(۵۱۸۴) حکم نکاح با قصد تحلیل پس از طلاق ثلاث

(۵۱۸۴) سوال: مردی زنش را سه بار طلاق داده است سپس با مردی دیگر اتفاق نموده که به مدت چهار یا پنج ماه با او ازدواج کند سپس او را طلاق دهد تا به به شوهر اول خود باز گردد کسی که از طلاق خود پشیمان شده است و خواسته که دوباره او را بازگرداند و این واقعه نیز رخ داده است و با عقد جدید او را بازگردانده است، آیا این نکاح صحیح است یا باطل؟

جواب:

این والعیاذ بالله از حیله‌های حرامی است که انسان می‌خواهد به وسیله‌ی آن چیزی که اللهÀ آن را حرام کرده است، حلال کند و معلوم است حلیه کردن برای حلال نمودن چیزی که اللهÀ آن را حرام کرده است، فقط آن را بدتر می‌کند (و آن حلال نمی‌شود) زیرا آن فریب دادن اللهÀ و رسولش است و به سخریه گرفتن حکم اللهÀ می‌باشد و از سخریه این است که اللهÀ چیزی را بر تو حرام ساخته و تو آن را دور بزنی تا به آن چیز برسی؛ یقینا اللهÀ خیانت چشم‌ها و آنچه را که سینه‌ها پنهان می‌دارند، می‌داند و هرگز حلیه‌ی تو امر را بر او پوشیده نمی‌سازد.

حکم این قضیه آن است که توافق بر این امر حرام است و رسول اللهﷺ فرموده است: «لَعَنَ اللَّهُ الْمُحَلِّلَ وَالْمُحَلَّلَ لَهُ»[۱]: (لعنت اللهÀ بر محلل و بر کسی که برای او محلل گرفته می‌شود): و نکاح محلل حرام و باطل است و برای همین نیز برای شوهر اول حلال نمی‌گردد و عقد شوهر اول که می‌خواهد به زنش بازگردد، باطل است و آن زن برای او حلال نمی‌شود و بر او واجب است که از آن زن جدا شود و این جدایی طلاق نیست چون طلاق زمانی است که نکاح آن صحیح باشد اما این نکاح صحیح نیست و این جدایی مباینه است چون هنوز نیز آن زن برایش حلال نیست بنابراین این نکاحی که با آن تحلیل واقع گشته است، نکاحی غیر مقصود است و نکاح بازی کردن با احکام اللهÀ است و از اللهÀ برای خود و برادران مسلمانمان هدایت را می‌خواهیم.

سوال کننده: اگر بعد از این جدایی مردی دیگر از روی رغبت با آن زن ازدواج کند، شوهر اول می‌تواند با آن ازدواج کند؟

جواب: بله اگر مرد دیگری با آن نکاح صحیحی بکند، اشکال ندارد که با شوهر اول ازدواج کند.

سوال کننده: اگر بر فرض در میان این معاشرت حرام فرزندی به دنیا آمد، آیا این فرزند شرعی است؟

جواب: اگر او گمان می‌کرده است که این عمل برای او جایز است، اشکالی ندارد و فرزندان او محسوب می‌گردد چون با شبهه‌ی عقد با او جماع کرده است و گمان کرده که عقد او صحیح است.

[۱] تخریج آن گذشت.

تعداد بازدید: 1

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: رجل طلق زوجته ثلاث طلقات، ثم اتفق مع شخص آخر ليتزوجها مدة أربعة أشهر، أو خمسة، ثم يطلقها ليسترجعها زوجها الأول، الذي ندم على طلاقها، ورغب في استرجاعها، وقد حصل ذلك، ثم استرجعها الأول فعلا بعقد جديد، فهل هذا النكاح صحيح، أم باطل؟

فأجاب -رحمه الله تعالى-: هذا -والعياذ بالله من الحيل المحرمة، التي يتوصل بها الإنسان إلى تحليل ما حرم الله، ومعلوم أن تحليل ما حرم الله بالحيل لا يزيد الأمر إلا شدة؛ لأنه مخادعة الله ورسوله واستهزاء بحكم الله، فإن من السخرية أن يحرم الله عليك شيئًا، ثم تلف وتدور حتى تتوصل إلى هذا الشيء. إن الله -سبحانه وتعالى- يعلم خائنة الأعين، وما تخفي الصدور، ولن يلتبس عليه خداعك.

وحكم هذه القضية أن المواطأة على هذا الأمر مُحرَّمة، وقد قال صلى الله عليه وسلم: «لَعَنَ اللَّهُ الْمُحَلَّلَ، وَالْمُحَلَّلَ لَهُ». ونكاح المحلل حرام وباطل، وبهذا لا تحل للزوج الأول، فيكون رجوع الزوج الأول إليها بعقد باطل، لا تحل له، والواجب على الزوج الأول الآن أن يتخلى عنها، وأن يفارقها، لا فراق طلاق؛ لأن الطلاق لا يقع إلا إذا صح النكاح والنكاح غير صحيح، لكنه فراق مباينة؛ لأنها حتى الآن لا تحل له؛ إذ إن هذا النكاح الذي وقع به التحليل نكاح غير مقصود، وهو نكاحُ تلاعب بأحكام الله، ونسأل الله لنا ولإخواننا المسلمين الهداية.

له بعد هذا الفراق إذا تزوجها زوج آخر زواج رغبة أن يسترجعها؟

فأجاب -رحمه الله تعالى-: نعم، إذا تزوجها زوج آخر نكاحًا صحيحًا فلا حرج أن يرجعها الزوج الأول.

لو فرض وحصل خلال هذه المعاشرة المحرمة ذرية، فهل يكونون ذريته شرعا؟

فأجاب -رحمه الله تعالى-: إذا كان يظن أن هذا عمل جائز، وأنه لا بأس به، فإن أولاده يكونون له؛ وذلك لأنه يعتبر قد وطأها بشبهة عقد؛ حيث ظن أن هذا العقد صحيح.