دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

(۱۲۸۲) سوال: شروط اجتهاد چیست؟ مقلد کیست؟

(۱۲۸۲) سوال: شروط اجتهاد چیست؟ مقلد کیست؟

جواب:

علما در مورد شروط اجتهاد، اختلاف دارند. اما حتما باید شخص نسبت به ادله‌ی شرعی و محل خلاف بین اهل علم اطلاع داشته باشد. باید چنان مسلط باشد که بتواند راجح و مرجوح را بفهمد. همچنین اجتهاد گاهی به صورت جزئی است. به این معنی که ممکن است کسی در یکی از ابواب علمی مجتهد باشد و در دیگر ابواب، خیر. یا در یک مساله‌ی علمی مجتهد باشد، اما در دیگر مسائل علمی، خیر. مثلا ممکن است کسی در باب طهارت، مجتهد باشد و چنان در این باب مطالعه و تحقیق کرده و به نظریات علما و همچنین دلایل موجود در این باب پرداخته باشد که بتواند بر حسب قواعد معروفی که نزد اهل علم موجود است، بین اقوال، ترجیح دهد. یا مثلا ممکن است در یکی از مسائل طهارت مثل وضو، مجتهد باشد. اما در مسائل دیگری غیر از این، توانایی اجتهاد نداشته باشد.

اما مقلد: مقلد کسی است که علمی ندارد، بلکه در علم از دیگران تقلید می‌کند. چنان که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید: {فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ} [نحل: ۴۳]: (پس از اهل علم بپرسید اگر نمی‌دانید). علما چنان که ابن عبدالبرّ رَحِمَهُ‌الله نقل می‌کند[۱] اجماع دارند که مقلد به هر درجه‌ای از تقلید که برسد و هر چقدر از کتاب‌های کسانی که از آنها تقلید می‌کند، اطلاع داشته باشد، باز هم اهل علم به حساب نمی‌آید. زیرا در حقیقت او اگر حرفی بزند، در واقع دارد از کسی دیگر نقل می‌کند و اگر به کتاب‌های کسانی که از آنها تقلید می‌کند، رجوع کند، تابع آنهاست و بنا بر این در زمره‌ی علما قرار نمی‌گیرد. از این رو جایز نیست انسان از کسی فتوا بگیرد که خودش مقلد است در حالی که می‌تواند از کسی که مجتهد است، بپرسد. نکته‌ی دیگر اینکه اگر ضرورت ایجاب کند که از یک مقلد طلب فتوا شود، او نمی‌تواند از پیش خودش جواب بدهد. بلکه باید بگوید: فلانی چنین گفت و فلانی چنان، یا حنابله چنین گفته‌اند و شافعیه چنان.

***


[۱] جامع بیان العلم و فضله (۱۲۰۲۷).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: ما هي شروط الاجتهاد؟ ومن هو المقلد؟

فأجاب رحمه الله تعالى: أما شروط الاجتهاد فإن العلماء مختلفون فيها، لكن لا بد من أن يكون الإنسان لديه اطلاع على الأدلة الشرعية، وعلى مواقع النزاع بين أهل العلم وأن يكون لديه ملكة يستطيع بها أن يُرجح الراجح ويُزيف المرجوح ، والاجتهاد قد يتجزأ، بمعنى أنه قد يكون الإنسان مجتهدا في باب من أبواب العلم دون غيره، أو في مسألة من مسائل العلم دون غيرها، فقد يكون الإنسان لديه اجتهاد في كتاب الطهارة مثلا، يُحرّره ويحققه ويَنظُر آراء العلماء، ويَنْظُر الأدلة، ويخلص من هذا إلى أن يستطيع الترجيح بين الأقوال حسب القواعد المعروفة عند أهل العلم. وقد يكون مجتهدا في مسألة من مسائل الطهارة مثلا كالوضوء، ولكنه في غير ذلك لا يستطيع الاجتهاد.

وأما المقلد فهو الذي ليس عنده علم، وإنما يأخذ العلم من غيره تقليدا، كقوله تعالى: ﴿ فَسَالُوا أَهْلَ الذِكرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴾ [النحل: ٤٣] وقد أجمع العلماء -كما ذكره ابن عبد البر رحمه الله – على أن المقلد لا يُعَدِّ من أهل العلم مهما بلغ في التقليد، ومهما بلغ من الاطلاع على كتب من قلدهم؛ لأنه في الحقيقة إن تكلم فهو ناقل عن غيره، وإن رجع إلى كُتُب مَن قَلّدهم فهو تابع لغيره، فليس من العلماء. ولهذا لا يجوز للإنسان أن يستفتي شخصًا مقلدًا مع أنه يمكنه أن يستفتي من لديه اجتهاد، ثم المقلد إذا دعت الضرورة إلى استفتائه فإنه لا يُفتي بالشيء مُضيفًا له إلى نفسه، بل يقول: قال فلان كذا، أو قال فلان كذا، أو قال الحنابلة كذا، أو الشافعية كذا، أو ما أشبه ذلك ممن يفتي بتقليدهم، أو من يفتي بناء على تقليدهم.

مطالب مرتبط:

(۱۲۹۴) نصیحت به کسانی که بدون علم فتوا می‌دهند

به هیچ عنوان نباید در فتوا تسرع داشت و انسان بی علم حق فتوا دادن ندارد. انسانی که سوال دارد هم باید آن را از کسانی بپرسد که اهلیت فتوا را دارند

ادامه مطلب …

(۱۲۶۵) انواع اکراهی که الله رخصتشان را داده

معنای اکراه و استکراه یکی است.کسی که مجبورش می‌کنند حرفی را بزند یا عملی را انجام دهد، هیچ حکمی به سخن یا عملش تعلق نمی‌گیرد.

ادامه مطلب …

(۱۲۸۰) حکم مذهب گرایی و تعصب نسبت به مذاهب

وقتی انسان خودش نمی‌تواند حکم را از قرآن و سنت استخراج نماید، راهی جز تقلید ندارد. به این دلیل: {فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}

ادامه مطلب …

(۱۲۹۵) نصیحت به مفتیان در مورد مسائل نزاعی

این یکی از مسائلی است که شخص نباید پیش مفتی برود. بلکه باید چنین مسائلی توسط قاضی حل شوند و فتوای مفتی ممکن است قضیه را کش دهد

ادامه مطلب …

(۱۲۷۹) امام احمد دو یا سه قول در یک مساله دارد

توضیحش این است که علمای بزرگ مجتهد، اجتهاداتشان گاهی بر حسب علمی که به آنها می‌رسد، تغییر می‌کند. انسان هم بشر و دارای توان محدود هستند

ادامه مطلب …

(۱۲۹۲) تسرع در فتوا دادن چه حکمی دارد

انسان باید از تسرّع درفتوا پرهیز کند و به سلف صالح اقتدا نماید.وقتی کسی چیزی از آنها می‌پرسید، او را حواله می‌دادند تا از مسئولیت فتوا در امان بمانند

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه