سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۵۳۳۵) در خشم سه‌ طلاقش دادم، آیا راهی برای بازگشت هست؟

(۵۳۳۵) سوال: من ازدواج کردم و همسرم را سه‌طلاقه کردم و او شش ماه است که حامله است و من چهار فرزند از قبل نیز دارد و می‌‌خواهم که او را برگردانم و سبب طلاق این بود که او لباس‌های من را برداشته است و در بر آن بسته است قبل از این که سرکار بروم و آن را به من نمی‌داد و مرا عصبانی کرد و سبب شد که درست خود را گم کنم و اشتباه کنم و او را طلاق دهم.

جواب:

در واقعیت این سوال متضمن دو چیز است:
اول: این مرد در حالتی طلاق داده است که بسیار عصبانی بوده و درست خود را گم کرده است لذا هنگامی که او در حالتی که بسیار عصبانی بوده که درست خود را گم کرده است، طلاق داده و بر آن مجبور شده و ارتده‌اش دست خودش نبوده است لذا در این حالت طلاق صورت نمی‌گیرد و نه یک طلاق و نه سه طلاق بر همسرش واقع نشده است چون او مانند شخص مجبور شده بوده و اگر اجبار شدن او خارج از نفس باشد اما این اجبار شدن داخلی است.
و دلیل این، قول رسول اللهﷺ است که می‌فرماید: «لَا طلاقَ في إغلاقٍ» : (طلاق در حالت اغلاق (اکراه و غضب شدید) واقع نمی‌شود): و معنای اغلاق این است که قصد و اراده ی انسان قفل می‌شود تا این که نمی‌تواند آنچه می‌خواهد را انجام دهد و این واژه گرفته شده از (أغلق الباب يُغلقه) است و ضد آن فتح و انشراح و انجام دادن با اراده‌ی تام است که از او با فهم کامل سر می‌زند.
و اهل علم غضب و عصبانیت را به سه قسمت تقسیم می‌کنند:
قسمت اول: انسان کاملا اراده‌ی خود را از دست می‌دهد به‌گونه‌ای که نمی‌داند چه می‌گوید و نمی‌داند که او در آسمان است یا در زمین پس طلاق می‌دهد لذا طلاقش به اتفاق واقع نمی‌گردد و او لفظ و معنی را قصد نکرده است و صحبت کردن او گویا مانند شخص مجنون یا کم عقل است.
قسمت دوم: عصبانیت کم که باعث فعل یا قول بر انسان می‌شود اما قدرت کنترل و تحکم آن را دارد و می‌تواند تصرف عاقلانه‌ای داشته باشد لذا در این صورت به اتفاق طلاق او واقع می‌گردد.
قسمت سوم: عصبانیتی بین این دو که محل نزاع بیم علماء است که صحیح آن است که طلاق در آن واقع نمی‌گردد چون انسان مانند شخص مجبور است و باید قصد تام داشته از تصرف عاقلانه استه باشد.
دوم: او سه طلاق داده است.
سه طلاق اگر پشت سر‌هم بعد از رجوع کردن باشد پس با طلاق سومی زن از شوهرش جدا می‌شود و برای او حلال نیست مگر بعد از این که شخص دیگر با او ازدواج کند، مثال آن: این است که او را طلاق دهد سپس رجوع کند سپس طلاق دهد سپس رجوع کند سپس طلاق دهد که با این طلاق سومی دیگر آن زن برای او حلال نیست نه با عقد و نه بدون عقد مگر این که با کسی دیگر نکاح صحیح و مقصود(نه این که متحلل برای شوهر اول باشد) بکند.
ولی اگر بدون رجوع کردن سه طلاق بدهد مثل این که بگوید: تو سه طلاقی یا بگوید: تو طلاقی، تو طلاقی، تو طلاقی، جمهور اهل علم می‌گویند که مانند اولی است یعنی از او حدا کرده می‌شود و برای آن شوهرش حلال نیست تا این که با کسی دیگر نکاح صحیحی بکند نه نکاح تحریم.
و شیخ الإسلام ابن تیمیهË این نظر را اختیار کرده است که طلاق با این صیغه فقط یک طلاق محسوب می‌گردد و به عموم قول ابن عباس استدلال نموده است که فرموده است: «كَانَ الطَّلَاقُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَأَبِي بَكْرٍ ، وَسَنَتَيْنِ مِنْ خِلَافَةِ عُمَرَ طَلَاقُ الثَّلَاثِ وَاحِدَةً، فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ : إِنَّ النَّاسَ قَدِ اسْتَعْجَلُوا فِي أَمْرٍ قَدْ كَانَتْ لَهُمْ فِيهِ أَنَاةٌ، فَلَوْ أَمْضَيْنَاهُ عَلَيْهِمْ، فَأَمْضَاهُ عَلَيْهِمْ» : (در زمان رسول الله ﷺ و ابوبکرJ و دو سال اول از خلافت عمرJ، هر سه طلاق (در یک مجلس)، یک طلاق محسوب می شد. اما پس از آن عمر بن خطابJ گفت: مردم در امری که برای آنها فرصت داده شده، شتاب می کنند، اگر آن را بر ایشان عملی کنیم دیگر در آن شتاب نمی کنند؛ و این مساله را در مورد آنها اجرا نمود): و عامه‌ی اهل علم از او، بر این تبعیت کرده‌اند.
و من در این مناسبت برادران مسلمانم را نصیحت می‌کنم که تقوای الله را خود و خانواده‌‌هایشان رعایت کنند و در طلاق دادن شتبا نکنند لذا زنانشان را طلاق می‌دهند سپس نزد با پشیمانی زیاد نزد هر عالمی می‌روند که فتوا بگیرند و چه بسا با آن جدایی رخ داده و به سبب شتاب ورزیدن و عدم تأنی خانواده از هم‌پاشیده و جدا شده است.
و شکی نیست که برخی مردم سریع و شدید عصبانی می‌شوند و علاج آن این است که انسان از شیطان رانده شده به اللهÀ پناه ببرد و اگر ایستاده بنشیند و اگر نشسته، دراز بکشد و بایستاد و وضو بگیرد و نفس خود را کنترل کند و برای همین «أَنَّ رَجُلًا قَالَ لِلنَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : أَوْصِنِي ؟ قَالَ : ” لَا تَغْضَبْ “. فَرَدَّدَ مِرَارًا، قَالَ : ” لَا تَغْضَبْ » : (مردى به رسول اللهﷺ گفتند: مرا نصيحت كنيد، فرمودند: خشمگين نشويد، آن مرد چندين بار آن را تكرار كرد، فرمودند: خشمگين نشويد): و این دلالت می‌دهد که عصبانیت و غضب امر مذموم است حتی رسول اللهﷺ در ترک آن، وصیت را تکرار کردند.
و همچنین برادران مسلمانم به امری که در بینشان زیاد شده است نصیحت می‌کنم و آن قسم به طلاق است که مثلا انسان می‌گوید: اگر این کار را نکنم بر من طلاق است یا می‌گوید: اگر این کار را کردم زنم طلاق است یا به زنش می‌گوید: اگر این کار را کردم تو طلاقی یا مانند از این عباراتی که واقع می شود سپس برآن کار که کرده‌اند پشیمان می‌شوند سپس به درگاه هر عالمی می‌روند که شاید راه‌حلی برایشان بیابد.
لذا قسم به طلاق خلاف آن‌چیزی است که رسول اللهﷺ بدان امر نموده است لذا رسول اللهﷺ فرموده است: «مَنْ كَانَ حَالِفًا فَلْيَحْلِفْ بِاللَّهِ أَوْ لِيَصْمُتْ» : (کسی که سوگند یاد می‌کند باید به الله سوگند یاد کند یا ساکت باشد): و من به اینهایی که در قسم به طلاق متساهل هستند، می‌گویم: جمهور اهل علم نظرشان بر این است که قسم به طلاق، قسم محسوب نمی‌گردد بلکه تعلیق است و هر وقتی که آن رخ داد، طلاقی بر صفتی که طلاق‌دهنده گفته است واقع می‌گردد.
مسئله‌ی بسیار خطرناکی است لذا ای برادران نباید طلاق را سبک بشمارید نه وقوع آن و نه عدد آن و صیغه‌ی آن، از اللهÀ برای خود و برادران مسلمانمان حمایت از اسباب غضبش را خواهانیم.
خلاصه‌ی جواب: اگر عصبانیت شما شدید بوده به گونه‌ای که کنترلی بر نفس خود نداشتی پس طلاقی بر تو نیست و همسرت با تو باقی می‌ماند و طلاقی بر او رخ نداده است اما اگر عصبانیت و غضب شما کم بوده به‌گونه‌ای کنترل نفس خود را داشتی پس قول راجح این است که سه‌طلاقت فقط یک طلاق محسوب می‌گردد پس مادامی که او وضع حمل نکرده است می‌توانی به او رجوع کنی و اگر وضع حمل کرده است پس باید عقد جدید صورت گیرد اگر که قبل از این طلاق، دو طلاق دیگر نداده‌ای پس اگر قبل از این، دو طلاق دیگر داده، او برای تو حلال نیست مگر بعد از این که با کسی دیگر ازدواج کند.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: أنا زوجتي ثلاث طلقات، وهي متزوج وطلقت زوجتي حامل في الشهر السادس علما بأن لي منها أربعة أولاد من قبل، وإني أريد أن أراجعها، ودوافع الطلاق أنها أخذت ملابسي، وأغلقت عليها الباب قبل ذهابي إلى العمل، ولم تعطني إياها، مما أغضبني وجعلني أفقد صوابي، وأقدم على الطلاق دون صواب.

فأجاب – رحمه الله تعالى-: الواقع إن هذا السؤال تضمَّنَ شيئين:

أحدهما: أن الرجل طلق في حال غضب شديد فقد به صوابه:

فإذا كان قد طلق في حال غضب شديد فَقَدَ به صوابه، وأغلق عليه أمره، ولم يتمكن من الإرادة التي يقدم بها أو يُخجم، فإنه في هذه الحال لا طلاق عليه، ولا يقع على امرأته ولا طلقة واحدة، ولا ثلاث؛ لأنه كالمُكْرَه المُرْغَم، وإن كان إكراهه من الخارج، أي من خارج النفس، لكن هذا إكراه داخلي.

ودليل هذا قوله صلى الله عليه وسلم: «لَا طَلَاقَ فِي إِخْلَاقِ». والإغلاق معناه أن يُغلق على الإنسان قصده وإرادته، حتى لا يتمكن من التصرف على ما يريده ويهواه، وهو مأخوذ من: أغلق الباب يُغْلِقُه وضده الفتح والانشراح والانطلاق بالإرادة التامة، التي وقعت من الإنسان عن ترو. وقد ذكر بعض أهل العلم أن الغضب ينقسم إلى ثلاثة أقسام:

القسم الأول: يَفْقِدُ به الإنسان تصرفه فقدا تاما؛ بحيث لا يدري ما يقول، ولا يدري: أهو في السماء أم في الأرض، فيطلق، فهذا لا يقع طلاقه بالاتفاق، فهذا لم يَقْصِد اللفظ ولا المعنى، وإنما تكلم كأنما يتكلم معتوه أو مجنون.

القسم الثاني: غضب يسير، يحمل الإنسان على الفعل، أو على القول، لكنه قادر على التحكم في نفسه، والتصرف بها تصرفًا رشيدا، فهذا يقع طلاقه بالاتفاق.

القسم الثالث: غضب بين هذا وهذا فهو محل نزاع بين العلماء، والصحيح أنه لا يقع فيه الطلاق؛ وذلك لأن الإنسان كالمُكْرَه المُرْغَم، ولا بد من قصد تام عن تصرف واع.

ثانيهما: أنه طَلَّقَ ثلاثا.

طلاق الثلاث إذا كان متواليا بعد رجوع فإن الطلقة الثالثة تبين المرأة من زوجها، ولا تحل له إلا بعد زوج؛ مثاله أن يُطلق، ثم يراجع، ثم يطلق، ثم يراجع، ثم يطلق الطلقة الثالثة، ففي هذه الطلقة لا يحل له الرجوع إلى زوجته، لا بعقد، ولا بغير عقد، إلا بعد أن تَنْكِحَ زوجا غيره نكاحًا صحيحًا مقصودا، ليس متحللا للزوج الأول.

وأما إذا طلق ثلاثاً من غير رجعة، مثل أن يقول: أنت طالق ثلاثا، أو: أنت طالق، أنت طالق أنت طالق فإن جمهور أهل العلم على أن هذا كالأول، أي أن المرأة تبين به، ولا تحل لزوجها إلا بعد نكاح صحيح، غير نكاح تحريم. وذهب شيخ الإسلام ابن تيمية رحمه الله إلى أن الطلاق بهذه الصيغة لا يقع إلا واحدةً فقط، واستدل بعموم حديث ابن عباس رضي الله عنهما قال: كَانَ الطَّلَاقُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ الله صلى الله عليه وسلم وَأَبِي بَكْرٍ، وَسَنَتَيْنِ مِنْ خِلَافَةِ عُمَرَ، طَلَاقُ الثَّلَاثِ وَاحِدَةً، فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: إِنَّ النَّاسَ قَدِ اسْتَعْجَلُوا فِي أَمْرٍ قَدْ كَانَتْ هُمْ فِيهِ أَنَاةٌ، فَلَوْ أَمْضَيْنَاهُ عَلَيْهِمْ، فَأَمْضَاهُ عَلَيْهِمْ. وتبعه على هذا عامة أهل العلم.

وإنني بهذه المناسبة أوجه نصيحةً إلى إخواني المسلمين: أن يتقوا الله -عز وجل- في أنفسهم، وفي أهليهم، وألا يتسرَّعُوا بالطلاق، فيطلقوا نساءهم، ثم يذهبون إلى كل عالم يستفتونه مع الندم العظيم، وربما حصل بذلك فراق، وتشتت وتفريق للعائلة بسبب التسرع وعدم التأني.

ولا شك أن بعض الناس سريع الغضب، شديد الغضب أيضًا، والعلاج من ذلك أن يستعيذ الإنسان بالله من الشيطان الرجيم، وإذا كان قائما جلس، وإذا كان جالسًا اضطَجَعَ، ولْيَقُمْ ويتوضأ، وليملك نفسه. ولهذا جاء رجل إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فَقَالَ: أَوْصِنِي. قَالَ: «لَا تَغْضَبْ». فَرَدَّدَ مِرَارًا، قَالَ: «لا تَغْضَبْ». وهذا يدل على أن الغضب أمر ذميم، حتى إن الرسول -عليه الصلاة والسلام – كرَّر الوصية بتركه.

كما أني أنصح إخواني المسلمين إلى أمر بدأ يكثر فيهم؛ وهو الخلف بالطلاق، يقول الإنسان مثلا: على الطلاق ألا أفعل كذا. أو يقول: إن فعلتُ كذا فامرأتي طالق أو يقول لزوجته: إن فعلت كذا فأنت طالق. أو ما أشبه ذلك من العبارات التي يوقعونها، ثم يندمون على ما فعلوا، ثم يذهبون إلى عتبة كل عالم، لعلهم يجدون مخرجا.

فاليمين بالطلاق خلاف ما أمر به النبي صلى الله عليه وسلم، فإن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: «مَنْ كَانَ حَالِفًا فَلْيَحْلِفْ بِاللَّهِ، وَإِلَّا فَلْيَصْمُتْ». وإنني أقول لهؤلاء المتساهلين في الحلف بالطلاق إن جمهور أهل العلم لا يرون أن الحلف بالطلاق يمينا، بل يرونه تعليقا، وأنه متى حصل الحنث وقع الطلاق على صفة ما قاله المطلق.

المسألة خطيرة جدا، فعليكم أيها الإخوة ألا تتهاونوا بالطلاق، لا بإيقاعه، ولا بِعَدَدِهِ، ولا بصيغه نسأل لنا ولإخواننا المسلمين الحماية من أسباب غضبه.

خلاصة الجواب: إذا كان غضبك شديدًا؛ بحيث لا تملك نفسك، فليس عليك طلاق، وزوجتك باقية معك، لم يحصل عليها طلاق. أما إذا كان الغضب يسيرًا تملك به نفسك، فالقول الراجح أن طلاقك الثلاث لا يقع إلا واحدة، فلك أن تراجعها ما دامت في العدة قبل أن تضع، فإن وضعت قبل أن تراجعها فلا بد من عقد جديد، هذا إذا لم يسبق منك طلقتان قبل هذه الطلقة، فإِنْ سَبَقَ منك طلقتان قبل هذه الطلقة فإنها لا تحل لك إلا بعد زَوْجِ.

مطالب مرتبط:

(۵۳۳۴) اگر مردی، زن خود را با یک کلمه سه طلاق دهد، حکم آن چیست؟

و سه طلاق دادن با یک کلمه حرام است و بازی با کتاب اللهÀ می‌باشد و شتاب نمودن در امری است که انسان در آن فرصت دارد...

ادامه مطلب …

(۵۳۳۶) حکم طلاق‌های غیر منضبط در گذشته‌ی فرد مسلمان

به نسبت طلاقی که از تو واقع شده است اگر بیشتر از دوتا بوده است پس همسرت الان برای تو حلال نیست زیرا کسی که زن خود را سه طلاق دهد برای او حلال نمی‌باشد تا این که کسی دیگر با او ازدواج کند ....

ادامه مطلب …

(۵۳۳۸) بررسی حکم طلاق در صورت تکرار لفظ آن در حالت عصبانیت

اگر قبل از این مسبوق که به دو طلاق نبوده است پس این یک طلاق است و می‌توانی که به او رجوع کنی و کیفیت مراجعه به او این است که به او بگویی: به تو رجوع کردم یا دو نفر را شاهد بگیری و بگویی: من به همسر خود رجوع کردم یا نزد او بروی و با به نیت رجوع جماع کنی، لذا این رجوع است.....

ادامه مطلب …

(۵۳۳۷) حکم استمرار زندگی مشترک پس از صدور سه طلاق

(۵۳۳۷) سوال: در منطقه‌ای غیر عربی کار می‌کردم که مشاهده کردم که مردی زن خود را سه طلاق داد ولی همچنان در خانه‌اش می‌باشد و چندین سال این‌گونه گذشته است، آیا در شرع در نظر شما این جایز است؟ جواب: برای سه طلاقه، سه وجه وجود دارد: اول: طلاق بعد از طلاق باشد یعنی در […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه