(۱۷۶۷) سوال: میبینم که بسیاری از مردم فریضهی حج را به جا میآورند و رمضان را روزه میگیرند با وجود این که نماز نمیخوانند آیا این حج و روزههایشان برای ایشان نفعی دارد؟
جواب:
این مسئلهی بسیار عظیم و خطرناکی است که بعضی از مردم در آن واقع شدهاند که روزه میگیرند و حج میکنند و عمره میروند و صدقه میکنند ولی نماز نمیخوانند پس آیا این اعمال صالحشان در نزد الله مقبول است یا مردود؟
که این به خلافی در تکفیر تارک نماز است بر میگردد که برخی میگویند: تکفیر نمیشود که این اعمال مقبول است و بعضی دیگر میگویند: کافر است که این اعمال مردود میباشد.
مرجعی که در اختلافها باید به آن رجوع بکنیم قرآن و سنت است برای این که اللهÀ میفرماید: {وَمَا ٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِیهِ مِن شَیۡءࣲ فَحُكۡمُهُۥۤ إِلَى ٱللَّهِ} [سوره الشورى: ۱۰] (و در هر چیزی که در آن اختلاف کنید، پس حکم (و داوری) آن با الله است) و {فَإِن تَنَـٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءࣲ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡـَٔاخِرِۚ ذَ ٰلِكَ خَیۡرࣱ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِیلًا}[سوره النساء: ۵۹] (و اگر در چیزی اختلاف کردید، آن را به الله و پیامبر باز گردانید؛ اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجامتر است) و زمانی در این مسئلهی اختلافی به کتاب و سنت رجوع کردیم یافتیم که دلالت بر کفر اکبر تارک نماز میدهند.
و از آن دلیل این قول اللهÀ در مورد مشرکین میباشد: {فَإِن تَابُوا۟ وَأَقَامُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُا۟ ٱلزَّكَوٰةَ فَإِخۡوَ ٰنُكُمۡ فِی ٱلدِّینِۗ وَنُفَصِّلُ ٱلۡـَٔایَـٰتِ لِقَوۡمࣲ یَعۡلَمُونَ} [سوره التوبة: ۱۱] (پس اگر توبه کنند، و نماز را بر پا دارند، و زکات را بدهند، برادران دینی شما هستند، و ما آیات خود را برای گروهی که میدانند بیان میکنیم) پس این جملهی شرطی بر این دلالت دارد که اخوت دینی فقط با این سه شرط به وجود میآید: توبه از شرک اقامهی نماز و پرداخت زکات که اگر این شروط محقق نگردد اخوت دینی به وجود نمیآید و اخوت دینی نیز فقط با خروج کلی از دین منتفی میشود و برادری دینی با معاصی هرچند بزرگ باشد از بین نمیرود اللهÀ در مورد کسی که از بزرگترین معصیت که قتل مؤمن باشد انجام دهد میفرماید: {وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنࣰا مُّتَعَمِّدࣰا فَجَزَاۤؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَـٰلِدࣰا فِیهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِیمࣰا} [سوره النساء: ۹۳] (و هر کس مؤمنی را از روی عمد به قتل برساند، کیفرش دوزخ است، که در آن جاودانه میماند، و اللÀه بر او غضب میکند، و او را از رحمتش دور میسازد و عذاب بزرگی برای او آماده ساخته است) و همچنین در آیه قصاص میفرماید: {یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ كُتِبَ عَلَیۡكُمُ ٱلۡقِصَاصُ فِی ٱلۡقَتۡلَىۖ ٱلۡحُرُّ بِٱلۡحُرِّ وَٱلۡعَبۡدُ بِٱلۡعَبۡدِ وَٱلۡأُنثَىٰ بِٱلۡأُنثَىٰۚ فَمَنۡ عُفِیَ لَهُۥ مِنۡ أَخِیهِ شَیۡءࣱ فَٱتِّبَاعُۢ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَأَدَاۤءٌ إِلَیۡهِ بِإِحۡسَـٰنࣲۗ} [سوره البقرة: ۱۷۸] (ای کسانیکه ایمان آوردهاید! در (مورد) کشتگان (حکم) قصاص بر شما نوشته شده است، آزاد به آزاد، و برده به برده، و زن به زن (کشته میشوند). پس اگر کسی از سوی برادر (دینی)اش (یعنی ولی مقتول) چیزی به او بخشیده شد، (و حکم قصاص تبدیل به خون بهاء گردید) باید (ولی مقتول) از راه پسندیده پیروی کند و (قاتل نیز) به نیکی (دیه) به او بپردازد) با وجود این که قتل مؤمن از بزرگترین گناهان بعد از شرک است الله قاتل را برادر مقتول خواند و این دلیلی است برای این اخوت دینی با معاصی از بین نمیرود بلکه فقط با کفر منتفی میشود.
پس اگر کسی گفت که شخصی که از روی بخل زکات را پرداخت نکند کافر است؟ میگوییم اگر فقط به همین آیه آن بنا کنیم بله ولی دلیلی از صحیح مسلم در مورد کسی که زکات را پرداخت نکرده و پس از ذکر عقابش میفرماید: {إِمَّا إِلَى الْجَنَّةِ، وَإِمَّا إِلَى النَّارِ} پس وقتی مسیرش به بهشت باشد یعنی از ایمان خارج نگشته است.
و اما از سنت رسول اللهﷺ که جابرJ روایت میکند: «إِنَّ بَيْنَ الرَّجُلِ وَبَيْنَ الشِّرْكِ وَالْكُفْرِ تَرْكَ الصَّلَاةِ» (فاصلهی انسان با شرک و کفر ترک نماز است) و حدیثی که بریدةJ روایت میکند: «إِنَّ الْعَهْدَ الَّذِي بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمُ الصَّلَاةُ، فَمَنْ تَرَكَهَا فَقَدْ كَفَرَ » ( عهد بین ما و ایشان نماز است پس کسی آن را ترک کند حقیقتا کافر گشته است) و کفری است که خارج کننده از ملت اسلام است به این خاطر که حدفاصل بین اسلام این مرد و کفرش، ترک نماز است و حد فاصل یعنی این که مرد نمیتواند هر دو طرف حد را داشته باشد و این دلیل واضح بر این است که این کفر او را از ملت اسلام خارج میکند و این مثل این قول رسول اللهﷺ نمیباشد: «اثْنَتَانِ فِي النَّاسِ هُمَا بِهِمْ كُفْرٌ : الطَّعْنُ فِي النَّسَبِ، وَالنِّيَاحَةُ عَلَى الْمَيِّتِ » (دو ویژگی در میان مردم وجود دارد که سبب کفر میشود: طعنه زدن به اصل و نسب و نوحهخوانی بر میت) یعنی این که این دو عمل از اعمال کفر میباشد
و همچنین قول رسول اللهﷺ که میفرماید: «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ، وَقِتَالُهُ كُفْرٌ» (دشنام دادن مسلمان فسق و کشتن او کفر است) یعنی کشتن برادر دینی از اعمال کفار است زیرا که ایشان هستند که مؤمنین را میکشند.
و در آثار از صحابه، کفر تارک نماز آمده است عبدالله بن شقیقË که یکی از تابعین موثق میباشد میفرماید: (كَانَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَا يَرَوْنَ شَيْئًا مِنَ الْأَعْمَالِ تَرْكُهُ كُفْرٌ غَيْرَ الصَّلَاةِ) (اصحاب محمد ترک هیچ اعمالی را کفر نمیدانستند مگر نماز) و امام مشهور اسحاق بن راهویهË، بر کفر تارک نماز از صحابه اجماع نقل میکند.
و همچنین اقتضای آن میباشد که در قلب انسانی که ایمان است و از اهمیت، ثواب و عقاب ترکش میداند امکان ندارد که نماز را رها کند مخصوصا اگر به او برسد که ترک آن به دلالت قرآن و سنت کفر است پس قطعا امکان ندارد که نماز را رها کند تا جز کافران شود.
برای همین دانستیم که قرآن و سنت و آثار صحیح دلالت بر کفر خارج کننده از دایرهی اسلام، تارک نماز دارد و من بسیار در این موضوع تأمل کردم و تاجایی که امکان داشته است در کتب اهل علم این مسأله را دنبال کردهام و با اهل علم نیز در این باره گفتگو کردهام و برایم قول راجح آشکار گشت که تارک نماز کافر است و از ملت اسلام خارج شده است و در ادلهی کسانی که میگویند کافر نیست نیز تأمل کردم که از چهار حالت خارج نیست:
اول: اصلا آن دلیل محسوب نمیگردد.
دوم: به وصفی مقید است که امکان ندارد شامل تارک نماز شود.
سوم: یا به حالتی تعلق دارد که شخص تارک، معذور میباشد چون که در آنجا تعالیم دین محو گشته است.
چهارم: یا دلایل عامی هستند که با احادیث تخصیص مییابند و نزد اهل علم این قاعده معلوم است که نصوص عام با نصوص خاص، تخصیص مییایند و این از هیچ طالب علمی نیز مخفی نیست.
و بر همین مبنا برادران مسلمانم را از سبک شماردن، و عدم اقامه کردن آن بر حذر میدارم و قول راجح در این باره است که تارک نماز کافر و از ملت اسلام خارج است و کسی که نماز را رها کرده هر آنچه از روزه، صدقه و حج انجام دهد از او قبول نمیباشد زیرا که شرط قبولی اعمال صالح این که شخص مسلمان باشد و اللهÀ در این باره در قرآن کریم میفرماید: {وَمَا مَنَعَهُمۡ أَن تُقۡبَلَ مِنۡهُمۡ نَفَقَـٰتُهُمۡ إِلَّاۤ أَنَّهُمۡ كَفَرُوا۟ بِٱللَّهِ وَبِرَسُولِهِۦ} [سوره التوبة: ۵۴] (و هیچ چیز مانع قبول انفاقهای آنها نشد، مگر آنکه به الله و پیامبرش کافر شدند) و همین دال بر این است که کفر مانع قبول صدقه است با وجود این که صدقه عملی است که نفعش به غیر هم میرسد که من باب اولیٰ عملی که محصور به خود است قبول نمیگردد پس راه قبول اعمال صالح، توبه به سوی اللهÀ از ترک نماز است و هنگامی که توبه کرد دیگر نیازی به قضای آنچه ترک کرده است نمیباشد بلکه باید اعمال صالح زیادی انجام دهد و کسی که توبه کند اللهÀ توبهی او را میپذیرد همانطور که اللهÀ میفرماید: {وَٱلَّذِینَ لَا یَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَـٰهًا ءَاخَرَ وَلَا یَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِی حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَا یَزۡنُونَۚ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَ ٰلِكَ یَلۡقَ أَثَامࣰا* یُضَـٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ یَوۡمَ ٱلۡقِیَـٰمَةِ وَیَخۡلُدۡ فِیهِۦ مُهَانًا* إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلࣰا صَـٰلِحࣰا فَأُو۟لَـٰۤىِٕكَ یُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَیِّـَٔاتِهِمۡ حَسَنَـٰتࣲۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورࣰا رَّحِیمࣰا} [سوره الفرقان: ۶۸-۷۰] (و کسانیکه با الله معبود دیگر را نمیخوانند، و نفسی را که الله (کشتنش را) حرام کرده است، جز به حق نمیکشند، و زنا نمیکنند، و هر کس چنین کند، مجازات گناه (خود) را خواهد دید* عذاب او در روز قیامت مضاعف میگردد و با خواری (و ذلت) در آن جاودان خواهد ماند* مگر کسیکه توبه کند و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، پس اینانند که الله بدیهایشان را به نیکیها مبدل میکند، و الله آمرزندۀ مهربان است) و از الله میخواهم که همهی ما را به راه مستقیم هدایت کند و بر ما منت گذارد تا توبهی نصوح کنیم که از گناهان گذشتهی خود پاک شویم قطعا او بخشیدهی کریم است.