(۲۲۶۹) سوال: اگر مأموم تشهد اول نماز را خواند ولی امام تمام نکرده بود، آیا مأموم باقی تشهد را بخواند؟ یا ساکت بماند؟ یا در این مدت بعضی از دعاها را بخواند؟
جواب:
قسمت چهارمی را زیاد میکنم و میگوییم: اگر مأموم تشهد اول را قبل از امام تمام کرد پس چهار گزینه را جلوی خود دارد: این که تشهد را بار دیگر بخواند یا آن را کامل کند و یا ساکت بماند و یا دعاهای را اختیار کند و بخواند.
و بهترین چیز این است که تشهد را کامل کند و حرجی بر او نیست و بسیاری از اهل بر این نظر هستند که در تشهد اول مشروع است که بر رسول الله ﷺ صلواتی که به اصحابش آموخت خوانده شود: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ»[۱] (بارالهی! بر محمد و خاندان او درود فرست؛ همان گونه که بر ابراهیم و خاندان او درود فرستادی که تو ستودهی بزرگواری، نیز برکت خویش را بر محمد و خاندانش ارزانی دار؛ چنان که بر ابراهیم در میان عالمیان ارزانی داشتی که تو ستودهی بزرگواری) و این بهتر از سکوت میباشد و یا این که دعاهای که در سنت نیامده را بخواند و همچنین بهتر تکرار تشهد است.
و قول من این است که بهتر است از دعاهایی که در سنت نیامده است و مقتضای این نیست که انسان در نماز دعاهایی که در سنت نیامده در نماز بخواند بلکه انسان در نمازش به آنچه میخواهد دعا میکند ولی اولا بر دعاهایی که وارد شده است محافظت میکند سپس آن دعاهایی که میخواهد را میخواند و برای همین در حدیث آمده است: «الدعاء هو العبادة»[۲] (دعا عبادت میباشد) و الله À میفرماید: {وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِیۤ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِی سَیَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ} [سوره غافر: ۶۰] (و پروردگار شما فرمود: «مرا بخوانید، تا (دعای) شما را اجابت کنم همانا کسانیکه از عبادت من سرکشی میکنند، به زودی با خواری به جهنم وارد میشوند).
و قول بعضی از فقها میباشد که انسان در نمازش به چیزی از امور دنیا دعا نکند که قول ضعیفی میباشد و درست این است جایز است که نمازت به هرچه میخواهی دعا کن مگر به گناه یا قطع رحم پس هنگامی به چیزی از امور دنیا دعا کردی مشکلی نمیباشد همانطور که به چیزی از امور آخرت دعا میکنی.
[۱] رواه البخاری (۳۳۷۰) و مسلم (۴۰۶).
[۲] رواه احمد (۴/۲۷۱) و ابو داود (۱۴۷۹) و ترمذی (۲۹۶۹).