(۱۰۸۵) سوال: گفتگو بین من و یکی از برادران به طول انجامید تا اینکه رسیدیم به موضوع اصلاح قلب. به جایی رسیدیم که آن برادر گفت: آنچه در مورد آن صحبت میکنیم که اگر اصلاح شود همهی اعضای بدن اصلاح میشود، قلب نیست. به این خاطر که اگر جراحی صورت گیرد و قلب انسان مومن برداشته شود و به جای آن قلب کافری که به پروردگار ایمان ندارد، گذاشته شود، قلب کافر تاثیر برای او ندارد و ایمان شخص مسلمان ادامه پیدا خواهد کرد. آیا این درست است؟ این شبهه را بر من وارد کرد و باعث گیجی و تحیّرم شد. اگر این گفتار صحیح باشد، معنی این حدیث چیست؟ پیامبرﷺ میفرماید: «در بدن تکه گوشتی است که اگر اصلاح شود همهی بدن اصلاح میشود و اگر فاسد شود، همهی بدن فاسد میشود» چیست؟
جواب:
باید بدانیم که کلام پیامبرﷺ حق است و چیزی جز حق از پیامبرﷺ صادر نمیشود. پیامبرﷺ میفرماید که در بدن انسان تکه گوشتی وجود دارد که اگر اصلاح شود همهی بدن اصلاح و اگر فاسد شود، همهی بدن فاسد میشود. سپس میفرماید: آن تکه گوشت، قلب است. این جملهی توضیحی، با کلمهی «ألا» شروع میشود که دلالت بر تاکید و تنبیه دارد و نشانگر مؤکد بودن این مساله است. نیز تاکید میکند که وقتی قلب اصلاح شود، تمام بدن و اعضای بدن هم اصلاح میشوند.
اما قلب برای خود مکان و اعضای مخصوصی دارد. پس تا وقتی که در بدنی است که در آن خلق شده، اگر اصلاح شود، آن بدن نیز اصلاح میشود. اما اگر به بدنی دیگر انتقال داده شود، از ملکیتی که داشته، منتقل شده و لازم نیست که چون صالح است، بدن دیگر را نیز اصلاح کند. زیرا پیامبرﷺ در مورد موضوعی صحبت کرده که در آن وقت مفهوم بوده و آن این که قلب از مکان و بدنش دور نمیشود. همچنین اعضای دیگر برای او مانند سربازانی هستند که از او اطاعت میکنند. این یک صورت جواب است.
صورت دیگر این است که پیامبرﷺ محل قلب را مشخص کرده و مقصود از قلب در اینجا، قلب معنوی است. این قلب همان عقلی است که جایگاهش در قلب میباشد و این عقل در بدن شخصی است که تقدیرش بر این بوده که هدایت شود. به این معنی که: قدرت معنوی عقلی که در قلب این بدن وجود دارد، تدبیر امور این بدن را برعهده دارد. حال اگر مکانش عوض شود، آن عقل معنوی باقی میماند. پس هدایت در قلب مومنِ هدایت شده است و حتی اگر قلبش را نیز عوض کنند، باقی میماند.
این موضوع بر فرض این است که امکان دارد قلب مسلمانی برداشته شده و به جای آن قلب کافری را قرار دهند یا برعکس. در صورت وجود چنین چیزی، جواب به دو صورت است: یا گفته میشود: منظور از قلب، همین تکه گوشتی است که در بدن وجود دارد. اما رهبری بدنی که در آن است و پروردگار در آن خلقتش کرده را دارد، که اگر اصلاح شود، بدن نیز اصلاح میشود. در صورتی که اگر به بدنی دیگر انتقال داده شود، لازم نیست که بدن جدید، با دستورات او رهبری شود.
جواب دیگر این است که: منظور از قلب، قدرت عقلی است که در خود بدن منتشر میباشد و محل و منبع آن قلب است. یکی از این دو جواب مقصود پیامبرﷺ را بیان میکند. لازمهی هیچ یک از این دو قول نیست که بگوییم: اگر قلب انسان مومنى در بدن کافری کار گذاشته شود، آن کافر، مومن میشود. یا در صورتی که قلب انسان کافری در بدن انسان مومنی گذاشته شود آن مومن به کافر تبدیل شود.
سائل: جناب شیخ: آیا نمیشود گفت: تا الان نمونهای وجود ندارد که با این حدیث پیامبرﷺ تعارض داشته باشد؟ توضیح این که تا الان مومنی را نمیشناسیم که قلب کافری را برای او گذاشته باشند و به ایمانش ادامه داده باشد. همچنین کافری را سراغ نداریم که برای او قلب انسان مومنی را کار گذاشته باشند و ایمان آورده باشد؟
جواب: ما گفتیم: اگر وجود داشته باشد در مورد آن احتیاط میکنیم. اما اگر فرض را بر وجود آن بگیریم، احتمالا در نسلهای آینده خواهد بود و جواب به یکی از دو صورتی که گفتیم، میباشد.
***