دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

(۱۷۸۳) حكم اشخاصي كه برخی موقع نماز می‌خوانند و برخی موقع نمی‌خوانند

(۱۷۸۳) سوال: بعضی از همکلاسی‌هایم برخی موقع نماز می‌خوانند و برخی موقع نمی‌خوانند و می‌بینی چند روز می‌خوانند و چند روز نمی‌خوانند و همیشه این‌گونه است و به ایشان می‌گوییم که این کار جایز نیست و ایشان به ما می‌گویند: الله هدایتمان کند. حکم این عملشان چیست؟ بارک الله فیکم.

جواب:

علمشان فسق بسیار بزرگی است و بر طبق قول راجح اهل علم از اسلام خارج نمی‌شوند زیرا که نماز را مطلقا ترک نکرده‌اند و حدیث وارده برای ترک مطلق آمده است ولی طبق قول راجح کسی که نماز را کامل ترک نکرده است و معتقد به وجوب نماز است حکم به کفرس نمی‌شود اما فسق بسیار عظیمی می‌باشد.

و برای همین برای این برادران واجب است که تقوای اللهÀ را داشته باشند و نماز را به پا دارند و چیزی از فرض‌های اللهÀ را رها نکنند زیرا که برای عبادت الله خلق شده‌اند و این مطیع الله باشند همانگونه که در اللهÀ در کتابش می‌گوید: {وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِیَعۡبُدُونِ* مَاۤ أُرِیدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقࣲ وَمَاۤ أُرِیدُ أَن یُطۡعِمُونِ} [سوره الذاريات: ۵۶-۵۷] (و من جن و انس را نیافریده ام مگر برای اینکه مرا عبادت کنند* هرگز از آن‌ها روزیی نمی‌خواهم، و نمی خواهم که مرا طعام دهند)

اما این دلیل آوردنشان که الله ما را هدایت کند دلیل باطلی است که در نزد الله به آنها نفع نمی‌رساند و اللهÀ این حجت را باطل کرده است برای کسی که چنین حجت بیاورد: {سَیَقُولُ ٱلَّذِینَ أَشۡرَكُوا۟ لَوۡ شَاۤءَ ٱللَّهُ مَاۤ أَشۡرَكۡنَا وَلَاۤ ءَابَاۤؤُنَا وَلَا حَرَّمۡنَا مِن شَیۡءࣲۚ كَذَ ٰ⁠لِكَ كَذَّبَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ حَتَّىٰ ذَاقُوا۟ بَأۡسَنَاۗ قُلۡ هَلۡ عِندَكُم مِّنۡ عِلۡمࣲ فَتُخۡرِجُوهُ لَنَاۤۖ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا تَخۡرُصُونَ} [سوره اﻷنعام: ۱۴۸] (به زودی کسانی‌که شرک ورزیدند می‌گویند: «اگر الله می‌خواست، نه ما شرک می‌آوردیم و نه پدران ما، و نه چیزی را تحریم می‌کردیم» کسانی‌که پیش از آن‌ها بودند (نیز) این چنین تکذیب کردند، تا آنکه (طعم) عذاب ما را چشیدند. بگو: «آیا نزد شما (دلیل و) دانشی است که آن را برای ما آشکار سازید؟! شما فقط از پندارهای بی‌اساس پیروی می‌کنید، و شما جز گزافه و دروغ نمی‌گویید») و برای قومی که چنین دلیلی می‌آورند می‌گوییم: قطعا الله بندگانش را هدایت ارشاد و راهنما و توجیه می‌کند پس حجتی برای ایشان باقی نمی‌ماند و اما هدایت توفیق که الله به انسان عقل، اختیار و اراده قرار داده است برای همین می‌بینی که در امور دنیا در هر چه که مصلحتش را می‌بیند برای آن سعی می‌کند و هر چیزی که به او ضرر می‌رساند دوری می‌کند و هیچ کس را نمی‌یابی که در امور دنیا به چنین حجتی احتجاج کند ولی شیطان چنین در امور آخرت و عبادت را به آنها القا می‌کند ولی این حجت مردود است و در نزد الله به ایشان نفعی نمی‌رساند پس وقتی که گفتند: الله ما را هدایت کند می‌گوییم: الله شما را بیان قرآن و سنت هدایت کرده است و برای شما این است که از الله کمک بخواهید و موقف صحیحی بگیرید و آنچه اللهÀ برای شما واجب ساخته را بجای آورید.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: يوجد بعض من الزملاء يصلون بعض الأوقات ويتركون البعض، وقد لا يصلون يومين أو ثلاثة ثم يصلون بعد ذلك، ويتركون بعض الأوقات، ويكررون ذلك، وعندما نقول لهم: إن ذلك لا يجوز. يقولون ربنا يهدينا ما حكم عملهم هذا بارك الله فيكم؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: عملهم هذا من أكبر الفسوق، لكنهم لا يخرجون به من الإسلام على القول الراجح من أقوال أهل العلم، لأنهم لم يتركوا الصلاة تركا مطلقا، والحديث الوارد إنما هو فيمن ترك الصلاة تركا مطلقا، فإنه هو الذي يحكم بكفره، أما من كان يصلي مرة ويدع مرة مع اعتقاده بوجوبها وفرضيتها فإن هذا لا يحكم بكفره على القول الراجح، ولكنه يكون فاسقا فسقا عظيما.

وعلى هذا فالواجب على هؤلاء الإخوة أن يتقوا الله -عز وجل-، وأن يقيموا الصلاة، وأن لا يَدَعُوا شيئًا من فرائض الله، لأنهم إنها خلقوا لعبادة الله -سبحانه وتعالى-، وهي القيام بطاعته، كما قال الله في محكم كتابه: ﴿ وَمَا خَلَقْتُ الجِنَّ وَالإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ ﴾ [الذاريات: ٥٦-٥٧].

وأما تعللهم بقولهم: الله يهدينا فإن هذه علة عليلة، بل هي علة باطلة لا تنفعهم عند الله – عز وجل-، ولهذا أبطل الله بها حجة من احتج بها في قوله: ﴿ سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا وَابَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّى ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ ﴾ [الأنعام: ١٤٨]، و نقول لهؤلاء القوم الذين يحتجون بمثل هذه الحجة إن الله تعالى قد هَدَى عباده هداية العلم والإرشاد والتوجيه، فما بقيت حجة لمحتج، وأما هداية التوفيق فإن الله – سبحانه وتعالى- قد جعل في الإنسان عقلا واختيارًا وإرادة، ولهذا تجده في أمور دنياه يسعى لكل ما يرى أنه من مصلحته، ويبعد عن كل ما يرى أنه من مضرته، ولا تجد أحدًا يحتج بمثل هذه الحجة في شيء من أمور الدنيا، ولكن الشيطان يُلقنهم إياها في أمور الآخرة والعبادة، وهي حجة داحضة لا تنفعهم عند الله تعالى، فإذا قالوا الله يهدينا نقول: إن الله تعالى قد هداكم ببيان الحق بالأدلة من كتاب الله وسنة رسوله صلى الله عليه و سلم، وما عليكم إلا أن تستعينوا بالله سبحانه وتعالى، وتتجهوا اتجاها صحيحًا، وتقوموا بما أوجب الله عليكم.

مطالب مرتبط:

(۱۸۲۲) حکم زنی که نماز را ترک کرده است

قول راجح از اقوال اهل علم است که تارک نماز کافر است و از دایره‌ی اسلام خارج است بنابراین او بر شما حرام است تا زمانی که به سوی دینش برگردد و نماز بخواند...

ادامه مطلب …

(۱۷۷۳) حکم تعامل با کسانی که نماز نمی‌خوانند مگر وقتی که جماعتی را یافتند

به حال این‌ها نگاه می‌شود اگر نماز نمی‌خوانند مگر از ترس مردم پس هیچ نفعی به ایشان نمی‌رساند و ایشان به این اعتبار، تارک نماز هستند....

ادامه مطلب …

(۱۸۲۴) حکم ازدواج با زنی که نماز و روزه را بجا نمی‌آورد

پس قطعا این زن کافر است و برای مسلمان جایز نیست که با آن ادامه دهد و بر شما واجب است از او جدا شوی ....

ادامه مطلب …

(۱۸۳۳) حکم تعلل در خواندن نماز در وقتش

او کافر نیست ولی گناه کار است و روزه اش بسیار ناقص است، بر او واجب است که از این کار به سوی الله توبه کند عزم خود را صادقانه جزم کند که نماز را در وقتش با جماعت ادا کند...

ادامه مطلب …

(۱۷۶۳) حکم شخصی که در حالت جنابت بدون خواندن نماز تا غروب می‌خوابد

اگر این مرد نماز این روز و غیره را رها کند روزه‌ی او باطل است...

ادامه مطلب …

(۱۷۷۶) حکم شخصی که شهادتین را می‌گوید ولی نماز نمی‌خواند

این مرد در تناقض است چگونه بر فعل خیر حریص است در صورتی که بزرگترین خیر نماز است؟ برای چه بر نماز حریص نمی‌باشد؟...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه