(۶۸۵۱) سوال: اختلافی میان مردی و پسرعمویش پیش آمده بهطوریکه دیگری به زبان عامیانه به او گفته است: “أنت نَحَتَّني” (تو مرا چشم زدهای) اکنون بیش از یک سال است که این دو نفر با هم قهر هستند در حالی که هر دو نزدیک به هشتاد سال سن دارند؟
جواب:
بر مسلمان واجب است که بیش از سه روز برادر مسلمان خود هجر نکند زیرا صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم فرموده است: «لَا يَحِلُّ لِرَجُلٍ أَنْ يَهْجُرَ أَخَاهُ فَوْقَ ثَلَاثِ لَيَالٍ، يَلْتَقِيَانِ، فَيُعْرِضُ هَذَا، وَيُعْرِضُ هَذَا، وَخَيْرُهُمَا الَّذِي يَبْدَأُ بِالسَّلَامِ»[۱]: (براى مسلمان جایز نيست كه بيشتر از سه شب برادر مسلمانش را هجر كند، (و هنگامى كه) به همديگر میرسند، اين روى بر مىگرداند، و او روى بر مىگرداند، و بهترینترين آنان كسى است كه شروع به سلام كردن مىكند).
ادعای اینکه او را چشمزخم زده است ممکن است نادرست باشد و از توهماتی باشد که شیطان در دل او انداخته است و اگر احتمال این موضوع وجود داشته باشد، بر برادر دیگر شایسته است که کاری کند تا دل او آرام گیرد بهگونهای که وضو بگیرد و مغابن خود را بشوید و آبی که از او میریزد را جمعآوری کند تا مدعی چشم زخم از آن استفاده کند و این کار برای کسی که متهم به چشم زخم شده است، ضرری ندارد و شاید الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ در این کار خیری قرار دهد و باعث رفع مشکل شود.
من به این فرد و دیگرانی که از توهماتی که شیطان که در دل آنها انداخته است، پیروی میکنند نصیحت میکنم که بسیاری از مردم اگر احساس کنند که دچار بیماری جزئی شدهاند، آن را به چشم زخم یا سحر و مانند آن نسبت میدهند و این توهمات به عقدههایی در دل تبدیل میشوند سپس به بیماریهای واقعی تبدیل خواهند شد و چه بسیار انسانهایی هستند که به سبب اوهامی که در دلشان به وجود میآیند و کم کم زیاد میشوند تا این که به بیماری حقیقی تبدیل میشود.
اگر انسان از چیزی غافل شود و از آن دوری کند، با ارادهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ از بین میرود و برای همین رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم به کسانی که در خود افکار بدی احساس میکردند که ممکن است آنها را از دین خارج کند، امر کرده که به الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ پناه ببرند و از آن افکار دوری کنند لذا صحابه نزد رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم شکایت کردند که در نفسشان چیزی را احساس میکنند که میخواهند از آسمان بیفتند یا زغال آتشگرفته باشند به جایی اینکه این افکار را به زبان بیاورند، پس رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم فرمودند: «وَقَدْ وَجَدْتُمُوهُ؟. قَالُوا: نَعَمْ. قَال: ذَاكَ صَرِيحُ الْإِيمَانِ»[۲] (آیا آن را در خود یافتهاید؟ گفتند: بله، رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم فرمود: این، ایمان خالص است)
در حدیث دیگری آمده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَدَّ كَيْدَهُ إِلَى الْوَسْوَسَةِ»[۳]: (ستایش خاص الهی است که نیرنگ او را به وسوسه تبدیل کرد) سپس امر نمود که انسان به الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ پناه ببرد و از توهماتی که در دلش ایجاد شده است، دوری کند.
[۱] تخریج آن گذشت.
[۲] تخریج آن گذشت.
[۳] مسند أحمد (۱/ ۲۳۵، شماره ۲۰۹۷)، و سنن أبو داود: كتاب الأدب، باب في رد الوسوسة، شماره (٥١١٢).