چهارشنبه 16 ربیع‌الثانی 1447
۱۶ مهر ۱۴۰۴
8 اکتبر 2025

(۴۱۴۷) حکم احرام از فرودگاه جده به‌ جای میقات در عمره

(۴۱۴۷) سوال: : از خارج از سعودی به قصد عمره آمدم و قبل از رسیدن به فرودگاه جده برای نیت احرام در هواپیما لباس­هایم را عوض کردم و در هواپیما شیخی بود که او را می­شناسم و در علم به او اعتماد می­شود هنگامی که از او پرسیدم به من گفت: می­توانیم در فرودگاه در جده نیت احرام کنیم لذا نظرش را گرفتم و در فرودگاه احرام بستم و بعد از این که عمره را تمام کردم و به مدینه­ی منوره رفتم و در آن جا دو ماه شوال و ذی القعده را ماندم از برخی از کسانی که به علم آن­­ها از اعتماد دارم که از دوستانم هستند پرسیدم: آیا من در این حالت می­توانم حج تمتع را به جای بیاورم زیرا احرام من در عمره­ی اول در شوال بوده و آیا بر من خون لازم است زیرا از اقوال علما شنیدم و مطمئن شدم که برای کسی که از فرودگاه جد گذر می­کند درست نیست فرودگاه به عنوان میقات باشد و به من فتوا داد که تمتع به وسیله­ی ترک نمودن مکه از بین رفته است با این که من هنگام که نیت احرام برای عمره نمودم قصد حج تمتع را نداشتم و الان می­توانم نیت احرام حج کنم همان­طور که کسی که در مدینه­ی منوره مقیم است نیت می­کند لذا نیت احرام حج افراد نمودم اما در مورد گذر از میقات به من گفت: چیزی بر تو واجب نیست زیرا از روی جهل و اقتدا به نظر این شیخ از میقات عبور کردی لذا به اطمینان یافتم و مناسک حج خود را ادا نمودم اما برخی از دوستان تا الان بر من اشکال وارد می­کنند و با من بحث می­کنند که بر من به خاطر یکی از این دو کار خون لازم بوده است؛ لطفا با جواب و نصیحت کامل ایت شک را برطرف سازید جزاکم الله خیرا.

جواب:

این سؤال متضمن دو چیز است: اول: در هواپیما نیت احرام نکردی تا این که به جده رسیدی.

دوم: هنگامی که برای عمره نیت احرام کردی به یادآوردی نیت حج تمتع نکردی و به مدینه رفتی و از ذی الحلیفه برای حج احرام بستی.

اول: بدان کسی که در هواپیما است و قصد حج یا عمره را دارد بر او واجب است هنگامی که در موازات یعنی بالای میقات قرار گرفت نیت کند و دلیل آن فرموده­ی رسول الله ﷺ است: «هن لهن و لمن مر عليهن من غير أهلهن ممن يريد الحج و العمرة»[۱]: (این میقات­ها برای کسانی که نام برده شده و دیگرانی که قصد حج و عمره را دارند و از آن­ها عبور می­کنند است) و زمانی که اهل عراق هنگامی به نزد عمر J آمدند و گفتند: ای امیر المؤمنین!  پیامبر ﷺ میقات اهل نجد را قرن المنازل قرار دادند در حالی که از مسیر ما دور است لذا به آن­ها گفت: (به موازات آن در مسیر خود نگاه کنید)[۲] لذا این گفتار ایشان دلالت می­دهد بر این که موازات اعتبار دارد چه زمانی که بر روی زمین باشی که از چپ یا راست در موازات میقات قرار می­گیری و چه در هوا باشی که از بالا در موازات قرار می­گیری.

به تأخیر انداختن نیت احرام تا جده بدین معنا است که از میقات بدون نیت احرام گذر کردی در حالی که قصد عمره را داشتی و اهل علم ذکر نموده­اند که این کار موجب فدیه است که فدیه خونی است که در مکه ذبح شده و بین فقرا تقسیم می­شود اما مادامی که از این شیخ سؤال کردی و ذکر نمودی که او الگو و دارای علم است و به تو فتوا داده که نیت احرام در فرودگاه جده جایز است و بر گمان تو ترجیح دادن فتوای او بر آن چه نزد خودت ثابت بوده که هنگامی که در موازات میقات قرار گرفتی نیت احرام بر تو واجب است غالب شده چیزی بر تو نیست زیرا آن چه الله À بر تو واجب نموده را ادا کردی الله À می­فرماید: {فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}[نحل: ۴۳](پس (ای مردم!) اگر نمی­دانید از اهل علم بپرسید) و هر کس از کسی که گمان می­کند اهل فتوا است سؤال کند و به خطا برود گناه او بر کسی است که فتوا داده است اما بر او چیزی لازم نیست زیرا آن چه الله À بر او واجب نموده را انجام داده است.

دوم: ذکر نمودی که نیت تمتع نکردی و به مدینه رفتی و برای حج از ذی الحلیفه یعنی ابیار علی نیت احرام نمودی بر تو واجب است بدانی هر کسی که در ماه­های حج به مکه آمد و قصد حج را داشت و قبل از حج عمره را ادا کرد حج او تمتع است زیرا این معنای تمتع است چون الله À می­فرماید: {مَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ}[بقره: ۱۹۶]( هر کس از عمره بهره­مند گردد سپس(اعمال) حج را آغاز کند آن چه از قربانی ( برای او) میسر شد ( ذبح می­کند)) و معنای آن این است که هرگاه انسان در ماه­های حج به مکه آمد و قصد حج تمتع داشت اصل بر این است که به نیت حج احرام ببندد و تا روز عید بر احرام خود باقی بماند و اگر عمره را ادا کرد و از احرام خارج شد بر او صدق پیدا می­کند که با بهره­مندی از آن حج را ادا می­کند یعنی تا زمانی که وقت حج بیاید و معنای تمتع به آن این است که از آن چه الله À بر او حلال کرده هنگامی که از احرام عمره خارج شد بهر­ه­مند شده است لذا همه چیز بر او حلال می­گرددو از هر آن چه در احرام ممنوع بوده بهره­مند می­گردد و این از نعمت­های الله À است که به بنده تخفیف داده تا جایی که عمره را در ماه­های حج برای او مباح گردانیده تا این که از آن خارج شود و تا این که وقت حج فرا برسد از آن چه الله À برای او حلال نموده بهره­مند شود.

بنابراین مادامی که از کشورت به قصد ادای حج می­آیی و در ماه­های حج نیت احرام برای عمره کردی حج تو تمتع محسوب می­شود چه نیت کنی که حج تمتع را ادا می­کنی یا نیت نکنی باقی می­ماند که گفته شود: آیا سفر تو به مدینه هَدی (قربانی) از تو ساقط می­شود یا خیر؟ در این مسئله بین اهل علم اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی نظرشان این است که هرگاه انسان بین عمره و حج به اندازه­ی مسافت قصر سفر کند تمتع او قطع شده و خون تمتع از او ساقط می­شود اما این قول ضعیف است زیرا این شرط را الله À در قرآن ذکر نکرده است و در سنت رسول الله ﷺ وارد نشده است بنابراین هنگامی که کسی که قصد تمتع دارد خون از او ساقط نمی­شود مگر این که به کشورش برگردد سفر او با برگشت به کشورش قطع می­شود و برای حج سفر جدیدی را غیر از سفر اولش ایجاد می­کند در این صورت هدی (قربانی) تمتع از او ساقط می­شود زیرا در واقع با سفر جدیدی به غیر از سفر اولی به حج آمده است فقط در این صورت هدی (قربانی) تمتع ساقط می­شود چون مصداق بهره­مندی از عمره برای حج نیست زیرا حکم سفر در حق او قطع شده است و سفر جدیدی را برای حج خود ایجاد کرده است.


[۱] تخریج آن گذشت.

[۲] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: قدمت من خارج المملكة قاصدًا الْعُمْرَةَ، وقبل وصولي إلى مطار جدة غيرت ملابسي للإحرام في الطائرة، وكان في الطائرة شيخ أعرفه يُعْتَمَدُ عليه في العلم، ولما سألته قال لي: بإمكاننا الْإِحْرَامُ من مطار جُدَّةَ، فتمسكت برأيه وأَحْرَمْتُ بالمطار، وبعدما قضيت الْعُمْرَةَ ذهبت للمدينة المنورة حيث مكثت هناك شَهْرَيْ شوال وذي القعدة، وسألت بعض من أثق بعلمهم من أصدقائي: هل أنا متمتع بهذه الحالة حيث قد وافق إحرامي بالْعُمْرَةِ الأول من شوال، وهل يلزمني دمّ إذ قد سمعت وتأكدت من أفواه العلماء أن مطار جدة لا يصح أن يكون مِيقَانًا لمن يمر عليه، وأفتاني بأن التَّمَتُّع قد زال بمغادرة الْحَرَمِ الْمَكِّيُّ، مع أنني لم أقصد التَّمَتُّعَ عندما أحرمت بالْعُمْرَةِ، وأنه يمكنني الآن أن أَحْرَمَ بِالْحَجِّ كما يحرم المقيم بالمدينة المنورة، فأحرمت بالْحَجّ مفردًا، وأما تجاوز الميقات فقال لي: ليس عليك شيء لأنك تجاوزته جاهلا ومقتديًا برأي هذا الشيخ، واطمأننت بذلك، وأديت مناسك حجي، ولكن بعض زملائي لا يزالون يُشْكِلُونَ علي، ويناقشوني بأنه كان يلزمني الدم بأحد الأمرين، أرجو أن تُزيلُوا عني هذا الشك بإجابة شافية ونصيحة كافية جزاكم الله خيرا؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذا السؤال يتضمن شيئين: الشيء الأول: أنك لم تُحرم وأنت في الطائرة حتى وصلت إلى جدة.

والثاني: أنك عندما أحرمت بالْعُمْرَةِ تذكر أنك لم تنوِ التَّمَتُّعَ، وأنك سافرت إلى الْمَدِينَةِ، وأَحْرَمْتَ مِنْ ذِي الْحُلَيْفَةِ بِالْحَجِّ.

فأما الأول: فاعلم أن من كان في الطائرة وهو يريد الْحَجَّ أو الْعُمْرَةَ فإنه يجب عليه أن يُحرم إذا حاذى الْمِيقَاتَ، أي إذا كان فوقه، ودليل ذلك قول النبي صلى الله عليه وسلم: «هُنَّ هُنَّ، ولمن أَتَى عَلَيْهِنَّ مِن غَيْرِ أَهْلِهِنَّ ممن يريدُ الْحَجَّ أو الْعُمْرَةَ»، وقال عمر رضي الله عنه وقد جاءه أهل العراق يقولون له: إن النبي صلى الله عليه وسلم وَقتَ لأهل نجد قَرْنًا، وإنها جورٌ عن طريقنا يا أمير المؤمنين فقال : «انظروا إلى حَذْوِهَا من طَرِيقِهِمْ»، فقوله صلى الله عليه وسلم: «انظروا إلى حَذْوِها» يدل على أن المحاذاة معتبرة، سواء كنت في الأرض فَحَاذَيْتُ الْمِيقَاتَ عن يمينك أو شمالك، أو كنت من فوق فحاذيته من فوق.

وتأخيرك الْإِحْرَامَ إلى جُدَّةَ معناه أنك تجاوزت الْمِيقَاتَ بدون إِحْرَام، وأنت تريد عُمْرَةً، وقد ذكر أهل العلم أن هذا موجب للفِدْيَة وهي: دم تذبحه في مَكَّةَ وتوزعه على الفقراء، ولكن ما دمت قد سألت هذا الشيخ، وقد ذكرت أنه قدوة، وأنه ذو علم، وأفتاك أنه يجوز الإحْرَامُ من مطار جدة، وغلب على ظنك رجحان قوله على ما تقرر عندك من قبل أنه يجب عليك الْإِحْرَامُ إذا حاذيت الْمِيقَاتَ، فإنه لا شيء عليك، لأنك أديت ما أوجب الله عليك في قوله تعالى: ﴿ فَسْئلُوا أَهْلَ الذِكرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴾ [النحل: ٤٣]، ومن سأل من يظنه أهلا للفتوى فأفتاه فأخطأ، فإنها إثمه على من أفتاه، أما هو فلا يلزمه شيء لأنه أتى بما أوجب الله عليه.

وأما الثاني: وهو أنك ذكرت أنك لم تنوِ التَّمَتُّع وسافرت إلى الْمَدِينَةِ، وأحرمت بالْحَجِّ من ذي الْحُلَيْفَةِ أي من أَبْيَارِ علي، فإنه يجب أن تعلم أن من قدم إلى مَكَّةَ في أشهرِ الْحَجِّ وهو يريد أن يحجّ فأتى بالْعُمْرَةِ قبل الْحَجِّ، فإنه مُتَمَتِّع لأن هذا هو معنى التَّمَتَّع ، فإن الله تعالى يقول: ﴿ َمَن تَمَتعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجَ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الهَدْي ﴾ [البقرة: ١٩٦]، ومعنى ذلك أن الإنسان إذا قدم مَكَّةَ في أشهر الْحَجِّ وكان يريد التَّمَتُّعَ، فإن المفروض أن يُحْرِمَ بالحَجِّ، ويبقى على إحرامه إلى يوم العيد، فإذا أتى بِعُمْرَةٍ وتحلل منها صَدَقَ عليه أنه تمتَّع بها أي بسببها إلى الْحَجِّ، أي إلى أن أتى وقت الْحَجِّ، ومعنى تمتع بها أنه تمتع بما أحل الله له حيث تحلل من عمرته فأصبح حلالا الحل ،كله يَتَمَتَّعُ بكل مَحْظُورَاتِ الْإِحْرَامِ، وهذا من نعمة الله -سبحانه وتعالى – أنه خَفَّفَ عن العبد حتى أباح له أن يُحْرِمَ بِالْعُمْرَةِ فِي أشهر الْحَجِّ ليتحلل منها، ويتمتع بما أحل الله له إلى أن يأتي وقت الْحَجِّ.

وعلى هذا فما دمت قادما من بلادك وأنت تريد الْحَجَّ، وأحرمت بالْعُمْرَةِ في أشهر الحج، فأنت متمتع سواء نويت أنك متمتع أم لم تنوه، بقي أن يقال: هل سفرك إلى الْمَدِينَةِ مُسْقِطٌ لِلْهَدْي عنك أم لا ؟ فهذه المسألة فيها خلاف بين أهل العلم، فمن العلماء من يرى أن الإنسان إذا سافر بين الْعُمْرَةِ وَالْحَجِّ مسافة قَصْرٍ انقطع تمتعه وسقط عنه دم التَّمَتُّع ، ولكن هذا قول ضعيف، لأن هذا الشرط لم يذكره الله تعالى في القرآن، ولم ترد به سُنّة النبي صلى الله عليه وسلم، وعلى هذا فلا يسقط الدم إذا سافر الْمُتَمَتِّعُ إلى الْعُمْرَةِ وَالْحَجِّ، إلا إذا رجع إلى بلده فإنه إذا رجع إلى بلده انقطع سفره برجوعه إلى بلده، وصار مُنْشِئًا لِلْحَجِّ سفرًا جديدًا غير سفره الأول وحينئذ يسقط عنه هدي التَّمَتُّع ، لأنه في الواقع أتى بالْحَجِّ في سفر جديد غير السفر الأول، فهذه الصورة فقط هي التي يسقط بها هدي التَّمَتُّع، لأنه لا يصدق عليه أنه تمتع بالْعُمْرَة إلى الْحَجِّ حيث إنه انقطع حكم السفر في حقه، وأنشأ سفرا جديدًا لحجه.

مطالب مرتبط:

(۴۱۴۰) میقات اهل سودان کجا است؟

میقات اهل سودان اگر به مقصد جده بیایند میقات آن­ها جده است...

ادامه مطلب …

(۴۱۳۹) حکم عبور حاجی تمتع از ابیار علی بدون احرام هنگام بازگشت از مدینه به مکه

بنابراین در حق این مرد مشروع است که در ابیار علی احرام ببندد یعنی از ذی الحلیفه هنگامی که از مدینه بر می­گردد زیرا به نیت حج برگشته بنابراین از میقات عبور می­کند در حالی که نیت حج را دارد پس بر او لازم است احرام ببندد....

ادامه مطلب …

(۴۱۶۰) حکم پوشیدن شلوار کوتاه در حال احرام و ترک میقات عمره

بر او نزد اهل علم فدیه واجب است که آن را در مکه ذبح می­کند و بین فقرا تقسیم می­کند و چیزی از آن را نمی­خورد به خاطر جبران آن چه از واجب احرام ترک کرده است....

ادامه مطلب …

(۴۱۲۷) آیا بستن احرام قبل از ماه‌های حج صحیح است؟

احکام احرام بر کسی که فرض نموده در غیر از ماه­های حج مترتب نمی­شود و زمانی که احکام مترتب نمی­­شود بدین معنا است که احرام درست نیست....

ادامه مطلب …

(۴۱۵۸) حکم عمره بدون احرام از میقات به علت فراموشی

ادامی که به میقات برگشتی در حالی که مُحرم نبودی سپس در میقات نیت احرام کردی چیزی بر تو واجب نیست....

ادامه مطلب …

(۴۱۳۳) حکم عمره پس از احرام از مسجد تنعیم به‌ جای میقات اصلی به‌ سبب ناآگاهی

عمره درست است زیرا ارکان آن را انجام داده­­ای، لباس احرام را پوشیدی، طواف کردی، بین صفا و مروه سعی را انجام دادی و یا موهایت را کوتا و یا تراشیدی اما بر تو فدیه واجب است زیرا واجبی را ترک کرده ­ای....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه