سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۵۳۲۹) حکم طلاق صادره از مرد در حالت بی‌هوشی

(۵۳۲۹) سوال: مردی زن خود را در حالی که بر هوشیاری خود نبوده است طلاق داده است و بعد از این که به خود آمده است خانواده‌اش را با خبر ساخته است که لفظ طلاق را چندین مرتبه تکرار کرده است و الان سرگردان است، چکار باید بکند آیا همسرش را طلاق داده است یا چگونه است؟

جواب:

اگر عدم هوشیاری او به خاطر نوشیدن خمر بوده است که از آن به عنوان طلاق سکران یاد تعبیر می‌شود که اهل علم در مورد وقوع طلاق آن اختلاف کرده‌اند و برخی از اهل علم می‌گویند: به خاطر عقوبت بر مستی او طلاقش واقع می‌گردد چون مستی- والعیاذ بالله- در قرآن و سنت و به اجماع مسلمین حرام است.

اللهÀ فرموده است: {یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوۤا۟ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَیۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَـٰمُ رِجۡسࣱ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّیۡطَـٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ} [سوره المائدة: ۹۰] : (ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! همانا شراب و قمار و بت‌ها، و تیرهای قرعه، پلید و از عمل شیطان است. پس از آن‌ها دوری کنید، تا رستگار شوید): و: {إِنَّمَا یُرِیدُ ٱلشَّیۡطَـٰنُ أَن یُوقِعَ بَیۡنَكُمُ ٱلۡعَدَ ٰ⁠وَةَ وَٱلۡبَغۡضَاۤءَ فِی ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَیۡسِرِ وَیَصُدَّكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰةِۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ} [سوره المائدة: ۹۱] : (همانا شیطان می‌خواهد با شراب و قمار در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند و شما را از یاد اللهÀ و از نماز باز دارد؛ پس آیا شما خودداری خواهید کرد؟!): و رسول اللهﷺ فرموده است: «كلُّ مسكرٍ حرامٌ»[۱]: (هر مست‌کننده‌ای حرام): و در روایتی: «كُلُّ مُسْكِرٍ خَمْرٌ»[۲]: (هر مست کننده‌ای خمر است).

و مسلمانان بر حرام بودن خمر اجماع کردند و اهل علم گفتند: کسی که معتقد باشد خمر مباح است در حالی که بین مسلمانان زندگی کرده است، کافر می‌باشد به خاطر این که حرامی را که همه‌ی مسلمانان حرام می‌دانند حلال دانسته است و بدان کافر می‌‌شود و برخی از اهل علم به خاطر شدت جرم شارب خمر است که از نهایت عقوبت او می‌باشد که همه‌ی اقوالش را بگیریم و از جمله آن اقوال طلاق است لذا اگر در حالت مستی همسرش را طلاق دهد، طلاق او واقع می‌شود.

و بعضی اهل علم نیز بر این نظر هستند که طلاق شخص مست واقع نمی‌شود چون از روی هوشیاری و اراده‌اش نبوده است و اصل بقای نکاح می‌باشد و عقوبت شخص مست نیز فقط شلاق زدن او است نه با گرفتن اقوالی که قصد و اراده‌ی آن را نداشته است.

و همچنین اگر او را به وقوع طلاق، عقوبت کنیم و شاید عقوبتی برای او و همچنین اهلش باشد چون طلاق متعلق به شخصی دیگر غیر شخص طلاق دهنده است و چه بسا فرزندانی از این همسر داشته باشد که با آن جدا شدن فرزندان و از هم‌پاشیدن خانواده حاصل می‌گردد و این قول راجح است که طلاق شخص مست واقع نمی‌گردد.

و نص امام احمد است که از قول به وقوع طلاق شخص مست رحوع کرده است و گفته است سبب رجوعش این بوده است که اگر بگوید طلاق شخص مست واقع می‌شود آورده اس: او را بر همسرش حرام کرده و بر مردی دیگر حلال کرده است اما اگر بگوید طلاق شخص مست واقع نمی‌شود یک خصلت را آورده است و آن این است فقط او را به این مرد حلال کرده است ولی با این وجود اگر قاضی‌ای از قضات مسلمانان حکم به وقوع طلاق کرد پس حکمش نقض نمی‌شود.

و نصیحت من به برادران مسلمانم این است که از این اعمال بد و حقیر که از آن استفاده‌ای جز بازی کردن شیطان با آن‌ها و عقولشان نمی‌برند، اجتناب کنند و در واقعیت ثابت گشته است که مستی به مفاسدی بسیاری منجر می‌شود چون کلید هر شری است و بسیاری از کسانی که مست می‌کنند- والعیاذ بالله- همین مستی باعث می‌شود که خودشان را بکشند یا کسی از خانواده‌ی خود را به قتل برسانند و وه بسا باعث شود که به مادر یا یکی از محارم خود تجاوز کند. از اللهÀ برای خود و برادران مسلمانمان عافیت می‌خواهیم.


[۱] رواه البخاری (۴۳۴۳) و مسلم (۱۷۳۳).

[۲] رواه مسلم (۲۰۰۳).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: زَوْجُ طلَّقَ زوجته، وهو بغير شعور، إلا أنه عندما شعر بنفسه أخبروه أهله بأنه تلفظ بألفاظ الطلاق عدة مرات، والآن هو حائر، ماذا يعمل، هل يكون قد طلق زوجته أم ماذا؟

فأجاب -رحمه الله تعالى-: إذا كان فقد شعوره مِن شُرب خمر، وهو ما يُعبَّر عنه بطلاق السكران، فإن أهل العلم اختلفوا في وقوع الطلاق منه : فمن أهل العلم من يقول: إن طلاق السكران واقع عقوبة له على شكره؛ لأن السكر – والعياذ بالله – مُحرَّم في الكتاب والسنة وإجماع المسلمين.

قال الله تعالى: ﴿ یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوۤا۟ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَیۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَـٰمُ رِجۡسࣱ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّیۡطَـٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ﴾ [المائدة: ٩٠]، وقال تعالى: ﴿ إِنَّمَا یُرِیدُ ٱلشَّیۡطَـٰنُ أَن یُوقِعَ بَیۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَاۤءَ فِی ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَیۡسِرِ وَیَصُدَّكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰةِۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ ﴾ [المائدة: ٩١]. وقال النبي صلى الله عليه وسلم: «كُلُّ مُسْكِرٍ حَرَامٌ». وفي رواية: «كُلُّ مُسْكِرٍ خَمْرٌ».

وأجمع المسلمون على تحريم الخمر، وقال أهل العلم: من اعتقد إباحة الخمر، وهو ممن قد عاش بين المسلمين فإنه يكون كافرًا؛ لاستحلاله مُحرَّمًا أجمع المسلمون على تحريمه، فيكون بذلك كافرا، فيرى بعض أهل العلم من شدة جزم شارب المسكر أنه من تمام عقوبته أن نُؤاخِذَه بكل أقواله، ومنها الطلاق، فإذا طَلَّقَ وهو سكران وقع الطلاق منه.

ویری آخرون من أهل العلم أن طلاق السكران لا يقع؛ لأنه بغير شعوره وبغير إرادته، والأصل بقاء النكاح وعقوبة السكران إنما تكون بضَرْبه، لا بمؤاخذته بأقوال لا يقصدها، ولا يريدها.

ثم إننا إذا عاقبناه بوقوع الطلاق فقد يكون عقوبة له ولأهله أيضًا؛ لأن الطلاق يتعلق بشخص آخر غير المطلق، وربما يكون له أولاد من هذه الزوجة فيحصل بذلك تفريق الأولاد، وتشتيت العائلة، وهذا القول هو الراجح: أن طلاق السكران لا يقع.

وقد نص الإمام أحمد رحمه الله على رجوعه عن القول بوقوع طلاق السكران، وأخبر أن سبب رجوعه بأنه إذا قال بوقوع طلاق السكران أتى خصلتين: حَرَّمها على زوجها، وأحلها لرجل آخر. وإذا قال بعدم وقوع طلاق السكران لم يأت إلا خصلة واحدة؛ وهو أنه أحلها لهذا الزوج السكران، ولكن مع ذلك فإنه لو حكم حاكم من حكام المسلمين، أي من قضاة المسلمين بوقوع طلاق السكران، فإن حكمه لا ينقض.

ونصيحتي لإخواني المسلمين أن يتجنبوا مثل هذه السفاسف التي لا يستفيدون منها سوى تلاعب الشيطان بهم وبعقولهم، وقد ثبت من حيث الواقع أن السكر يؤدي إلى مفاسد كثيرة؛ لأنه مفتاح كل شر، فكثير من السكارى والعياذ بالله – يحملهم الشكر على أن يقتلوا أنفسهم، أو يقتلوا أحدا من أهلهم، وربما يحمله الشكر على أن يَفْجُر بأمه، أو بأحد من محارمه. نسأل الله لنا ولإخواننا المسلمين العافية.

مطالب مرتبط:

(۵۳۲۸) حکم طلاق صادرشده از سوی مرد مست

برخی از علماء می‌گویند: طلاق شخص مست واقع نمی‌شود و این از امیر المومنین عثمان بن عفانJ روایت شده است و به قیاس نیز نزدیک‌تراست زیرا شخص مست نمی‌داند و نمی‌فهمد که چه می‌گوید پس چگونه او را به انری ملزم می‌کنیم که از آن نمی‌داند...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه