(۵۹۲۹) سوال: آیا سیگار حرام بوده یا فقط مکروه است؟ دلیل حرام بودن آن از قرآن و سنت چیست؟
جواب:
سیگار کشیدن، که همان مصرف دخانیات یا تنباکو بوده با دلالت قرآن، سنت و استلال صحیح (قیاس) حرام است؛ اما دلالت قرآن فرمودهی الله À: {وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا}[النساء: ۲۹]: (و خودتان را نکشید زیرا الله (نسبت) به شما مهربان است) وجه دلالت از این آیه این بوده که امروزه در علم پزشکی ثابت شده است که سیگار باعث بیماریهای صعب العلاج گوناگون میشود و از خطرناکترین آنها سرطان است و هنگامی که سیگار سبب این بیماریها میشود و این بیماریها همانطور که مشخص بوده بدن را از بین میبرد و چه بسا منجر به مرگ شود، تمام اسباب این بیماریها حرام میباشد و از جمله دلایل قرآن این است: {وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا}[النساء: ۵]: (و اموال خود را که الله آن را وسیلهی قوام (زندگی) شما قرار داده است به سفیهان (و کم خردان) ندهید) و وجه دلالت در آیه این بوده که الله À ما را نهی نموده از اینکه به کم خردان -کسانی که شیوهی تصرف در مال خود را به خوبی بلد نیستند- این اموال را بدهیم و الله À اشاره نموده که این اموال را وسیلهای برای برپا داشتن ما قرار داده تا به وسیلهی آن مصالح دین و دنیای ما تأمین شود؛ لذا اگر این اموال را به سوی آنچه به دین و دنیای ما آسیب میرساند منحرف کنیم، این انحراف از هدفی بوده که الله À برای آن اموال را به دست ما داده است همچنین این نوعی نادانی بوده که الله À از دادن اموال به نادانان نهی کرده است؛ از ترس اینکه آن را در راهی مصرف کنند که عواقب ناگواری داشته باشد. از جمله دلایل قرآن فرمودهی الله À است: {وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ}[البقرة: ۱۹۵]: (و ( با ترک انفاق) خود را با دست خویش به هلاکت نیفکنید) یعنی کاری را که موجب هلاک شدن شما میشود انجام ندهید و این مانند آیهی اولی است و وجه دلالت آن این بوده که سیگار کشیدن، انداختن خود با دست خود در هلاکت است. اما دلایل از سنت رسول الله ﷺ، ثابت است که رسول الله ﷺ از ضایع نمودن مال نهی نموده است[۱] و ضایع نمودن آن مصرف کردن آن در چیزی بوده که فایده ندارد و معلوم است که صرف مال برای خریدن سیگار، صرف آن در چیزی بوده که فایده ندارد بلکه صرف آن در چیزی است که در آن ضرر وجود دارد.
از جمله دلایل سنت آن چیزی است که از رسول الله ﷺ ثابت شده که میفرماید: «لا ضرر ولا ضرار»[۲]: (ضرر رساندن به خود و دیگران حرام است) لذا شرعا ضرر نفی شده و تفاوتی ندارد ضرر در بدن، عقل یا در مال باشد و معلوم است که سیگار کشیدن به عقل، بدن و مال ضرر میرساند همچنین استدلال صحیح دلالت بر تحریم سیگار کشیدن میدهد؛ زیرا کسی که سیگار میکشد خود را در آنچه ضرر دارد و موجب اضطراب و فرسودگی روانی میشود، میاندازد و عاقل چنین چیزی را بر خود راضی نمیشود وچقدر بزرگ است اضطراب و تنگی سینهی کسی که سیگار میشود و چقدر سنگین است روزه و سایر عبادات بر او، زیرا بین او و بین سیگار کشیدن فاصله میاندازد بلکه چقدر سنگین است برای او مجالست با نیکوکاران که نمیتواند جلوی آنها سیگار بکشد؛ او را میبینی در حالی که از نشست و برخواست با آنها دچار اضطراب است و همهی این استدلالات دلالت میدهد بر اینکه سیگار کشیدن حرام است. بنابراین نصیحت من به برادرانم که مبتلا به آن هستند این بوده که از الله À طلب کمک کنند و تصمیم قطعی بر ترک آن بگیرند و در تصمیم راستین همراه با استعانت از الله À همچنین امید به پاداش او و ترس از عذابش؛ در همهی این موارد یاریای بر ترک نمودن آن است همچنین از جمله یاری برای دست برداشتن از آن این بوده که انسان از کسانی که سیگار میکشند دور شود تا اینکه نفسش او را وسوسه نکند که همراه آنها سیگار بکشد و در آینده انسان با یاری الله À به خاطر ترک نمودن آن در جسمش احساس نشاط و سر زنده بودن میکند که هنگامی که سیگار میکشید نمیکرد.
اگر کسی گفت: ما در قرآن و سنت رسول الله ﷺ چیزی را پیرامون سیگار کشیدن سراغ نداریم: جواب این است که گفته شود: نصوص قرآن و سنت دو نمونه هستند:
نوعی که دلایل در آن عمومی است مانند ضوابط و قاعدههایی که جزئیات زیادی تا روز قیامت زیر آنها وارد میشود و نوع دیگر، دلالت بر چیزی به صورت خاص میدهد.
مثال اول: آنچه از آیات و دو حدیث که به آن اشاره نمودیم که با عمومیت خود دلالت بر منع سیگار کشیدن میدهد هر چند به طور خاص بر آن نصی وجود ندارد و مثال نوع دوم فرمودهی الله À است: {حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ}[المائدة: ۳]: ((گوشت) مردار، خون و گوشت خوک و آنچه (هنگام ذبح) نام غیر الله بر آن برده شود بر شما حرام شده است) همچنین فرمودهی الله À: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ}[المائدة: ۹۰]: (ای کسانی که ایمان آوردهاید! همانا شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه پلید و از عمل شیطان است) و تفاوتی ندارد نصوص از نوع اول یا از نوع دوم باشد، در هر صورت بر بندگان الله À لازم است که به مقتضای دلالت عمل کنند.
[۱] بخاری: کتاب الزکاة، باب قول الله À: {لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا}[البقرة: ۲۷۳] وکم الغنی، شمارهی (۱۴۰۷)، مسلم: کتاب الاقضیة، باب النهی عن کثرة المسائل من غیر حاجة، والنهی عن منع وهات، شمارهی (۵۹۳).
[۲] ابن ماجة: کتاب الاحکام، باب من بنی فی حقه ما یضر بجاره، شمارهی (۲۳۴۱)، احمد (۱/۳۱۳، شمارهی ۲۸۶۷).