شنبه 25 ذیحجه 1446
۳۰ خرداد ۱۴۰۴
21 ژوئن 2025

۴۳۱ – حکم قسم خوردن به الله چیست؟

۴۳۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم قسم خوردن بر الله چیست؟

جواب دادند: قسم خوردن بر الله چنین است که انسان بگوید: والله که چنین و چنان نخواهد شد، یا، والله که الله چنین و چنان نخواهد کرد. قسم خوردن بر الله دو نوع است:

نوع اول: آنچه که باعث می‌شود شخص بر الله قسم بخورد، اعتماد قویِ مُقسم بر الله عز و جل و قوت ایمانش به او، همراه با اعتراف به ضعف خود، و عدم ملزم نمودن الله به چیزی است. این کار جایز است، و دلیل آن، فرموده‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم است: «چه بسا ژولیده موی غبار آلوده‌ای که او را از درها می‌رانند، که اگر بر الله قسم بخورد، الله قسم گیرش نمی‌کند»[۱]. دلیل آخر، دلیلی واقعی در حدیث انس بن نضر است. وقتی خواهر انس به نام رُبَیِّع، دندان‌های جلوی دخترکی از انصار را شکست، خانواده‌ی آن دختر، طلب قصاص کردند. از آنها خواسته شد عفو کنند. اما قبول نکردند. به آنها پیشنهاد مبلغ خسارت داده شد. قبول نکردند. پس نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدند. اما خانواده‌ی دختر، جز قصاص چیزی نمی‌خواستند. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم دستور به قصاص دادند. در این هنگام انس بن نضر گفت: آیا دندان‌های جلوی رُبَیِّع شکسته می‌شوند؟ خیر، قسم به کسی که تو را به حق مبعوث نمود، دندان‌هایش شکسته نمی‌شود. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «ای انس، در کتاب الله آمده که باید قصاص شود». در این هنگام خانواده‌ی دختر راضی شده و عفو کردند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «همانا در میان بندگان الله، کسانی هستند که اگر بر الله قسم بخورند، الله او را تصدیق کرده و رغبتش را محقق می‌نماید». این در حالی بود که انس رضی الله عنه برای اعتراض بر حکم و خود داری از اجرای آن، قسم نخورد. الله نیز در دل اولیای آن دختر که دندانش شکسته بود، رحمت انداخت و به همین خاطر، عفو کردند. در همین هنگام رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «همانا در میان بندگان الله، کسانی هستند که اگر بر الله قسم بخورند، الله او را تصدیق کرده و رغبتش را محقق می‌نماید». این نوع از قسم خوردن، اشکالی ندارد.

نوع دوم: نوع دیگر قسم خوردن بر الله، آن کس که انگیزه‌اش غرور و اعجاب به نفس است و تصور می‌کند که وظیفه‌ی الله است چنین و چنان کند. این نوع – عیاذاً بالله – حرام است، و ممکن است باعث از بین رفتن اعمال نیک انسان شود. دلیل این نوع، همان مرد عابدی است که همیشه بر مردی گناهکار می‌گذشت، و هر بار او را از معصیت نهی می‌کرد، اما او دست از گناه نمی‌کشید. به همین خاطر روزی گفت: قسم به الله که الله فلانی را نمی‌آمرزد. – از الله عافیت می‌طلبیم – این نوعی محروم کردن از رحمت الله است؛ چون آن شخص به خود مغرور بود. الله عز و جل فرمود: «چه کسی قسم به من می‌خورد که فلانی را نمی‌آمرزم؟ بی گمان او را آمرزیدم و عمل تو را نابود کردم». ابوهریره می‌گوید: «سخنی گفت که دنیا و آخرتش را به نابودی کشاند». از اینجا در می‌یابیم که یکی از چیزهایی که بسیار برای انسان ضرر دارد، زبان است. چنان که رسول الله صلی الله علیه وسلم به معاذ بن جبل فرمود: «آیا تو را از ملاک همه‌ی اینها آگاه سازم»؟ گفتم: بله یا رسول الله. رسول الله صلی الله علیه وسلم زبان خود را گرفته و گفت: این را نگه دار. گفت: یا رسول الله، آیا مگر ما در مورد آنچه می‌گوییم، مواخذه می‌شویم؟ فرمودند: «مادرت به عزایت بنشیند ای معاذ، آیا چیزی جز زبان، باعث افتادن مردم با صورت یا بینی در آتش می‌شود»؟ والله الموفق و الهادی إلی سواء السبیل.


[۱] – یعنی الله خواسته‌اش را بر آورده می‌کند. (مترجم)

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(431) وسئل: هل يجوز للإنسان أن يقسم على الله؟

فأجاب بقوله: الإقسام على الله أن يقول الإنسان : والله لا يكون كذا وكذا، أو والله لا يفعل الله كذا وكذا والإقسام على الله نوعان:

أحدهما: أن يكون الحامل عليه قوة ثقة المقسم بالله ـ عزوجل ـ وقوة إيمانه به مع اعترافه بضعفه وعدم إلزامه الله بشيء فهذا جائز ودليله قوله، ﷺ: “رب أشعث أغبر مدفوع بالأبواب لو أقسم على الله لأبره” ودليل آخر واقعي وهو حديث أنس بن النضر حينما كسرت أخته الربيع سناً لجارية من الأنصار، فطالب أهلها بالقصاص فطلبوا إليهم العفو فأبوا، فعرضوا الأرش فأبوا، فأتوا رسول الله، ﷺ، فأبوا إلا القصاص، فأمر رسول الله، ﷺ، بالقصاص فقال أنس بن النضر: أتكسر ثنية الربيع؟ لا والذي بعثك بالحق لا تكسر ثنيتها فقال رسول الله، ﷺ: “يا أنس كتاب الله القصاص” فرضي القوم فعفوا فقال رسول الله، ﷺ: “إن من عباد الله من لو أقسم على الله لأبره” وهو – رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ -لم يقسم اعتراضاً على الحكم وإباءً لتنفيذه فجعل الله الرحمة في قلوب أولياء المرأة التي كسرت سنها فعفوا عفواً مطلقاً عند ذلك قال الرسول ﷺ: “إن من عباد الله من لو أقسم على الله لأبره”، فهذا النوع من الإقسام لا بأس به.

النوع الثاني: من الإقسام على الله: ماكان الحامل عليه الغرور والإعجاب بالنفس وأنه يستحق على الله كذا وكذا، فهذا والعياذ بالله محرم، وقد يكون محبطاً للعمل، ودليل ذلك أن رجلاً كان عابداً وكان يمر بشخص عاصٍ لله، وكلما مر به نهاه فلم ينته، فقال ذات يوم:والله لا يغفر الله لفلان ـ نسأل الله العافيةـ فهذا تحجر رحمة الله ، لأنه مغرور بنفسه فقال الله ـ عزوجل ـ: “من ذا الذي يتألى علي ألا أغفر لفلان قد غفرت له وأحبطت عملك” قال أبوهريرة: “تكلم بكلمة أوبقت دنياه وآخرته”. ومن هذا نأخذ أن من أضر ما يكون على الإنسان اللسان كما قال النبي، ﷺ، لمعاذ بن جبل ـ رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ ـ: “ألا أخبرك بملاك ذلك كله”، قلت: بلى يا رسول الله، فأخذ النبي، ﷺ، بلسانه فقال: كف عليك هذا، فقال: يا رسول الله وإنا لمؤاخذون بما نتكلم به؟، فقال: “ثكلتك أمك يا معاذ، وهل يكب الناس في النار على وجوههم – أو قال – على مناخرهم إلا حصائد ألسنتهم”. والله الموفق والهادي إلى سواء الصراط.

مطالب مرتبط:

۴۱۳ – آیا نام‌گذاری به اسم‌هایی مانند ابرار، ملاک، ایمان، جبریل، جنا، درست است؟

۴۱۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا گذاشتنِ این اسم‌ها درست است: أبرار – ملاک – ایمان – جبریل – جنی؟ جواب: گذاشتن اسم ابرار و ملاک و ایمان و جبریل درست نیست. اما جنی؛ معنایش را نمی‌دانم. تعداد بازدید: ۱

ادامه مطلب …

۴۹۱ – حکم لعنت کردن شیطان چیست؟

۴۹۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم لعنت کردن شیطان چیست؟ جواب دادند: به انسان دستور داده نشده که شیطان را لعنت کند. بلکه دستور دارد که از او پناه برد؛ چنان که الله تعالی می‌فرماید: {وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}[۱]، یعنی: {و اگر وسوسه‌ای از سوی شیطان […]

ادامه مطلب …

۴۵۵ – حکم تعریف کردن انسان از خودش چیست؟

۴۵۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم تعریف انسان از خودش چیست؟ جواب دادند: اگر منظور از این کار، این است که انسان از نعمت‌های الله تعالی بر خود سخن بگوید، یا برای اینکه نزدیکان و دوستانش به او اقتدا کنند، اشکالی ندارد. اما اگر منظور از آن تزکیه‌ی نفس و درشتی بر […]

ادامه مطلب …

۴۳۰ – حکم این عبارت چیست: «الله از حالت بپرسد»؟

۴۳۰ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این عبارت چیست: «الله از حالت بپرسد»؟ جواب دادند: گفتن این عبارت: «الله از حالت بپرسد»، جایز نیست. زیرا چنین به ذهن می‌رسد که الله خبر ندارد و به همین خاطر نیاز به پرسیدن دارد. واضح است که این عبارت، منکر بزرگی است. در واقع، منظور […]

ادامه مطلب …

۴۳۵ – حکم این سخن که کسی بگوید: «من آزادم»

۴۳۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن چیست که کسی بگوید: «من آزادم»؟ جواب دادند: وقتی شخصی آزاد، این را بگوید و منظورش این است که از بردگی خلق، آزاد است، بله، درست است. چون برده‌ی کسی نیست. اما اگر منظورش این است که از بند عبودیّت الله عز و جل […]

ادامه مطلب …

۴۱۲ – حکم سخنی که برخی مردم می‌گویند که وقتی دل پاک است، تصحیح الفاظ اهمیتی ندارد، چیست؟

۴۱۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم سخنی که برخی مردم می‌گویند که وقتی دل پاک است، تصحیح الفاظ اهمیتی ندارد، چیست؟ جواب دادند: اگر منظورش از تصحیح الفاظ، جاری نمودن آن وفق لغت عربی است، درست است. زیرا از جهت سلامت عقیده، مادامی که معنایشان قابل فهم و درست است، مهم نیست […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه