دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۲ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

(۴۵۸) حکم کوبیدن بر طبل و حركاتی مانند رقص برای ذکر الله

(۴۵۸) سوال: برخی مردم برای ذکر الله، در حلقه‌هایی حضور می‌یابند که بر طبل می‌کوبند و حركاتی مانند رقص انجام می‌دهند. آیا به نظر شما این کار از نظر شرعی، جایز است؟ آداب ذكر چیست؟

جواب:

پیش از هر چیز، دوست دارم مقدمه‌ای ارائه دهم که پاسخ این سؤال را واضح کند:
الله یگانه که هیچ شریکی ندارد ما را برای عبادت خویش آفریده است؛ الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید: {وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ} [ذاریات: ۵۶]: (جن و انسان را فقط برای این آفریدم که مرا عبادت کنند) عبادت الله که به خاطر آن آفریده شده‌ایم فقط با دو شرط، پذیرفته است:
شرط اول: اخلاص برای الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ
شرط دوم: پیروی از رسول الله ﷺ
اخلاص بدین معنا است که عبادت‌گزار، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را با هدف کسب رضایت وی و رستگاری در آخرت عبادت کند، نه برای دارایی دنیا، مقام، نزدیک شدن به مخلوق و… بلکه هدفش را فقط الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ و رستگاری در سرای آخرت قرار می‌دهد؛ چنان که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ درباره‌ی محمد رسول الله ﷺ و اصحابش رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم می‌فرماید: {مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً} [الفتح: ۲۹]: (محمد پیامبر الله است و کسانی که همراه او هستند بر کافران سخت‌گیر هستند و با هم‌دیگر مهربان‌اند. آنان را در حال رکوع و سجده می‌بینی که فضل و رضایت الله را می‌جویند) همچنین می‌فرماید: {وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ} [الروم: ۳۹]: (زکاتی که برای رضایت الله پرداخت کردید، اینان هستند که چند برابر پاداش دریافت می‌کنند).
دليل این دو شرط، فرموده‌ی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است: {فَمَنْ كَانَ يَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً} [الکهف: ۱۱۰]: (کسی‌ که به دیدار پروردگارش امید دارد، باید عمل نیک انجام دهد و کسی را در عبادت پروردگارش شریک نگرداند) همچنین: {وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ} [البینه: ۵]: (دستور داده نشده‌اند جز این ‌که الله را با اخلاص در دین برای او و با یگانه‌پرستی عبادت کنند) پیامبر ﷺ نیز فرمود: «إنّما الأعمالُ بالنِّيّاتِ، و إنّما لِكُلِّ امرئٍ ما نَوى. فمَن كانَت هِجرَتُهُ إلى دُنيا يُصيبُها أوِ امرأةٍ ینکحها فهِجرَتُهُ إلى ما هاجَرَ إلَيهِ»: (همانا اعمال فقط به نيّت‌ها بستگی دارد و دستاورد هر كس آن چيزى است كه نيّت داشته است. بنابراین هر كس هجرتش براى رسيدن به چيزى از دنيا يا ازدواج با زنى بوده است، هجرتش به سوى همان چيزى است كه به نيّت آن هجرت كرده است) همچنین فرمود: «مَن عَمِلَ عَمَلاً لَيسَ عَلَيهِ أمرُنَا فَهُوَ رَدٌّ»: (هر کس عملی را انجام دهد که امر و دین ما بر آن نیست، آن عمل مردود است).
پیروی از رسول الله ﷺ فقط زمانی محقق می‌شود که عمل فرد در شش مورد با شرع موافقت داشته باشد: سبب، جنس، اندازه، کیفیت، زمان و مكان؛ اگر عمل در این شش مورد با شرع، موافقت نداشته باشد، متابعت و پیروی صورت نخواهد گرفت.
عمل باید سبب شرعی داشته باشد که مقتضی انجام آن باشد؛ اگر انسان الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را بنا بر سببی عبادت کند که در شرع نیامده است، عمل وی پذیرفته نیست زیرا با شرع موافق نیست و متابعت و پیروی در آن صورت نگرفته است. برای مثال: اگر فردی چنین الله را عبادت کند که هر بار وارد خانه‌‌اش شود بر پیامبر ﷺ صلوات بفرستد؛ می‌گوییم: این کار، بدعت است زیرا سبب انجام این کار با شرع، موافق نیست زیرا از پیامبر ﷺ نقل نشده که از جمله اسباب صلوات فرستادن بر ایشان ورود به خانه باشد.
اگر شخصی برای قربانی، اسب را ذبح کند، قربانی وی پذیرفه نیست زیرا جنس قربانی او با شرع موافق نیست؛ چون قربانی فقط باید از بهیمة الأنعام یعنی شتر، گاو و گوسفند باشد.
اگر شخصی نماز چهار رکعتی را پنج رکعت بخواند، سه رکعتی را چهار رکعت یا دو رکعتی را سه رکعت بخواند، از وی پذیرفته نیست؛ زیرا نماز وی در عدد و اندازه با شرع موافق نیست.
نماز شخصی که سجده را پیش از رکوع انجام می‌دهد، درست نیست؛ زیرا نماز وی در کیفیت آن با شرع، موافق نیست.
قربانی کسی که حیوانش را پیش از نماز عید، قربانی کند، پذیرفته نیست؛ زیرا قربانی وی در وقت و زمان با شرع، موافق نیست.
اگر کسی در خانه‌اش به قصد تقرب جستن به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ اعتكاف کند همان طور که مردم در مساجد اعتکاف می‌کنند، اعتکاف وی پذیرفته نیست زیرا در مکان با شرع، موافق نیست.
حال که این مقدمه‌ی مفید را دانستی که عبادت، فقط زمانی صحیح است که بر اساس این دو اصل مهم (اخلاص برای الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ و پیروی از رسول الله ﷺ) انجام شود، حکم این افرادی که در سؤال به آنان شاره شد برایت واضح و آشکار می‌شود؛ اینان که برای ذكر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ جمع می‌شوند و هنگام ذکر بر طبل می‌کوبند و حرکاتی شبیه رقص انجام می‌دهند، ذکر آنان مردود است و پذیرفته نیست و این گونه ذکر که با آن به عبادت الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ پرداخته‌اند، بدعت است.
پیامبر ﷺ از بدعت هشدار داده و خبر داده است که بدون استثنا هر بدعتی، گمراهی است. ایشان در سخنش از لفظ (کل) استفاده نمود که دلالت بر عموم و شمول می‌دهد. همگی می‌دانیم که رسول الله ﷺ آگاه‌ترین خلق به شریعت الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ، خیرخواه‌ترین خلق برای بندگان الله است و بیان و تبلیغ ایشان نیز رساتر و فصیح‌تر از تمام خلق است؛ لذا وقتی فرمود: «كُلُّ بِدعَةٍ ضَلاَلَةٌ»: (هر بدعتی، گمراهی است) امکان ندارد بعد از این سخن، بدعت را به انواع مختلفی تقسیم کرد؛ بلکه می‌گوییم: تمام بدعت‌ها، گمراهی است و هر کس گمان کند برخی از بدعت‌ها خوب و نیکو هستند، در یکی از این دو جهت دچار اشتباه شده است:
یا آن چیز از نظر شرعی، بدعت نیست ولی وی آن‌ را بدعت پنداشته و آن را بدعت نامیده است؛ یا این که بدعت است ولی نیک و خوب نیست بلکه بدعت‌گزار چنان تصور کرده که کار خوبی انجام داده است درحالی که کار وی نیک و درست نیست.
اگر بدعت بودن یک عمل، ثابت شود، ممکن نیست خوب بودن آن نیز ثابت شود؛ زیرا پیامبر ﷺ فرموده است: «كُلُّ بِدعَةٍ ضَلاَلَةٌ»: (هر بدعتی، گمراهی است) بنابراین بدعت‌گزارانی که این‌گونه در ذكر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نوآوری کرده‌اند، عمل آنان مردود است و فقط آنان را از الله دورتر می‌کند؛ بدعت بر خلاف راه کسانی است که الله به آنان نعمت ارزانی داشته است که در هر نمازشان چنین می‌خوانند: {اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلا الضَّالِّينَ} [الفاتحه: ۷]: (ما را به راه راست، هدایت بنما؛ راه کسانی که به آنان نعمت ارزانی داشته‌ای، نه راه آنان‌ که بر آن‌ها خشم گرفتی و نه راه گمراهان).
هر بدعت‌گزاری به ‌خاطر بدعتی که در دين الله ایجاد کرده، گمراه است و بر این‌گونه افراد واجب است از این ذکر گفتن به درگاه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ توبه کنند، بلکه واجب است از این روش ذکر گفتن به درگاه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ توبه کنند؛ این در صورتی است که ذکری که می‌گویند در صیغه‌اش موافق شرع باشد اما اگر صیغه‌ی ذکر نیز با شرع، موافقت نداشته باشد، زشتی و بدی کارشان دو چندان است؛ مانند صوفی‌ها که به عنوان ذکر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌گویند: هو هو هو.
الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ راه را بر زبان محمد ﷺ در قرآن یا در سنت رسول الله ﷺ برای ما بیان نموده است؛ الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید: {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ} [النحل: ۴۴]: (قرآن را بر تو نازل کردیم تا آن‌ چه برای مردم نازل شده را برایشان تبیین نمایی) همچنین می‌فرماید: {يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ} [النساء: ۲۶]: (خواست و اراده‌ی الله بر این است که برایتان تبیین نماید، شما را به روش‌ کسانی که قبل از شما بودند هدایت کند و توبه‌ی شما را بپذیرد و الله بسیار دانا و بسیار با حکمت است) همچنین می‌فرماید: {يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ} [النساء: ۱۷۶]: (الله برایتان تبیین می‌نماید تا این که گمراه نشوید و الله به هر چیزی بسیار دانا است).
وقتی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ همه چیز را در دین به صورت کامل برایمان تبیین نموده است، پس هر عملی که ما را به او نزدیک می‌کند و او را از ما خشنود می‌گرداند را برایمان بیان نموده است و رسول الله ﷺ تنها زمانی وفات نمود که دین از همه نظر کامل شده بود؛ این فرموده‌ی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را بخوان: {الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِيناً} [المائده: ۳]: (امروز دینتان را برایتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین برایتان پسندیدم) حقیقت حال مبتدع (شخص بدعت‌گزار) این است که به دین و شريعت الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ اعتراض می‌کند و ایراد می‌گیرد؛ گویا می‌گوید: این نیز جزو دین است اما بیان نشده بود، بنابراین شرع و دین، ناقص است چون باید این‌گونه باشد: پس یا دین ناقص است و این بدعت آن ‌را کامل می‌کند یا دین کامل است و این بدعت، چیز اضافه‌ای است که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ دلیلی بر آن نازل ننموده است و جایز نیست با عملی به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ تقرب بجوییم مگر این که بر زبان محمد ﷺ تشریع شده باشد.
بنابراین تمامی این افراد را نصیحت می‌کنم که تقوای الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را در برابر خود و بندگان الله که از آنان تقلید و پیروی می‌کنند را پیشه سازند و به سنت پیامبرمان محمد ﷺ و خلفای راشدین رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم بازگردند که خیر و رستگاری و خوش‌بختی دنیا و آخرت در همین است.

***


این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: هناك بعض من الناس يذكرون الله في حلقات يصاحبها النقر على الطبلة مع القيام بحركات تشبه الرقص، فهل هذا جائز شرعًا في نظركم؟ وما آداب الذكر؟

فأجاب -رحمه الله تعالى : قبل الإجابة على هذا السؤال أحب أن أقدم مقدمة تلقي الضوء على جواب هذا السؤال:

إن الله -عز وجل- خلقنا لعبادته وحده لا شريك له، كما قال -عز وجل-: ﴿ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴾ [الذاريات: ٥٦]. والعبادة التي خلقنا الله من أجلها لا تصح إلا بشرطين أساسين:

أحدهما: الإخلاص لله -عز وجل-.

ومعناه: أن يكون العابد قاصدًا بعبادته وجه الله والدار الآخرة، لا يقصد بذلك عرضًا من الدنيا لا ،مالا، ولا جاها، ولا تقربا إلى أحد من المخلوقين، وإنما يقصد بذلك وجه الله والدار الآخرة، كما قال الله تعالى عن محمد رسول الله وأصحابه، قال -عز وجل-: ﴿ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَبَّهُمْ رُكَعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَنًا ﴾ [الفتح: ٢٩]. وقال عز وجل: ﴿وَمَا ءَانَيْتُم مِّن زَكَوةٍ تُرِيدُونَ وَجَدَ اللَّهِ فَأُوْلَيْكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ ﴾ [الروم: ٣٩].

ثانيهما: المتابعة لرسول الله صلى الله عليه وسلم.

 ودليل هذين الأمرين قوله تعالى: ﴿فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَلِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴾ [الكهف: ۱۱۰]، وقوله: ﴿ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ ﴾ [البينة : ٥]. وقول النبي صلى الله عليه وسلم: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ، وَإِنَّمَا لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى، فَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى دُنْيَا يُصِيبُهَا، أَوْ إِلَى امْرَأَةٍ يَنْكِحُهَا، فَهِجْرَتُهُ إِلى مَا هَاجَرَ إِلَيْهِ». وقول النبي صلى الله عليه وسلم: «مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا فَهُوَ رَدُّ».

ولا تتحقق المتابعة لرسول الله صلى الله عليه وسلم إلا إذا كان العمل موافقا للشرع في أمور ستة: السبب والجنس والقدر والكيفية والزمان والمكان. فإذا لم يكن العمل موافقا للشرع في هذه الأمور الستة فإن المتابعة فيه تتخلف.

أما السبب: فلا بد أن يكون لهذا العمل سبب شرعي اقتضى أن يفعل، فلو تعبد الإنسان الله تعالى عبادة قرنها بسبب لم يرد به الشرع لم تقبل منه؛ لأنها غير موافقة للشرع، فلا تتحقق فيها المتابعة، ومثال ذلك أن يتعبد الإنسان الله -عز وجل- بالصلاة على نبيه صلى الله عليه وسلم كلما دخل بيته فإننا نقول: إن هذا بدعة؛ لأنه لم يوافق الشرع في سببه؛ إذ لم يرد عن النبي صلى الله عليه وسلم أن من أسباب الصلاة عليه دخول البيت. ولو أن الإنسان ضحى بفرس لم تقبل أضحيته؛ لأنها لم توافق الشرع في جنسها؛ إذ إن الأضحية لا تكون إلا من بهيمة الأنعام: الإبل والبقر والغنم. ولو أن الإنسان صلى الرباعية خمسًا، أو الثلاثية أربعًا، أو الثنائية ثلاثا، لم يقبل م منه؛ لأن ذلك غير موافق للشرع في عدد العبادة. ولو أن الإنسان صلى، فقدم السجود على الركوع، لم تصح صلاته؛ لأنها غير موافقة للشرع في صفتها وهيئتها. ولو أن الإنسان ضحى قبل صلاة العيد عيد الأضحى لم تقبل أضحيته؛ لأنها غير موافقة للشرع في وقتها ولو أن الإنسان اعتكف في بيته اعتكافا يقصد به التقرب إلى الله عز وجل، كما يعتكف الناس في المساجد لم يقبل اعتكافه؛ لأنه غير موافق للشرع في مكان العبادة.

فإذا علمت هذه المقدمة النافعة، وهي: أن العبادة لا تصح إلا أن تبنى على هذين الأساسين العظيمين وهما: الإخلاص لله -عز وجل-، والمتابعة لرسوله صلى الله عليه وسلم تبين لك حكم هؤلاء الذين ذكرهم السائل، الذين يجتمعون على ذكر الله -عز وجل-، ويجعلون عندهم طبولا ينقرونها عند كل جملة يذكرون الله بها، ويعملون أعمالا تشبه الرقص، فهؤلاء مردود عليهم ذكرهم، ويكون ذكرهم الذي تعبدوا به الله على هذا الوجه بدعة.

وقد حذر النبي صلى الله عليه وسلم من البدع، وأخبر أن كل بدعة ضلالة بدون استثناء، وأتى بـ «كل» الدالة على العموم، ومن المعلوم لنا جميعا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم أعلم الخلق بشريعة الله، وأنه أنصح الخلق لعباد الله، وأنه أفصح الخلق في تعبيره وبلاغه، فإذا قال: كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ». فإنه لا يمكن أن نقسم بعد ذلك البدع إلى أقسام، بل نقول: إن البدع كلها ضلالة مهما كانت. ومن ظن أن شيئًا من البدع يكون حسنًا فإنه قد توهم من أحد وجهين:

إما أن يكون هذا الشيء ليس ببدعة شرعًا، ولكن ظنه بدعة فسماه بدعة. وإما أن يكون الشيء بدعة لكنه ليس بحسن، بل توهم مبتدعه أنه أحسن في ذلك، وهو لم يحسن.

وأما أن تتحقق البدعة، فإنه لا يمكن أن تتحقق أنها حسنة؛ لأن النبي صلى الله عليه وسلم قال: «كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ». فهؤلاء المبتدعة الذين أحدثوا في ذكر الله -عزوجل- ما ليس منه عملهم مردود عليهم، ولا يزيدهم من الله إلا بعدا، وهو خلاف طريق الذين أنعم الله عليهم، الذين يقولون في كل صلواتهم: ﴿ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ﴾ [الفاتحة: ٧].

فإن كل مبتدع ضال فيما ابتدع في دين الله، وعلى هؤلاء أن يتوبوا إلى الله -عز وجل- من هذا الذكر، بل أن يتوبوا إلى الله -عز وجل- من هذه الكيفية التي أحدثوها في ذكر الله هذا إذا كان الذكر الذي يذكرون الله به موافقا للشرع في صيغته، أما إذا كان مخالفًا للشرع في صيغته فإنه يكون قبحا على قبح، كما لو جعلوا أذكارهم هو هو هو. وما أشبه ذلك، مما يتخذه الصوفية ونحوهم ذكرا الله عز وجل.

والربُّ -سبحانه وتعالى- قد بين لنا الطريق، وأوضحه على لسان محمد إما في كتاب الله، وإما في سنة رسول الله صلى الله عليه وسلم قال الله تعالى: ﴿ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ ﴾ [النحل: ٤٤]. وقال سبحانه وتعالى-: ﴿ يُرِيدُ اللهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴾ [النساء: ٢٦]. وقال سبحانه وتعالى -: ﴿يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴾ [النساء: ١٧٦].

فإذا كان الله تعالى قد بين لنا البيان التام فإن كل عمل يقربنا إليه، ويرضيه عنا، فإنه قد بينه ووضحه، ولم يمت رسول الله صلى الله عليه وسلم إلا والدين كامل من جميع الوجوه، واتل قول الله تعالى: ﴿ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ﴾ [المائدة: 3]. وحقيقة حال المبتدع أنه يعترض على شريعة الله كأنما يقول: هذه من الشريعة، ولكن لم تكن واردة فالشرع إذا ناقص؛ لأنه لا بد أن يكون الأمر هكذا:

إما أن يكون الشرع ناقصا وهذه البدعة أكملته، وإما أن يكون الشرع تاما، فهذه البدعة زيادة ما أنزل الله بها من سلطان. ولا يحل لنا أن نتقرب إلى الله إلا بما شرع على لسان محمد صلى الله عليه وسلم.

فنصيحتي لهؤلاء القوم أن يتقوا الله في أنفسهم، وأن يتقوا الله -عز وجل- في عباد الله الذين يتبعونهم، ويقتدون بهم، وليرجعوا إلى ما كان عليه نبينا محمد صلى الله عليه وسلم وخلفاؤه الراشدون، فإنه الخير والفلاح والسعادة في الدنيا والآخرة.

مطالب مرتبط:

(۴۸۳) حکم قرار دادن هلال روی مناره‌ها و گلدسته‌ها

صب هلال روی مناره‌ها، در بیشتر مناطق کشور، کاری جدید است. همچنین گفته شده است: برخی مسلمانان که از دیگران در قرار دادن چیزی بر معابد خود، تقلید کرده‌اند، هلال را در مقابل صلیب نصاری قرار داده‌اند؛ بنابراین نصب هلال روی مناره‌ها به خاطر این شبهه و برای جلو گیری از هدر دادن مال و وقت، جایز نیست.

ادامه مطلب …

(۴۳۵) آیا بدعت حسنه و بدعت سیئه وجود دارد؟

چنین چیزی وجود ندارد؛ چگونه این تقسیم ‌بندی امکان‌پذیر است در حالی ‌که پیامبر ﷺ فرموده است: «كُلُّ بِدعَةٍ ضَلاَلَةٌ»: (هر بدعتی، گمراهی است)؟....

ادامه مطلب …

(۴۳۱) چه زمانی بدعت به وجود آمد؟

بدعت‌ها در اواخر عصر صحابه رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم پدیدار گشت اما بدعت‌هایی در چند مسئله‌ی معيّن بود سپس بدعت‌ها منتشر شد تا به بدعت در اعتقاد در مورد الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ رسید...

ادامه مطلب …

(۴۴۴) حکم گفتن ذكر به صورت دسته‌جمعی

در زمان پیامبر ﷺ و اصحابش رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم متعارف نبوده که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را دسته‌جمعی ذکر کنند یا قرآن را به صورت یک‌صدا و دسته‌جمعی بخوانند..

ادامه مطلب …

(۴۳۰) بدعت چیست؟

بدعت در اصطلاح شرعی بدین معناست که: شخص، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را با اعتقاد، قول  یا فعلی که الله تشریع نکرده است، عبادت کند...

ادامه مطلب …

(۴۶۷) آیا رسول الله ﷺ تولد خود را جشن گرفته است؟

پیامبر ﷺ تولدش را جشن نگرفت و ابوبكر، عمر، عثمان و علي رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم و هیچ یک از صحابه، تابعین، اتباع تابعین و ائمه‌ی مسلمانان، تولد ایشان را جشن نگرفته است. بدعت تولد رسول الله ﷺ سیصد سال پس از هجرت پیامبر ﷺ نوآوری شد.

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه