شنبه 25 ذیحجه 1446
۳۱ خرداد ۱۴۰۴
21 ژوئن 2025

۴۵۳ – حكم گذاشتن اسم‌هایی مانند «کریم» و «عزیز» و امثال آن چیست؟

۴۵۳ – حكم نهادن اسم‌هایی مانند «کریم»، و «عزیز» و امثال آن، چیست؟

جواب دادند: نام گزاری به اسم‌های الله متعال، بر دو وجه است:

وجه اول: دو نوع است:

نوع اول: با «الف و لام» باشد. در این صورت کسی جز الله این گونه نامیده نمی‌شود. کما اینکه اگر کسی را «العزیز» و «السید» و «الحکیم» و امثال آن نامیدی، درست نیست. زیرا کسی جز الله این گونه نامیده نمی‌شود. چون «الف و لام» اشاره به اصل دارند، و اصل، همان معنایی است که این اسم متضمن آن است.

نوع دوم: وقتی منظور از اسم، معنای صفت باشد، و «الف و لام» نیز نداشته باشد، باز هم نامیدن به آن درست نیست. به همین خاطر رسول الله صلی الله علیه وسلم کُنیه‌ی ابوالحَکَم را تغییر داد؛ زیرا اصحابش حکمیت را نزد او می‌بردند. رسول الله علیه الصلاة و السلام فرمود: «الله حَکَم است و حُکم از آنِ اوست». سپس او را با نام بزرگ‌ترین فرزندش کنیه داده، و او را ابو شُرَیح نامید. این دلالت دارد که وقتی کسی یکی از اسم‌های الله را برای خود بر می‌گزیند، و منظورش از آن، صفتی است که این اسم متضمن آن است، چنین شخصی از این کار منع می‌شود. زیرا این تسمیه کاملا مطابق با اسم‌های الله تعالی است. زیرا اسم‌های الله تعالی، أعلام بوده، و به خاطر دلالتشان بر معنایی که اسم، متضمن آن است، اوصاف هستند.

وجه دوم: اسمی برای خود بگیرد که بدون «الف و لام» باشد، و مقصود از آن نیز معنای صفت نباشد. این اشکالی ندارد. مثل «حکیم»، که اسم یکی از صحابه، حکیم بن حزام است که رسول الله صلی الله علیه وسلم به او فرمود: «دنبال چیزی که نزد تو نیست نرو»، و این دلالت دارد که وقتی منظورش از اسم، معنای صفت نباشد، اشکالی ندارد که به عنوان اسم استفاده شود.

اما در مورد اسم‌هایی مثل «جبّار»؛ نام گزاری به آن شایسته نیست. حتی اگر معنای صفت را نیز لحاظ نکرده باشد، درست نیست. چرا که در نفس شخص تاثیر می‌گذارد و جبروت و غلوّ و استکبار بر خلق را در او پرورش می‌دهد. شایسته است که انسان از امثال چنین چیزهایی که بر صاحبش تاثیر گذار است، دوری کند. والله اعلم

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(453) وسئل: عن حكم التسمي بأسماء الله مثل كريم، وعزيز ونحوهما؟

فأجاب بقوله: التسمي بأسماء الله – عَزَّوَجَلَّ – يكون على وجهين:

الوجه الأول: وهو على قسمين:

القسم الأول: أن يحلى بـ”ال” ففي هذه الحال لا يسمى به غير الله عَزَّوَجَلَّ (1) كما لو سميت أحداً بالعزيز، والسيد، والحكيم وما أشبه ذلك فإن هذا لا يسمى به غير الله لأن “ال” هذه تدل على لمح الأصل وهو المعنى الذي تضمنه هذا الاسم.

القسم الثاني: إذا قصد بالاسم معنى الصفة وليس محلى بـ”ال” فإنه لا يسمى به ولهذا غير النبي، ﷺ، كنية أبي الحكم التي تكنى بها، لأن أصحابه يتحاكمون إليه فقال النبي، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام:”إن الله هو الحكم وإليه الحكم” ثم كناه بأكبر أولاده شريح فدل ذلك على أنه إذا تسمى أحد باسم من أسماء الله ملاحظاً بذلك معنى الصفة التي تضمنها هذا الاسم فإنه يمنع لأن هذه التسمية تكون مطابقة تماماً لأسماء الله ـ سُبْحَانَهُ‌وَتعالى ٰ ـ فإن أسماء الله تعالى أعلام وأوصاف لدلالتها على المعنى الذي تضمنه الاسم.

الوجه الثاني: أن يتسمى بالاسم غير محلى بـ”ال” وليس المقصود به معنى الصفة فهذا لا بأس به مثل حكيم ومن أسماء بعض الصحابة حكيم بن حزام الذي قال له النبي، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام: “لا تبع ما ليس عندك” وهذا دليل على أنه إذا لم يقصد بالاسم معنى الصفة فإنه لا بأس به.

لكن في مثل “جبار” لا ينبغي أن يتسمى به وإن كان لم يلاحظ الصفة وذلك لأنه قد يؤثر في نفس المسمى فيكون معه جبروت وغلو واستكبار على الخلق فمثل هذه الأشياء التي قد تؤثر على صاحبها ينبغي للإنسان أن يتجنبها. والله أعلم.

 

(1) راجع الفتوى رقم (103) حيث إنه يشترط أن يلاحظ معنى الصفة.

مطالب مرتبط:

۴۸۳ – حکم این عبارت چیست: «فال الله، بله، اما فال تو، خیر»؟

۴۸۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این عبارت چیست: «فال الله، بله، اما فال تو، خیر»؟ جواب دادند: این تعبیر، صحیح است. زیرا منظور از فالی که از الله است، این است که من تفاؤل به خیر می‌کنم، بدون اینکه به گفته‌ی تو توجهی داشته باشم. این معنای عبارت است، و چنین […]

ادامه مطلب …

۴۲۵ – حکم این سخن: «الله ماده نیست» چیست؟

۴۲۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن چیست: «الله ماده نیست»؟ جواب دادند: گفتن «الله ماده نیست»، سخنی است منکر؛ زیرا بحث در چنین موضوعی، بدعتی منکر است. هیچ چیز همانند الله تعالی نیست. او اول است و خالق هر چیزی است. این شبیه سوال مشرکان از رسول الله صلی الله […]

ادامه مطلب …

۴۵۰ – حکم اطلاق لفظ «کتاب‌های تراث» در مورد کتب سلف، چیست؟

۴۵۰ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم اطلاق لفظ «کتاب‌های تراث» در مورد کتب سلف، چیست؟ جواب دادند: ظاهر این است که اشکالی ندارد و درست است. زیرا معنایش، کتاب‌هایی موروثی از کسانی است که قبلا بوده‌اند، و مانعی نمی‌بینم که چنین لفظی به کار برده شود. تعداد بازدید: ۱

ادامه مطلب …

۵۱۳ – حکم گفتن «لا قدّر الله» یا «الله مقدّر نکند» چیست؟

۵۱۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن این سخن چیست: «الله مقدّر نکند»؟ جواب دادند: معنای «الله مقدّر نکند»، این دعا و در خواست است که الله تعالی آن چیز را مقدر نفرماید، و چنین دعایی، جایز است. همچنین معنای «الله مقدّر نکند»، نفی مقدر شدن آن چیز توسط الله نیست. چه […]

ادامه مطلب …

۴۷۳ – حکم گفتن این سخن چیست: «اوضاع چنین ایجاب کرد» یا «تقدیر این چنین خواست»

۴۷۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن این سخن چیست: «ظروف چنین ایجاب کرد که چنین و چنان شود»، و «أقدار خواستند که چنین و چنان شود»؟ جواب دادند: گفتن: «أقدار خواستند»، یا «ظروف چنین ایجاب کرد»، الفاظی منکر هستند؛  زیرا ظروف، جمع ظرف و به معنی زمان است، و زمان هیچ […]

ادامه مطلب …

۴۴۹ – حکم این گفته‌ی عوام چیست: «برای ما برکت آوردی» و «برکت آمد به دیدارمان»؟

۴۴۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این گفته‌ی مردم عوام چیست: «برایمان برکت آوردی»، و «برکت، زیارتمان کرد»؟ جواب دادند: منظور عوام از این که می‌گویند: «برایمان برکت آوردی»، آن چیزی نیست که به نسبت الله عز وجل منظور دارند. بلکه منظورشان این است که با آمدن، برکت به ما رسید. نسبت […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه