جمعه 24 ذیحجه 1446
۳۰ خرداد ۱۴۰۴
20 ژوئن 2025

۵۰۴ – حکم گفتن لفظ مسیحیت به جای نصرانیت چیست؟ حکم گفتن مسیحی به کسی که نصرانی است چیست؟

۵۰۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن لفظ مسیحیت، به نصرانیت چیست؟ حکم گفتن مسیحی، به کسی که نصرانی است، چیست؟

جواب دادند: شکی نیست که انتساب نصاری بعد از بعثت رسول الله صلی الله علیه وسلم به مسیح، صحیح نیست. زیرا اگر صحیح بود، به محمد صلی الله علیه وسلم ایمان می‌آوردند. زیرا ایمان آوردنشان به محمد صلی الله علیه وسلم، ایمان به مسیح بن مریم علیه الصلاة و السلام است. چرا که الله تعالی می‌فرماید: {وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَابَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ}[۱]، یعنی: {و زمانی (را به یاد آورید) که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی‌اسرائیل! به‌راستی من، فرستاده‌ی الله به سوی شما هستم، در حالی که آنچه را که از تورات فراروی من است، تصدیق می‌کنم و به پیامبری که پس از من می‌آید و نامش احمد است، مژده می‌دهم. پس هنگامی که (احمد) با معجزه‌‌ها و نشانه‌های آشکار نزدشان آمد، گفتند: این، جادوی آشکاری است}. عیسی به این خاطر آمدنِ محمد صلی الله علیه وسلم را به آنها بشارت داد که به او ایمان آورند. زیرا بشارتی که سودی نداشته باشد، سخنی بی معنی است که امکان صدور آن حتی از کم عقل‌ترین انسان نیز حاصل نمی‌شود، چه برسد به اینکه یکی از پیامبران اولو العزم، عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام چنین بگوید. کسی که عیسی بن مریم، بنی اسرائیل را به آمدن او بشارت داد، محمد صلی الله علیه وسلم است. آنجا که فرمود: {فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ}، یعنی: {پس هنگامی که (احمد) با معجزه‌‌ها و نشانه‌های آشکار نزدشان آمد، گفتند: این، جادوی آشکاری است}، دلالت دارد پیامبری که به آمدنش بشارت داده شده‌اند، آمده، اما آنها به او کفر ورزیده و گفتند: این جادویی آشکار است. وقتی به محمد صلی الله علیه وسلم کفر ورزیدند، به عیسی بن مریم نیز که آنان را به آمدن محمد صلی الله علیه وسلم بشارت داده، کفر ورزیدند. در این صورت، مسیحی نامیدن آنان صحیح نیست. زیرا اگر مسیحیِ حقیقی بودند، به آنچه که عیسی علیه السلام به آن بشارت داده، ایمان می‌آوردند. چرا که الله، از عیسی بن مریم و دیگر پیامبران عهد و پیمان گرفته که به محمد صلی الله علیه وسلم ایمان بیاورند. چنان که الله تعالی می‌فرماید: {وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ}[۲]، یعنی: {و آن‌گاه که الله از پیامبران پیمان گرفت: وقتی به شما کتاب و حکمت دادم و سپس فرستاده‌ای آمد که آنچه را با شماست، تصدیق می‌کرد، حتما به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید؛ (و) فرمود: آیا اقرار کردید و پیمان مرا بر این کار پذیرفتید؟ گفتند: پذیرفتیم. فرمود: پس گواه باشید؛ و من هم با شما از گواهانم}، و پیامبری که آمده و آنچه را آنان آورده‌اند، تصدیق نموده، محمد صلی الله علیه وسلم است. زیرا الله تعالی می‌فرماید: {وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ}[۳]، یعنی: {و قرآن را که تصدیق‌کننده‌ی کتاب‌های پیشین و گواه و حافظِ آنهاست، به درستی بر تو نازل کردیم؛ پس در میانشان مطابق احکامی که الله نازل کرده است، حکم نما و از خواسته‌های نفسانی آنان پیروی نکن}.

خلاصه‌ی کلام اینکه واقعِ حال، نسبت دادن نصاری به مسیح عیسی بن مریم علیه السلام را تکذیب می‌نماید. زیرا آنها به بشارت مسیح عیسی بن مریم علیه السلام، یعنی محمد صلی الله علیه وسلم، کفر ورزیدند، و کفر به او، کفر عیسی بن مریم علیه السلام است.


[۱] – سوره صف، آیه «۶».

[۲] – سوره آل عمران، آیه «۸۱».

[۳] – سوره مائده، آیه «۴۸».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(504) سئل فضيلة الشيخ: عن إطلاق المسيحية على النصرانية؟ والمسيحي على النصراني؟

فأجاب بقوله: لا شك أن انتساب النصارى إلى المسيح بعد بعثة النبي، ﷺ، انتساب غير صحيح لأنه لو كان صحيحاً لآمنوا بمحمد، ﷺ، فإن إيمانهم بمحمد، ﷺ، إيمان بالمسيح عيسى ابن مريم عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام، لأن الله تعالى قال: (وإذ قال عيسى ابن مريم يابني إسرائيل إني رسول الله إليكم مصدقاً لما بين يدي من التوراة ومبشراً برسول يأتي من بعدي اسمه أحمد فلما جاءهم بالبينات قالوا هذا سحر مبين) (سورة الصف، الآية “6”) ولم يبشرهم المسيح عيسى ابن مريم بمحمد، ﷺ، إلا من أجل أن يقبلوا ما جاء به لأن البشارة بما لا ينفع لغو من القول لا يمكن أن تأتي من أدنى الناس عقلاً، فضلاً عن أن تكون صدرت من عند أحد الرسل الكرام أولي العزم عيسى ابن مريم، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام، وهذا الذي بشر به عيسى ابن مريم بني إسرائيل هو محمد، ﷺ، وقوله: (فلما جاءهم بالبينات قالوا هذا سحر مبين). وهذا يدل على أن الرسول الذي بشر به قد جاء ولكنهم كفروا به وقالوا :هذا سحر مبين، فإذا كفروا بمحمد، ﷺ، فإن هذا كفر بعيسى ابن مريم الذي بشرهم بمحمد، ﷺ، وحينئذ لا يصح أن ينتسبوا إليه فيقولوا : إنهم مسيحيون، إذ لو كانوا مسيحيين حقيقة لآمنوا بما بشر به المسيح ابن مريم لأن عيسى ابن مريم وغيره من الرسل قد أخذ الله عليهم العهد والميثاق أن يؤمنوا بمحمد، ﷺ، كما قال الله ـ تعالى ـ: (وإذ أخذ الله ميثاق النبيين لما آتيتكم من كتاب وحكمة ثم جاءكم رسول مصدق لما معكم لتؤمنن به ولتنصرنه.قال:أأقررتم وأخذتم على ذلكم إصري قالوا أقررنا قال فاشهدوا وأنا معكم من الشاهدين) (سورة آل عمران، الآية “81”) والذي جاء مصدقا لما معهم هو محمد ، ﷺ ، لقوله ـ تعالى ـ : (وأنزلنا إليك الكتاب بالحق مصدقاً لما بين يديه من الكتاب ومهيمناً عليه فاحكم بينهم بما أنزل الله ولا تتبع أهواءهم) (سورة المائدة، الآية “48”).

وخلاصة القول أن نسبة النصارى إلى المسيح عيسى ابن مريم نسبة يكذبها الواقع، لأنهم كفروا ببشارة المسيح عيسى ابن مريم عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام وهو محمد،ﷺ، وكفرهم به كفر بعيسى ابن مريم، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام.

مطالب مرتبط:

۴۲۰ – حکم درخواست کسی با توسل به وجه الله چیست؟

۴۲۰ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم درخواست چیزی از کسی با توسل به وجه الله چیست؟ یعنی بگوید: به وجه الله از تو چنین و چنان می‌خواهم؟ جواب دادند: وجه الله بزرگ‌تر از آن است که انسان به وسیله‌ی آن دنبال خواسته‌ی دنیوی باشد، و در خواستش را به وجه الله قرار […]

ادامه مطلب …

۴۶۶ – حکم این سخن چیست: «انسان از دو عنصر تشکیل شده: عنصری از خاک، که همان جسد است، و عنصر دیگر، از الله است که همان روح است»؟

۴۶۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن چیست: انسان از دو عنصر تشکیل شده: عنصری از خاک، که همان جسد است، و عنصر دیگر، از الله است که همان روح است؟ جواب دادند: این سخن احتمال دو معنا را دارد: اول: روح، جزئی از الله است. دوم: خلقت روح از طرف […]

ادامه مطلب …

۴۹۵ – حکم به کار بردن کلمه‌ی «اگر» چیست؟

۴۹۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم به کار بردن کلمه‌ی «اگر»، چیست؟ جواب دادند: برای استعمال کلمه‌ی «اگر»، تفصیل وجود دارد. به این صورت: اول: منظور از آن، فقط خبر باشد. در این صورت اشکالی ندارد. مثلا شخصی به شخص دیگری بگوید: «اگر به ملاقاتم بیایی، تو را اکرام خواهم کرد»، یا […]

ادامه مطلب …

۴۷۵ – آیا به کار بردن لفظ «شهید» برای شخص جایز است؟

۴۷۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا اطلاق لفظ «شهید» برای شخصی، به عینه، جایز است؟ مثلا گفته شود: فلانی شهید است؟ جواب دادند: جایز نیست که برای شخصی به عینه شهادت دهیم که شهید است. حتی اگر مظلومانه کشته شده باشد، و یا حتی در حال دفاع از حق کشته شده باشد. […]

ادامه مطلب …

۴۳۷ – حکم این سخن در پایان دعا چیست: «إن الله علی ما یشاء قدیر»؟

۴۳۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن در پایان دعا و امثال آن چیست: «إن الله علی ما یشاء قدیر»؟ جواب دادند: از چند جهت، گفتن چنین چیزی جایز نیست: اول: وقتی الله تعالی خود را وصف به قدرت نموده، آن مقید به مشیئت نفرموده است. در این آیه، می‌فرماید: {وَلَوْ […]

ادامه مطلب …

۴۹۹ – حکم این عبارت چیست: «بر الله تصدیق نمی‌کردم که چنین و چنان شود»؟

۴۹۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این عبارت چیست: «بر الله تصدیق نمی‌کردم که چنین و چنان شود»؟ جواب دادند: مردم می‌گویند: بر الله تصدیق نمی‌کردم که چنین و چنان شود، و منظورشان این است که توقع نداشتم و گمان نمی‌کردم چنین شود. معنایش این نیست که مثلا: تصور نمی‌کردم الله به […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه