چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۶۲۳۰) حکم امتناع از ازدواج به‌ سبب بیماری در صورت اصرار پدر

(۶۲۳۰) سوال: من جوانی مسلمانم و الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را بر این نعمت شکر می‌گویم، سنم از بیست‌وهفت سال بیشتر نیست و یازده سال است که به بیماری‌ای دچار شده‌ام و برای درمان آن به چندین بیمارستان در یمن مراجعه کردم به امید شفا، ولی نتیجه‌ای حاصل نشد، پس کار خود را به خالق عزّوجلّ سپردم، زیرا اوست که بر شفا دادن و رفع گرفتاری تواناست، و مؤمن جز آنچه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ برایش مقدر کرده بهره‌ای ندارد سپس (سوال کننده) می‌گوید: پدرم مرا به ازدواج بسیار اصرار می‌کند، ولی من از ترس شدت یافتن بیماری، به‌ویژه با توجه به طولانی بودن مدت آن، از ازدواج امتناع می‌کنم، آیا این امتناع من، نافرمانی پدر محسوب می‌شود؟ درخواست راهنمایی دارم، مأجور باشید.

جواب:

سخن این سؤال‌کننده، سخنی نیکوست؛ اینکه الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را بر هدایتش به اسلام ستوده و در برابر بیماری، کار خود را به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ واگذار کرده، و این همان چیزی است که شایسته‌ی مؤمن است؛ هنگامی که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى او را به هدایت و استقامت توفیق دهد، باید شکرگزار باشد و از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ ثبات بر این هدایت را تا هنگام دیدار پروردگارش بخواهد همچنین زمانی که مؤمن به بلایی دچار می‌شود، باید کار خود را به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ واگذارد؛ اما در عین حال نباید اسبابی را که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى برای رفع این بلا قرار داده رها کند.

اما در مورد اصرار پدرش بر ازدواج و امتناع او از این کار، نظر من این است که تا زمانی که بیماری او مسری نیست و ترسی از انتقال آن به همسر وجود ندارد، ازدواج کند؛ چرا که ممکن است در این ازدواج، خیری نهفته و حتی شفایی برای بیماری‌اش باشد؛ زیرا گاهی امور سودمندی وجود دارند که به ذهن اسنان خطور نمی‌کند، ولی به خواست الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ سودمند واقع می‌شوند.

پس نصیحت من به او این است که ازدواج کند، تا هم به فرمان رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم عمل کرده باشد که فرمودند: «يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ، مَنِ اسْتَطَاعَ الْبَاءَةَ فَلْيَتَزَوَّجْ؛ فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ، وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَعَلَيْهِ بِالصَّوْمِ؛ فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ»[۱]: (كسی كه توانايی ازدواج كردن دارد، ازدواج كند، زيرا باعث حفاظت چشم و شرمگاه می شود و كسی كه توانايی ازدواج را ندارد، روزه بگيرد چرا كه روزه، شهوت را ضعيف و كنترل می كند) و نیز برای اطاعت از پدری که اصرار بر ازدواج دارد مگر اینکه بیماری‌اش به گونه‌ای است که به همسرش منتقل شود که این جنایت بر او می‌باشد، در این صورت امتناع می‌کند، اما باید این موضوع را برای پدرش روشن کند تا او آرام بگیرد و راضی شود.


[۱] صحیح بخاری: كتاب النكاح، باب قول النبي ﷺ: من استطاع منكم الباءة فليتزوج، لأنه أغض للبصر، وأحصن للفرج» صحیح بخاری: كتاب النكاح، باب قول النبي : من استطاع منكم الباءة فليتزوج، لأنه أغض للبصر، وأحصن للفرج» شماره (٥٠٦٥) ، وصحیح مسلم كتاب النكاح، باب استحباب النكاح لمن تاقت نفسه إليه شماره ( ١٤٠٠).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: أنا شاب مسلم، وأحمد الله على هذه النعمة، وعمري لا يتجاوز السابعة والعشرين، أصبت منذ أحد عشر عامًا بمرض، وذهبت إلى عدة مستشفيات في اليمن، على أمل الشفاء، ولكن دون جدوى، وفوضت أمري إلى البارئ -عز وجل- فهو القادر على شفائي، وتفريج كربتي، وليس للمؤمن إلا ما كتب الله له. ثم يقول: والدي يُلح عليَّ بالزواج، ولكنني أرفض خوفًا من تطور المرض، خاصةً وله هذه المدة الطويلة، فهل في رفضي هذا معصية لوالدي، نرجو التوجيه مأجورين؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: إن كلام هذا السائل كلام طيب في كونه أثنى على ربه لهدايته إلى الإسلام، وفَوَّض أمره إلى الله ما أصابه من المرض، وهكذا ينبغي للمؤمن إذا مَنَّ الله عليه بالهداية والاستقامة أن يحمد الله على ذلك، ويسأله الثبات عليها، حتى يلقى ربه عز وجل وهكذا ينبغي للمؤمن إذا أصيب بمصيبة أن يُفَوِّضَ أمره إلى الله، ولكن لا يدع الأسباب التي جعلها الله – تعالى – سببًا في إزالة هذه المصيبة.

وأما إلحاح والده عليه بالزواج وامتناعه عن ذلك، فالذي أرى ألا يمتنع عن الزواج ما دام مرضه لا يُخشى منه أن يتعدى إلى الزوجة، فإن الذي أرى أن يتزوج، فلعله أن يكون في زواجه خير وشفاء من هذا المرض، فإن بعض  الأشياء قد لا يخطر بالبال أنها مفيدة مُجدِيَة، ومع ذلك تكون مفيدةً مُجدِيَة بإذن الله.

فنصيحتي له أن يتزوج . امتثالا لأمر رسول الله صلى الله عليه وسلم في قوله: «مَنِ اسْتَطَاعَ البَاءَةَ فَلْيَتَزَوَّجْ، فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ، وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ، وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَعَلَيْهِ بِالصَّوْمِ، فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ». وطاعة لوالده الذي يُلح عليه في الزواج، إلا إذا كان فيه مرض يُخشى منه أن ينتقل إلى الزوجة، فيكون جانيا عليها، فهذا له أن يمتنع، ولكن ينبغي أن يُبيّن لوالده السبب، حتى يطمئن والده ويرضى.

مطالب مرتبط:

(۶۲۱۷) نصیحتی درباره ازدواج جوانان

جوانان را به ازدواج تشویق می‌کنم؛ زیرا رسول الله صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّم ایشان را به این کار ترغیب کرده و فرموده‌اند...

ادامه مطلب …

(۶۲۲۸) حکم ترک تلاوت قرآن پس از رمضان

ما به برادران مسلمان به‌ویژه حافظان قرآن نصیحت می‌کنیم که همواره قرآن را تلاوت کرده و آن را پیوسته مرور کنند تا به پاداش آن دست یابند و پیوندشان با کلام الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى حفظ شود و نباید زمانی از عمرشان را بدون بهره‌ی نیک از گفتار یا کردار بگذرانند....

ادامه مطلب …

(۶۲۳۲) حکم تأخیر در ازدواج

باید به سوی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى روی آورند، دعا کنند و با تضرع از او بخواهند تا کسی را که دین و اخلاقش مورد رضایت است برایشان فراهم کند...

ادامه مطلب …

(۶۲۱۱) حكم فتوا دادن بدون علم در مسائل شرعی

هر کسی که بدون علم فتوا می‌دهد، به خودش ستم می‌کند و به برادرانش نیز ظلم می‌کند، و به راه درست نمی‌رسد...

ادامه مطلب …

(۶۲۳۵) حکم ترک نماز جماعت و نپذیرفتن آداب اسلامی در زندگی جمعی

وصیت می‌کنیم که به‌ سوی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ توبه کند و آنچه را که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ بر او واجب کرده، از جمله نماز جماعت، انجام دهد...

ادامه مطلب …

(۶۲۰۸) حکم اطلاع دادن به شوهر درباره‌ی رفتار ناپسند همسر از سوی راننده

اگر نصیحت سودی نداشت، بر تو واجب است که ماجرا را به شوهرش بگویی تا از مسئولیت بیرون بیایی....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه