سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۴۹۸ – حکم گفتن «قدرتِ الله اراده کرد» چیست؟

۴۹۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «قدرتِ الله اراده کرد»، چیست؟ اگر جواب، این است که درست نیست، چرا؟ با توجه به اینکه صفت، تابع موصوف است، و صفت، از ذات الله جدا نیست؟

جواب دادند: درست نیست بگویی: «قدرتِ الله خواست» ؛ زیرا، مشیئت، اراده است، و قدرت، معناست، و معنا هیچ اراده‌ای ندارد. بلکه کسی که اراده می‌کند، اراده دارد، و مشیئت برای مشیئت کننده است. اما می‌گوییم: حکمت الله چنین و چنان اقتضا کرد. یا وقتی که می‌خواهیم در مورد چیزی که اتفاق افتاده سخن بگوییم، می‌گویی: این قدرت الله است. همان طور که می‌گوییم: این خلقت الله است. اما نسبت دادن و اضافه کردن امری به قدرت الله، که مقتضایش فعل اختیاری است، جایز نیست.

اما اینکه سائل گفت: «صفت تابع موصوف است» ؛ می‌گوییم: بله، و همین که تابع موصوف است، دلالت دارد که نمی‌شود به آن چیزی را نسبت داد که خود، مستقلا آن را انجام دهد. این سخن ورد زبان بسیاری از مردم است که می‌گویند: «قدرت الهی چنین و چنان اراده کرد»، یا «قَدَر، چنین و چنان خواست». این سخن جایز نیست؛ زیرا قَدَر و قدرت دو امر معنوی هستند و اراده ندارند. بلکه مشیئت را کسی دارد که قادر و مقدَّر کننده است.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(498) سئل فضيلة الشيخ: ماحكم قول: “شاءت قدرة الله”، وإذا كان الجواب بعدمه فلماذا؟ مع أن الصفة تتبع موصوفها، والصفة لا تنفك عن ذات الله؟

فأجاب قائلاً: لا يصح أن نقول: “شاءت قدرة الله”، لأن المشيئة إرادة، والقدرة معنى، والمعنى لا إرادة له، وإنما الإرادة للمريد، والمشيئة للشائي ولكننا نقول: اقتضت حكمة الله كذا وكذا، أو نقول عن الشيء إذا وقع: هذه قدرة الله، كما نقول : هذا خلق الله، وأما إضافة أمر يقتضي الفعل الاختياري إلى القدرة فإن هذا لا يجوز.

وأما قول السائل: “إن الصفة تتبع الموصوف” فنقول: نعم، وكونها تابعة للموصوف تدل على أنه لا يمكن أن نسند إليها شيئاً يستقل به الموصوف، وهي دارجة على لسان كثير من الناس، يقول: شاءت قدرة الله كذا وكذا، شاء القدر كذا وكذا، وهذا لا يجوز، لأن القدر والقدرة أمران معنويان ولا مشيئة لهما، وإنما المشيئة لمن هو قادر ولمن هو مقدر.

مطالب مرتبط:

۴۳۴ – حکم گفتن: «ای بنده‌ام» یا «ای کنیزم» چیست؟

۴۳۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «ای بنده‌ام»، و «ای کنیزم» چیست؟ جواب دادند: گفتن «ای بنده‌ام»، و «ای کنیزم» و امثال آن، دارای دو صورت است: صورت اول: با صیغه‌ی ندا گفته شود. مثلا: ای بنده‌ام، ای‌کنیزم؛ این به خاطر نهیی که از آن شده، جایز نیست. رسول الله صلی […]

ادامه مطلب …

۴۹۱ – حکم لعنت کردن شیطان چیست؟

۴۹۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم لعنت کردن شیطان چیست؟ جواب دادند: به انسان دستور داده نشده که شیطان را لعنت کند. بلکه دستور دارد که از او پناه برد؛ چنان که الله تعالی می‌فرماید: {وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}[۱]، یعنی: {و اگر وسوسه‌ای از سوی شیطان […]

ادامه مطلب …

۴۸۲ – آیا گفتن «به کیف خودت»، و گفته‌ی برخی مردم در مثل مشهور: «العین و ما تری و النفس و ما تشتهی» درست است؟

۴۸۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا گفتن «به کیف خودت»، و گفته‌ی برخی مردم در مثل مشهور: «العین و ما تری، و النفس و ما تشتهی»[۱]، درست است؟ جواب دادند: در گفتن این الفاظ اشکالی ندارد. اما به شرطی که مقید به چیزی باشند که مخالف شرع نیست. انسان در همه چیز […]

ادامه مطلب …

۴۵۷ – حکم گفتن: «بر تو حرام است که چنین و چنان کنی»

۴۵۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن که برخی مردم می‌گویند، چیست: «بر تو حرام است که چنین و چنان کنی»؟ جواب دادند: چیزی که آن را حرام توصیف می‌کنند، یا از چیزهایی است که الله آن را حرام فرموده؛ مثل اینکه اگر گفتند: حرام است شخصی به حقوق برادرش تجاوز […]

ادامه مطلب …

۴۷۲ – جمع بین حادیث: «سید فقط الله است»، و «من سید فرزندان آدم هستم» و امثال آن

۴۷۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: جمع بین این احادیث چگونه است: «سید فقط الله تبارک و تعالی است»، و «من سید فرزندان آدم هستم»، و «برای سیدتان برخیزید»، و فرموده‌ی ایشان در مورد برده: «و بگوید: سید من»؟ جواب دادند: در این مورد بر چند قول اختلاف وجود دارد: قول اول: نهی […]

ادامه مطلب …

۴۳۰ – حکم این عبارت چیست: «الله از حالت بپرسد»؟

۴۳۰ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این عبارت چیست: «الله از حالت بپرسد»؟ جواب دادند: گفتن این عبارت: «الله از حالت بپرسد»، جایز نیست. زیرا چنین به ذهن می‌رسد که الله خبر ندارد و به همین خاطر نیاز به پرسیدن دارد. واضح است که این عبارت، منکر بزرگی است. در واقع، منظور […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه