دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

(۱۲۷۸) مجتهد کیست و چه شروطی دارد؟

(۱۲۷۸) سوال: مجتهد کیست؟ شروط اجتهاد چیست؟ آیا برای عالم کافی است که به مجرد مطالعه‌ی کتاب‌ها و استنباط چیزهایی از این کتاب‌ها که نیاز دارد، ادعای اجتهاد نماید؟

جواب:

مجتهد کسی است که تلاشش را برای رسیدن به حکم شرعی به وسیله‌ی دلیل آن حکم به کار می‌برد. وقتی کسی به مدلولات الفاظ و ادله‌ی قرآن و سنت و عموم و خصوص و اطلاق و تقیید و ناسخ و منسوخی که در آنها وجود دارد، علم داشته باشد و نیز به گفته‌های اهل علم و از مقدار علمشان اطلاع داشته باشد، این امکان را دارد که در همان زمینه‌ای که تلاشش را برای شناخت و رسیدن به حق به کار برده، مجتهد باشد.

اجتهاد همچنین ممکن است در یکی از ابواب علم باشد. مثلا در باب طهارت یا نماز یا زکات یا روزه و یا حج. حتی ممکن است در یک مساله از مسائل علمی باشد. مثلا در یک مساله در باب طهارت یا در باب نماز یا در باب زکات یا در باب روزه یا در باب حج یا در باب نکاح وغیره، ممکن است انسان در آن زمینه تلاش به خرج دهد و بر ادله‌ی آن مساله و برداشت علما و ایرادشان بر آن مساله اطلاع یابد تا جایی که ملکه‌ی ذهنش شود. به طوری که بتواند با جستجو و مطالعه‌ای که در این زمینه دارد، بین اقوال ترجیح دهد.

اما اینکه کسی بگوید باب اجتهاد بسته شده، به صورت مطلق نیست. چرا که اجتهاد – چنان که گفتم – ممکن است در بابی از ابواب علم یا در یک مساله از میان مسائل علمی باشد. نمی‌شود استدلال به قرآن و سنت را کنار گذاشت در حالی که قرآن و سنت تا به امروز – الحمدلله – در دستان ما هستند. پس نمی‌شود به مردم گفت که احکام دینتان را از قرآن و سنت نگیرید، بلکه از میان نوشته‌های اهل علم آن را بجویید، در حالی که اهل علم ممکن است قولشان خطا یا صواب باشد. انسان نیز در حد استطاعتش مکلف است.

با این حال نظرم این نیست که هر انسانی این توان را دارد که خودش حکم را از قرآن و سنت استخراج نماید. یعنی اگر نصی دید، آن را بگیرد و به آن عمل کند در حالی که احتمال دارد در جای دیگری این نص دارای تقیید یا تخصیص یا نسخ باشد. بلکه انسان باید صبر نماید و خوب تحقیق و مطالعه و جستجو کند تا زمانی که حق برایش تبیین شود.

***

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: من المجتهد؟ وما هي شروط الاجتهاد؟ وهل يكفي للعالم مثلا أن يَدَّعِي الاجتهاد بمجرد مطالعته للكتب واستنباط ما يحتاجه منها أم لا؟

فأجاب -رحمه الله تعالى-: المجتهد هو من بذل جهده أي طاقته للوصول لمعرفة الحكم الشرعي بدليله، فإذا كان عند الإنسان علم بمدلولات الألفاظ، وعلم بأدلة الكتاب والسنة، وما فيها من عموم وخصوص، وإطلاق وتقييد، وناسخ ومنسوخ، وكان لديه أيضًا اطلاع على ما قاله أهل العلم ومدارك علومهم، فإنه يمكنه أن يكون مجتهدا فيما يبذل جهده فيه للوصول إلى معرفة الحق. والاجتهاد يمكن أن يَتَجَزّأ فيكون في باب من أبواب العلم: كباب الطهارة مثلا، أو باب الصلاة، أو باب الزكاة، أو باب الصوم، أو باب الحج. ويمكن أن يكون في مسألة من مسائل العلم كمسألة في كتاب الطهارة، أو في كتاب الصلاة، أو في كتاب الزكاة، أو في كتاب الصيام، أو في كتاب الحج، أو في النكاح، أو غير ذلك مما يمكن للإنسان أن يَبْذُل فيه جهدًا ويَطَّلع على الأدلة وعلى مدارك العلماء ومآخذهم حتى يصبح عنده مَلَكَة يستطيع بها أن يُرجح بين هذه الأقوال فيما توصل إليه من البحث.

والقول بأن باب الاجتهاد قد أُغْلِق قول ليس على إطلاقه، بل إن الاجتهاد كما قلت يمكن أن يتجزأ في باب أو في مسألة من مسائل العلم ولا يمكن أن نَهْجُر الاستدلال بكتاب الله وسنة رسوله صلى الله عليه وسلم مع أن الكتاب والسنة باقيان – والحمد لله – بأيدينا إلى اليوم، فلا يمكن أن نقول للناس: لا تأخذوا أحكام دينكم من كتاب الله ولا من سنة رسوله صلى الله عليه وسلم، ولكن خذوه مما كتبه أهل العلم، الذين قد يكون ما كتبوه خطأ وقد يكون صوابا، والإنسان إنما يُكلّف بحسب ما يستطيع.

ولكن مع ذلك لا أرى أن كل إنسان يمكنه أن يأخذ الحكم من الكتاب والسنة، بحيث إذا رأى نصّا أخذ به مع احتمال أن يكون له تقييد أو تخصيص أو نسخ في مكان آخر، بل على الإنسان أن يبقى ويتمهل وينظر ويحرر ويحقق حتى يتبين له الحق.

مطالب مرتبط:

(۱۲۷۹) امام احمد دو یا سه قول در یک مساله دارد

توضیحش این است که علمای بزرگ مجتهد، اجتهاداتشان گاهی بر حسب علمی که به آنها می‌رسد، تغییر می‌کند. انسان هم بشر و دارای توان محدود هستند

ادامه مطلب …

(۱۲۹۹) نصیحت به مفتیان بدون علم

کسی که فتوا می‌دهد، در واقع از طرف شریعت سخن می‌گوید. کسی که بدون علم فتوا دهد، حتی اگر جوابش درست باشد، باز هم اشتباه است

ادامه مطلب …

(۱۲۶۸) چیزی که پیامبر نهی کرده، حرام است یا مکروه

کلا سه قول در این زمینه وجود دارد. نهی مطلقا نشانگر تحریم است. نهی مطلقا نشانگر کراهت است. نهی در مورد عبادات، تحریم و در مورد عادات، کراهت است

ادامه مطلب …

(۱۲۶۵) انواع اکراهی که الله رخصتشان را داده

معنای اکراه و استکراه یکی است.کسی که مجبورش می‌کنند حرفی را بزند یا عملی را انجام دهد، هیچ حکمی به سخن یا عملش تعلق نمی‌گیرد.

ادامه مطلب …

(۱۲۹۱) از دیگری پرسیده و نمی‌داند و من می‌دانم

زن سومی باید بگوید: من در برنامه‌ی «نورٌ علی الدَّرب» شنیدم حکم این مساله چنین و چنان است. در این صورت هر دو منفعت کسب می‌کنند

ادامه مطلب …

(۱۲۸۶) حکم تقلید از مذاهب اربعه

در صورتی که شخص عامی باشد و از قرآن و سنت چیزی نفهمد، باید از یک عالم معتبر تقلید کند. اما تقلید کورکورانه توسط عالم نمایان، ممنوع است

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه