جمعه 24 ذیحجه 1446
۳۰ خرداد ۱۴۰۴
20 ژوئن 2025

۴۸۹ – حکم تقسیم دین به قشور و لُبّ چیست؟

۴۸۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم تقسیم دین به قشور و لُبّ چیست؟

جواب دادند: این چنین تقسیمی، اشتباه و باطل است. تمامِ دین لُبّ است. همه‌اش برای بنده سودمند است و او را به الله عز و جل نزدیک می‌کند. بنده به خاطر عمل به همه‌ی دین ثواب می‌برد و با ازدیاد ایمان خشوعش در مقابل الله تعالی، بهره مند می‌شود. حتی مسائلی که متعلق به لباس و قیافه و امثال آن است، وقتی انسان برای تقرب به الله عز و جل و پیروی از رسول الله صلی الله علیه وسلم انجام دهد، به خاطر آن ثواب می‌برد. اما چنان که می‌دانیم، کسی از قشور بهره‌ای نمی‌برد. بلکه قشور دور ریخته می‌شود، و در دین و شریعت اسلام، چیزی که چنین برخوردی با آن شود، وجود ندارد. بلکه تمام دین اسلام، لُبّ است و وقتی که بنده نیت خود را خالص گردانده و در پیروی از رسول الله صلی الله علیه وسلم به نحو احسن عمل کند، از همه‌ی آن سود می‌برد. بر کسانی که چنین سخنی را ترویج می‌دهند، واجب است که در این مورد به صورت جدی فکر کنند تا حق را از صواب تشخیص دهند. سپس وظیفه دارند از حق پیروی کنند و دیگر چنین تعبیراتی به کار نبرند. درست است که دین اسلام دارای امور مهم و بسیار بزرگی مانند ارکان پنج گانه‌ی اسلام است که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را چنین معرفی فرمودند: «اسلام بر پنج چیز بنا نهاده شده است: شهادت به اینکه هیچ معبود بر حقی جز الله نیست، و محمد فرستاده‌ی اوست، و برپا داشتن نماز، و دادن زکات، و روزه‌ی رمضان، و حج بیت الله الحرام»، و نیز در آن مسائلی وجود دارند که از اینها مرتبه‌ی کمتری دارند. اما در آن، قشور وجود ندارد که انسان هیچ نفعی از آن نبرد.

اما به نسبت مساله‌ی ریش: شکی در این نیست که رها کردن آن تا اینکه بلند شود، عبادت است. زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم به این کار امر فرموده و هر چیزی که رسول الله صلی الله علیه وسلم به آن امر نماید، عبادتی است که انسان به وسیله‌ی آن و به خاطر به جای آوردن دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم، به الله تقرب می‌جوید. این کار، سیرت و روش رسول الله صلی الله علیه وسلم و دیگر انبیاست. چنان که الله تعالی از هارون نقل می‌فرماید که به موسی گفت: {قَالَ يَبْنَؤُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي}[۱]، یعنی: {گفت: ای فرزندِ مادر! (ای برادر)! ریش و سرم را مگیر}. نیز، در حدیث صحیح از رسول الله صلی الله علیه وسلم ثابت است که رها کردن ریش تا اینکه بلند شود، یکی از فطرت‌هایی است که طبیعت مردم بر آن بنا نهاده شده است. بنا بر این، گذاشتن ریش عبادت است، و عادت نیست، و چنان که عده‌ای گمان می‌برند، قشور هم نیست.


[۱] – سوره طه، آیه «۹۴».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(489) وسئل فضيلة الشيخ: عن تقسيم الدين إلى قشور ولب، (مثل اللحية)؟

فأجاب فضيلته بقوله: تقسيم الدين إلى قشور ولب، تقسيم خاطئ، وباطل، فالدين كله لب، وكله نافع للعبد، وكله يقربه لله – عَزَّوَجَلَّ – وكله يثاب عليه المرء، وكله ينتفع به المرء، بزيادة إيمانه وإخباته لربه – عَزَّوَجَلَّ – حتى المسائل المتعلقة باللباس والهيئات، وما أشبهها، كلها إذا فعلها الإنسان تقرباً إلى الله – عَزَّوَجَلَّ – واتباعاً لرسوله، ﷺ، فإنه يثاب على ذلك، والقشور كما نعلم لا ينتفع بها، بل ترمى، وليس في الدين الإسلامي والشريعة الإسلامية ما هذا شأنه، بل كل الشريعة الإسلامية لب ينتفع به المرء إذا أخلص النية لله، وأحسن في اتباعه رسول الله، ﷺ، وعلى الذين يروجون هذه المقالة، أن يفكروا في الأمر تفكيراً جدياً، حتى يعرفوا الحق والصواب، ثم عليهم أن يتبعوه، وأن يدعوا مثل هذه التعبيرات، صحيح أن الدين الإسلامي فيه أمور مهمة كبيرة عظيمة، كأركان الإسلام الخمسة، التي بينها الرسول، ﷺ، بقوله: “بني الإسلام على خمس: شهادة أن لا إله إلا الله، وأن محمداً رسول الله، وإقام الصلاة، وإيتاء الزكاة، وصوم رمضان، وحج بيت الله الحرام”. وفيه أشياء دون ذلك، لكنه ليس فيه قشور لا ينتفع بها الإنسان، بل يرميها ويطرحها.

وأما بالنسبة لمسألة اللحية: فلا ريب أن إعفاءها عبادة، لأن النبي، ﷺ، أمر به، وكل ما أمر به النبي، ﷺ، فهو عبادة يتقرب بها الإنسان إلى ربه، بامتثاله أمر نبيه، ﷺ، بل إنها من هدي النبي، ﷺ، وسائر إخوانه المرسلين، كما قال الله تعالى عن هارون: أنه قال لموسى: (يبنؤم لا تأخذ بلحيتي ولا برأسي) (سورة طه، الآية “94”). وثبت عن النبي، ﷺ، أن إعفاء اللحية من الفطرة التي فطر الناس عليها، فإعفاؤها من العبادة، وليس من العادة، وليس من القشور كما يزعمه من يزعمه.

مطالب مرتبط:

۴۳۹ – حکم گفتن: «مرحوم فلانی»، و «الله او را غریق رحمت کند»، و «به رحمت الله رفت»، چیست؟

۴۳۹ – از رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «مرحوم فلانی»، و «الله او را در پوشش رحمتش قرار دهد»، و «به رحمت الله انتقال یافت»، چیست؟ جواب دادند: گفتن «مرحوم فلانی»، یا «الله او را در پوشش رحمتش قرار دهد»، اشکالی ندارد. زیرا وقتی می‌گویند: «مرحوم»، از باب تفاؤل و رجاء است، نه از […]

ادامه مطلب …

۴۴۶ – آیا درست است بگوییم: «به فضل فلانی، این مساله تغییر کرد»، یا «با تلاش من، چنین شد»؟

۴۴۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا این عبارت بدون اشکال است: «به فضل فلانی، این مساله تغییر کرد»، یا «با تلاش من، چنین شد»؟ جواب دادند: این عبارت در صورتی که شخص مذکور، اثری در حصول آن داشته باشد، صحیح است. زیرا انسان وقتی به برادرش نیکی کند، بر او فضل دارد. […]

ادامه مطلب …

۴۹۳ – حکم گفتن «الله برای تو» چیست؟

۴۹۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن «الله برای تو»، چیست؟ جواب دادند: ظاهرا لفظ «الله برای تو»، از جنس این سخن است: «خوبی‌های او از الله است». اگر از جنس این باشد، گفتنش جایز است و نزد اهل علم و غیره استعمال می‌شود. همچنین در مورد این سخن و سخنانی امثال […]

ادامه مطلب …

۴۹۸ – حکم گفتن «قدرتِ الله اراده کرد» چیست؟

۴۹۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «قدرتِ الله اراده کرد»، چیست؟ اگر جواب، این است که درست نیست، چرا؟ با توجه به اینکه صفت، تابع موصوف است، و صفت، از ذات الله جدا نیست؟ جواب دادند: درست نیست بگویی: «قدرتِ الله خواست» ؛ زیرا، مشیئت، اراده است، و قدرت، معناست، و […]

ادامه مطلب …

۴۲۲ – حکم گفتن: «الله بقایت را طولانی کند»، یا «عمرت دراز باد» چیست؟

۴۲۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «الله بقایت را طولانی کند»، یا «عمرت دراز باد» چیست؟ جواب دادند: شایسته نیست به صورت مطلق، طول بقا را بخواهد؛ زیرا طول بقا ممکن است خیر باشد، و ممکن است شر باشد. زیرا بدترین مردم کسانی هستند که عمرشان دراز و عملشان بد است. […]

ادامه مطلب …

۴۶۳ – آیا جایز است به کسی گفته شود: «تو خلیفه‌ی الله بر روی زمینی»؟

۴۶۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن که شخصی به کسی بگوید: «ای فلانی، تو خلیفه‌ی الله بر روی زمینی»، چیست؟ جواب دادند: اگر راست باشد، اشکالی ندارد. یعنی این شخص، خلیفه باشد. یعنی دارای سلطنت کامل بر کشور باشد، و بالاترین مرجع قدرت بر اهل یک کشور باشد. در این […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه