دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

(۲۵۹) قول صحیح در مسئله‌ی اختیار انسان

(۲۵۹) سوال: میان من و برادرم اختلاف عقیدتی رخ داده است؛ من گفتم: انسان مجبور است و اختیار ندارد اما او گفت: این سخن صحیح نیست بلکه انسان همان طور که مجبور است اختیار نیز دارد که جدال طولانی شد. قول صحیح در این مسئله چیست؟

جواب:

قول صحیح در این مسئله آن است ‌که انسان دارای اختیار است و چنان که اراده کند اختیار دارد همان طور که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید: {مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لا يُبْخَسُونَ} [هود: ۱۵]: ( كسانى‌كه زندگى دنيا و زیبایی آن‌ را بخواهند، نتیجه‌ی كارهايشان را در آنجا به‌ طور كامل به آنان مى‏دهيم و به آنان در آنجا كم داده نخواهد شد) همچنین می‌فرماید: {لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ} [تکویر: ۲۸]: (برای هر کدامتان که بخواهد راه مستقیم را در پیش بگیرد) که این مسأله امری بدیهی است و ضرورتا دانسته می‌شود. خودت وقتی این پرسش را مطرح کردی و نامه نوشتی، آیا مجبور بودی یا احساس کردی کسی تو را مجبور به این کار کرده است یا این که به اختیار خودت این کار را انجام دادی بدین صورت که کاغذ برداشته و نامه نوشتی؟ قطعاً واقع همان است که به اختیار بوده است اما می‌گوییم: هر آن چه از افعال را که انجام می‌دهیم نزد الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نوشته شده و معلوم است.

به نسبت ما بندگان: آن چه نزد الله نوشته شده را فقط زمانی می‌دانیم که به وقوع بپیوندد اما دستور داریم که برای انجام کار خوب تلاش کرده و از کارهای بد فرار کنیم که هیچ اشکالی در این مسئله وجود ندارد؛ مثلا دانشجویان را می‌بینیم که به دانشگاه می‌روند که برخی دانشکده‌ی شریعت، برخی دانشکده‌ی اصول دین، برخی دانشکده‌ی سنت، برخی دانشکده‌ی لغت و برخی دانشکده‌ی پزشکی را انتخاب می‌کنند. نکته‌ی مهم این جا است که هر کدامشان چیزی را انتخاب می‌کند و احساس نمی‌کند که کسی او را مجبور به این انتخاب کرده است.

چگونه می‌توان گفت: مجبور است و اختیار دارد؟ اگر انسان مجبور به انجام عملش باشد، حکمت از تشریع وجود نداشت و مجازات سرکشان و گناه کاران، ظلم و ستم می‌بود در حالی که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ از ظلم و ستم پاک و منزه است؛ بنابراین بدون شک انسان بنا بر اختیارش رفتار می‌کند اما کاری انجام داد واجب است ایمان داشته باشد که انجام این کار از قبل برایش مقدر بوده است اما وی تنها زمانی به این موضوع پی می‌برد که آن کار رخ داده باشد. به همین خاطر زمانی که پیامبر ﷺ فرمود: «مَا مِنكُم مِن أَحَدٍ إلاَّ وَقَد كُتِبَ مَقعَدُهُ مِن الجَنَّةِ وَمَقعَدُهُ مِنَ النَّارِ»: (برای هر یک از شما، جایگاهی در بهشت و جایگاهی در آتش مشخص شده است) گفتند: ‌ای رسول الله! آیا انجام عمل را رها نکنیم و به آن ‌چه مقدر شده تکیه کنیم؟ فرمود: «إعملوا فكلٌ ميسرٌ»: (عمل کنید زیرا هر کس برایش آسان شده است) با این فرموده‌اش: «إعملوا فكلٌ ميسرٌ» عملی را برایشان اثبات نمود. برای اهل سعادت، عمل اهل سعادت و برای اهل شقاوت و بدبختی عمل اهل شقاوت آسان می‌شود سپس پیامبر ﷺ این فرموده‌ی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را تلاوت نمود: {فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى * وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى * فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى * وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى * وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى * فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى} [اللیل: ۵-۱۰]: (اما کسی‌ كه بخشش کرد و تقوا پیشه نمود، بهشت را تصدیق كرد، به زودى راه آسانى راه برایش هموار می‌کنیم اما کسی‌ كه بخل ورزيد و خود را بى‏نياز ديد، و بهشت را تکذیب کرد، به زودى راه دشوارى را برایش هموار می‌کنیم).

بنابراین سخن برادرت صحیح است که انسان مجبور است و اختیار دارد؛ اختیار دارد بدین معنا که آن چه را انجام می‌دهد اختیار دارد انجام ‌دهد یا ترک کرده و انجام ندهد اما هر چیزی را انتخاب کند نزد الله نوشته و ثابت است اما بنده آن چه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ بر او مقدر نموده را تنها زمانی می‌داند که به وقوع بپیوندد که در این حالت می‌داند که چنین مقدر و نوشته شده و اگر چیزی را رها کرده و انجام نداد می‌داند که نوشته و مقدر نشده است.

***


این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل وهو طالب في جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية: وقع بيني وبين أخي خلافُ عقائدي؛ حيث قلت له: إن الإنسان مسير، وليس مخيرًا، فقال: هذا ليس بصحيح، بل الإنسان مسير ومخير أيضًا. وطال الجدال، فما القول الفصل في هذه المسألة؟

فأجاب رحمه الله تعالى: القول الفصل في هذه المسألة أن الإنسان مخير، وأن له اختيارا كما يريد، كما قال الله تعالى:  ﴿ مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَلَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ ﴾ [هود: ١٥]. وقال -عز وجل- : ﴿ لِمَن شَآءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴾ [التكوير : ۲۸]. وهذا أمر معلوم بالضرورة؛ فأنت الآن عندما قدمت لنا هذا الكتاب هل قدمته على وجه الإكراه، أو تشعر بأن أحدا أكرهك على تقديمه، أو أنك قدمته على سبيل الاختيار، فأخذت الورقة وكتبت، وأرسلت الخطاب، أو أرسلت الكتاب؟ لا شك في أن هذا هو الواقع. ولكننا نقول : كل ما نقوم به من الأفعال فإنه مكتوب عند الله -عز وجل، ومعلوم عنده.

أما بالنسبة لنا فإننا لا نعلم ما كتب عند الله إلا بعد أن يقع، ولكننا مأمورون بأن نسعى إلى فعل الخير، وأن نهرب من فعل الشر، وليس في هذا إشكال أبدا؛ فنحن نجد الطلبة يتجهون إلى الكلية مثلا أو إلى الجامعة، فمنهم من يختار كلية الشريعة، ومنهم من يختار كلية أصول الدين، ومنهم من يختار كلية السنة، ومنهم من يختار كلية اللغة، ومنهم من يختار كلية الطب. المهم أن كلا منهم يختار شيئًا، ولا يرى أن أحدا يكرهه على هذا الاختيار.

فكيف نقول: مسير ومخير؟ لو كان الإنسان مجبرا على عمله لفاتت الحكمة من الشرائع، ولكان تعذيب الإنسان على معصيته ظلما، والله -عزوجل – منزه عن الظلم بلا شك، فالإنسان يفعل باختياره بلا شك، لكن إذا فعل فإنه يجب عليه أن يؤمن بأن هذا الشيء مقدر عليه من قبل، لكنه لم يعلم بأنه مقدر إلا بعد وقوعه.

و لهذا لما قال النبي صلى الله عليه وسلم: «مَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَقَدْ كُتِبَ مَقْعَدُهُ مِنَ الْجَنَّةِ، وَمَقْعَدُهُ مِنَ النَّارِ» فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَفَلَا نَتَّكِلُ؟ فَقَالَ: «اعْمَلُوا فَكُلُّ ميسر» فأثبت لهم عملا مرادًا بقوله: «اعْمَلُوا فَكُلُّ مُيَسَّر» أما أهل السعادة فييسرون لعمل أهل السعادة، وأما أهل الشقاوة فييسرون لعمل أهل الشقاوة، ثم تلا النبي -صلى الله عليه وعلى آله وسلم- قوله تعالى: ﴿ فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَ فَسَنُيَسِرُهُ لِلْيُسْرَى وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْفَى وَكَذَبَ بِالْحُسْنَى فَسَرُهُ لِلْعُسْرَى ﴾ [الليل : ٥-١٠].

فالصواب مع أخيك أن الإنسان مسير ومخير، ومعنى مخير: أن له الاختيار فيما يفعل ويذر ، لكن هذا الذي اختاره أمر مكتوب عند الله، وهو لا يعلم ما كتبه الله عليه إلا بعد أن يقع، فيعرف أن هذا مكتوب، وإذا ترك الشيء علم أنه ليس بمكتوب.

مطالب مرتبط:

(۲۰۰) سؤال در قبر بعد از مرگ انسان چگونه است؟

بدین صورت است که دو فرشته نزد مرده می‌آیند و از وی می‌‌پرسند: پروردگارت کیست؟ دینت چیست؟ پیامبرت کیست؟ الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ افراد با ایمان را با سخن ثابت، ثابت قدم و استوار می‌گرداند...

ادامه مطلب …

(۲۰۵) حقیقت چگونگی سوال در قبر

جایز نیست که در امور غیبی، به چیزی اعتماد کنیم که از الله و پیامبرش ﷺ ثابت نیست زیرا کسی غیر از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ یا کسی که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ وی را برگزیده -مانند پیامبران- از امور غیبی اطلاع ندارد....

ادامه مطلب …

(۲۷۴) چگونگی ابتلای انسان به چشم ‌زخم

چشم زخم، حقیقت دارد و واقع نیز شاهد این مسئله است. چشم زخم عبارت از خروج چیزی از انسان حسود است که به نعمتی که الله از فضل خویش به مردم عطا نموده حسد می‌ورزد...

ادامه مطلب …

(۲۱۲) عاقبت کودکانی که قبل از بلوغ و تکلیف از دنیا می‌روند

عاقبت فرزندان مؤمنان، بهشت است زیرا تابع پدران خود هستند....

ادامه مطلب …

(۱۸۴) يأجوج و مأجوج چه کسانی هستند؟

يأجوج و مأجوج دو قبیله‌ی بسیار بزرگ از فرزندان آدم هستند و آن‌ها دو قبیله‌ی بزرگ اما اهل شر و فساد هستند....

ادامه مطلب …

(۲۴۱) آیا حور عین فقط خاص مردان است؟

بنا بر ادله‌ از قرآن و سنت، برخی احکام، خاص مردان و برخی دیگر خاص زنان است. بنابراین اگر دلیلی وجود داشته باشد که دلالت بر اختصاص مردان یا زنان به یک حکم باشد به اقتضای دلیل است....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه