَمَن لَّمۡ یَسۡتَطِعۡ فَإِطۡعَامُ سِتِّینَ مِسۡكِینࣰاۚ} [سوره المجادلة: ۴] : (و کسی‌که نتواند پس شصت مسکین را طعام دهد): و نفرمود قبل از آن‌که همبستری کنند لذا این دلالت می‌دهد که هر زمانی کفاره غذا دادن بود پس جایز است قبل از آن‌که آن را بدهد با همسرش همبستری کند و همچنین شما ذکر نمودی که فقیر هستی.

ولی مسئله‌ای که باقی می‌ماند: آیا ۶۰ رغیف (نوعی نان) که به همسایگان دادی، کفایت غذا دادن به ۶۰ مسکین را می‌کند؟ و آیا همسایگان در آن وقت مسکین بودند؟ این مسئله‌ای است که شایسته است از آن مطمئن شوی و اگر که آن در محل خود قرار گرفته است پس این ۶۰ رغیف کفایت ۶۰ نفر که مسکین بوده‌اند را نموده است و ذمه‌ی تو برئ شده است و اگر این‌گونه نبوده است پس به احتیاط نزدیک‌تر است که الان ۶۰ مسکین را غذا دهی.

سوال‌کننده: شیخ بزگوار در حالت تنگ دستی و عدم توانایی غذا دادن و روزه گرفتن و آزاد کردن برده آیا دینی در ذمه‌ی این شخص باقی می‌ماند تا این که بر یکی از این‌ها قادر گردد؟

جواب: اهل علم در این مسئله خلاف کرده‌اند که آیا کفاره با عدم توانایی ساقط می‌گردد یا نه؟ صحیح آن است که ساقط می‌گردد.

ولی من از ایم سوال سوال‌کننده فهمیدم که وقتی او ۶۰ رغیف را در خلال دو یا سه روز داده است که توان‌گر بوده و بر همین اساس کمی پیش گفتم که احتیاط این است که ذمه‌ی خود را الان از غذا دادن به ۶۰ مسکین برئ کند.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل من حوالي ثماني سنوات تقريبا حدث مني ظهار لزوجتي الموجودة معي حاليا، وبفعل الشيطان والغضب قلتُ لها: أنت كأمي. وذهبت إلى أحد العلماء المشهود لهم بالإيمان وأفهمته القصة، وأفهمني أنه يجب على كفارة الظهار المذكورة في القرآن الكريم؛ وهي عتق رقبة، أو صيام شهرين متتابعين، أو إطعام ستين مسكينًا. ولأنني رجل فقير في تلك السنة، لا أملك ما أنفق به على ستين مسكينا، ولعدم استطاعتي عتق رقبة، وعدم استطاعتي صيام شهرين متتابعين، فقد واقعتُ زوجتي طيلة هذه المدة، ورزقت منها بأطفال خمسة ذكور وإناث، مع العلم أنني شاب أُصلي وأصوم ومتعلم نسبيا، إلا أنني هذه الأيام أعيش في خوف وذعر شديد، وأخشى أن يكون ذلك من غضب الله عليَّ بسبب ذلك الظهار، وأذكر أنه بعد يومين من معاشرتي زوجتي اشتريتُ عدد ستين ،رغيفا، ووزعتها على الجيران، فما الذي أعمله حتى أرضي الله – سبحانه وتعالى- علي فأنا أعيش حياة اليأس والندم على ما فرطت في جنب الله، ويعلم الله تعالى كم أنا خائف ومذعور، فأرجو إرشادي إلى عمل يريحني ويرضي ضميري؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: ليس عليك شيء بالنسبة لإتيانك أهلك قبل أن تكفّر ما دمت كنتَ مُعْسِرًا، بل إن كثيرًا من أهل العلم يرون أنه يجوز أن يأتي الرجل أهله إذا كان الواجب عليه الإطعام لعدم استطاعته الصوم، وعدم وجود الرقبة؛ لأن الله تعالى قال: ﴿فَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِيِّينَ مِسْكِينًا﴾ [المجادلة: ٤] ولم يقل: من قبل أن يتماسا فدل هذا على أنه متى كانت الكفارة الإطعام فإنه يجوز أن يمس زوجته قبل أن يطعم، ثم إنك ذكرت عن نفسك أنك فقير.

لكن يبقى النظر: هل الستون رغيفا التي أطعمتها الجيران تكفي لإطعام ستين مسكينا؟ وهل الجيران في ذلك الوقت من المساكين؟ هذه مسألة ينبغي أن تتحقق منها، فإن كان الأمر قد صادف محله، وأن هذه الأرغفة تكفي لإطعام هؤلاء الستين، وأن هؤلاء الستين كانوا مساكين، فإن ذمتك برئت، وإن لم يكن الأمر كذلك فإن الأحوط في حقك أن تُطعِم الآن ستين مسكينا.

فضيلة الشيخ: في حالة الإعسار عن الإطعام أو العتق وفي حالة العجز عن الصيام، هل يبقى هذا دَينا في ذمة الشخص إلى القدرة على أحد هذه الأشياء؟

فأجاب -رحمه الله تعالى-: هذه المسألة فيها خلاف بين أهل العلم، وهي: هل تسقط الكفارة بالعجز أم لا تسقط؟ والصحيح: إنها تسقط بالعجز.

لكن الذي فهمتُ من سؤال السائل؛ حيث إنه أخرج ستين رغيفا في خلال اليومين أو الثلاثة، أنه كان واجدًا، وعلى هذا فالاحتياط كما قلتُ له قبل قليل أن يُبرأ نفسه وذمته بإطعام ستين مسكينًا من الآن.

مطالب مرتبط:

(۵۳۹۳) حکم تکرار قسم به طلاق و ظهار در ایام جهل به احکام شرعی

جواب به این سوال متضمن (دو چیز) است:...

ادامه مطلب …

(۵۳۹۰) حکم ظهار مشروط

(۵۳۹۰) سوال: من مردی هستم که ازدواج کردم و خانواده‌ای را اداره می‌کنم و خواستم که برای کسب روزی حلال از کشورم بروم ولی نتوانستم که هزنیه سفر را پرداخت کنم و همسرم کمی زیور آلات داشت که به من داد تا آن بفروشم که با پول آن بتوانم سفر کنم و این با رضایت […]

ادامه مطلب …

(۵۴۰۰) کفاره‌ی ظهار چیست؟

کسی که ظهار کرده است می‌گوییم: واجب است که برده‌ای را آزاد کنی و اگر نیافتی دو ماه را پشت سرهم روزه بگیری و یک روز را هم بین آن‌ها افطار نکنی مگر این که عذری (سفر یا بیماری) داشته باشی و اگر آن را نیز نتوانستی پس به ۶۰ مسکین غذا دهی و کفاره همین‌طور که سوال کننده ملاحظه می‌کند براساس تربیت است نه اختیار...

ادامه مطلب …

(۵۳۹۷) حکم اطلاق عبارات محبت‌آمیز همسر به شوهر در قالب نسبت‌های محرم

این کلام او را بر تو حرام نمی‌کند چون قول او: تو پدر و برادرم هستی و مانند آن یعنی تو در نزد من در کرامت و رعایت به منزله‌ی برادر و پدرم هستی و مراد او تحریم تو به مانند پدر و برادرش نیست....

ادامه مطلب …

(۵۳۸۶) حکم ظهار و شروط بازگشت همسر پس از اختلاف با مادر شوهر

قول تو: او را مثل مادرم (در همبستری) قرار دادم، حرام است و جایز نیست ...

ادامه مطلب …

(۵۳۸۸) حکم شرعی در مورد مردی که زن خود را در یک قسم سه طلاق داده چیست؟

قبل از جواب دادن به سوال، برادران مسلمانم را نصیحت می‌کنم که از این عبارت‌های حرام استفاده نکنند مانند: همبستری کردن با تو مانند همبستری کردن با مادرم بر من حرام باشد این چیزی است که اللهÀ از آن به سخن زشت و دروغ یاد می‌کند و می‌‌فرماید: {ٱلَّذِینَ یُظَـٰهِرُونَ مِنكُم مِّن نِّسَاۤىِٕهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَـٰتِهِمۡۖ إِنۡ أُمَّهَـٰتُهُمۡ إِلَّا ٱلَّـٰۤـِٔی وَلَدۡنَهُمۡۚ وَإِنَّهُمۡ لَیَقُولُونَ مُنكَرࣰا مِّنَ ٱلۡقَوۡلِ وَزُورࣰاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورࣱ} [سوره المجادلة: ۲] : (کسانی از شما که زنان‌شان را ظهار می‌کنند، آنان هرگز مادران‌شان نیستند، مادران‌شان فقط کسانی اند که آن‌ها را زاده‌اند، بی‌گمان آن‌ها سخنی زشت و دروغ می‌گویند، و همانا الله عفوکنندۀ آمرزگار است). و بر همین اساس برای این مرد حلال نیست که با زنش همبستری کند مگر این که آنچه اللهÀ امر کرده است را انجام دهد: {وَٱلَّذِینَ یُظَـٰهِرُونَ مِن نِّسَاۤىِٕهِمۡ ثُمَّ یَعُودُونَ لِمَا قَالُوا۟ فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةࣲ مِّن قَبۡلِ أَن یَتَمَاۤسَّاۚ ذَ ٰ⁠لِكُمۡ تُوعَظُونَ بِهِۦۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرࣱ* فَمَن لَّمۡ یَجِدۡ فَصِیَامُ شَهۡرَیۡنِ مُتَتَابِعَیۡنِ مِن قَبۡلِ أَن یَتَمَاۤسَّاۖ فَمَن لَّمۡ یَسۡتَطِعۡ فَإِطۡعَامُ سِتِّینَ مِسۡكِینࣰاۚ ذَ ٰ⁠لِكَ لِتُؤۡمِنُوا۟ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۚ وَتِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِۗ وَلِلۡكَـٰفِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ} [سوره المجادلة: ۳-۴] : (و کسانی‌که زنان‌شان را ظهار می‌کنند، سپس از آنچه گفته‌اند باز می‌گردند، پس باید پیش از آمیزش جنسی باهم برده‌ای را آزاد کنند، این حکمی است که به آن (پند و) اندرز داده می‌شوید، و الله به آنچه می‌کنید آگاه است* پس کسی‌که (برده‌ای را) نیابد، پیش از آمیزش جنسی، دو ماه پی در پی روزه بگیرد، و کسی‌که نتواند پس شصت مسکین را طعام دهد، این (حکم) برای آن است که به الله و رسولش ایمان بیاورید، و این‌ها حدود (و احکام) الهی است، و برای کافران عذاب دردناکی است). لذا تو ای برادر بزرگوار باید به سوی اللهÀ از این سخن زشت و دروغی که گفته‌ای توبه کنی و نباید با همسرت جماع کنی و همچنین مقدمات آن تا زمانی که آنچه اللهÀ به تو امر کرده است را انجام دهی ولی طلاق با این واقع نمی‌شود چون که این ظهار صریح است که احتمال تأویل آن وجود ندارد. سوال کننده: شیخ بزرگوار در مورد قولی که گفتم او را سه طلاق که در یک قسم داده‌ام قبل از این که ظهار کنم؟ جواب: این کلام: او را سه طلاق دادم در یک قسم، صورت آنوه گفته است را برای ما واضح نساخت لذا نمی‌دانیم که طلاق با شرط یا بدون شرط بر او واقع شده است لذا اگر بدون شرط بوده و گفته است: تو سه طلاق هستی پس در این صورت طلاق واقع می‌شود و اگر با شرط بوده است مثل این که بگوید: اگر این کار را کردم پس همسرم سه طلاق است یا اگر فلان کار را کردی پس تو سه طلاقی و مانند که این در حکم قسم است اگر که قصد او از آن منع کردن و تحذیر باشد و قصدش طلاق نباشد لذا مادامی که صورتی که از او سر زده است را برای ما ذکر نکند نمی‌توانیم جواب سوالش را بدهیم....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه