(۵۱۶۴) سوال: الله ù بر من منت گذاشت ۵ ماه قبل نصف دینم را کامل کنم(یعنی ازدواج کنم) و همسرم زمان عقد بر من شرط کرد که خانه ای مستقل برای او در نظر بگیرم با این وجود که خانه ی پدرم بسیار بزرگ است در حدی که ۱۴ اتاق دارد و هیچکس به جز پدر مادرم و دو برادرم و یک خدمتگذار در این خانه وجود ندارد، با شرطش موافقت کردمو همچنین مهریه ی بالایی بر من شرط کرد حدود ۴۰ هزار ریال که حدود ۸۰ هزار ریال هزینه شد، از خانه و هزینهی عروسی و قیمت طلا و مهریه . به هرحال بعد از گذشت زمان آرزو می کردم که با شرط خانه موافقت نمی کردم تمام تلاشم را کردم که همسر را راضی کنم او را به خانه پدریم بیاورم با این وجود که خانه بسیار بزرگ بود قبول نکرد تمام تلاشم را کردم با نرمی و خوشی و تندی او را راضی کنم اما راضی نشد و دلیلش این بود که ترس دارم مشکلاتی به جود بیاید که اصرار داشت با آنان زندگی نکنیم با این وجود که پدرم با سن بزرگی که دارد به من نیاز دارد، چرا که من پسر بزرگش هستم و مادرم از برخی بیماری رنج می برد که چند بار عمل جراحی انجام داده است با وجود این همه مشاکل باز هم همسرم راضی نشد از شرطی که کرده ایم بگذرد و راضی شود با آنان زندگی کند با این وجود زمانی که به دیدار خانواده اش می روم به من می گویند گویا که بر سرم منت می گذارند: ما شکر خدا هیچ کوتاهی در حقت نکرده ایم، و همانند خیلی از مردم هیچ درخواستی ازت نداریم. گویا آنان فکر می کنند که من در مهریه و لباس دخترشان کوتاهی کردم و میگویند ما در مساله ازدواج آسان گرفته ایم و درخواست زیادی نداشتیم، این حرف را می زنند تا محبتم نسبت به آنان و دخترشان بیشتر شود، درحالی که عکس آن اتفاق می افتد و من با این سخن شان از آنان و دخترشان بدم می آید، هرگاه خانه، هزینهی ازدواج و مهریه به یادم می آید با خود می گویم آیا این کارشان صحیح است و بر من زیاد سخت نگرفته اند الله آنان را ببخشد.به هرحال بنده اصرار دارم که او را به خانه ی پدریم ببرم اما قبول نمی کند چیکار کنم ایا او را طلاق دهم یا اینکه رهایش کنم،یا اینکه راه حل شرعی دیگری وجود دارد که از شرطش بگذرد؟
جواب:
می گویم آنچه اللهùدر قرآن می فرماید: { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ}[ المائدة: ۱] ترجمه: (ای کسانی که ایمان اورده اید به عهدتان وفا کنید).
دستور به وفا کردن عقد، دو چیز را در برمی گیرد، دستور به وفا کردن اصل عقد و وفا کردن به وصفش و آن چیزی است که در آن شرط شده الله می فرماید: {وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا}[اسرا: ۳۴] ترجمه: (و به عهد و پیمان (خود که با خدا یا مردم بستهاید) وفا کنید، چرا که از (شما روز رستاخیز دربارهی) عهد و پیمان پرسیده میشود).و از رسول اللهﷺ ثابت شده می فرماید: و همچنین وارد شده است که می فرماید:« إن أحق الشروط أن توفوا به ما استحللتم به الفروج“»[۱] و همچنین از ایشان روایت شده است:« والْمُسْلِمُونَ عَلَى شُرُوطِهِمْ، إِلَّا شَرْطًا حَرَّمَ حَلَالًا، أو أَحَلَّ حَرَامًا.»[۲] (مسلمانان بر شرط شان هستند مگر شرطی که حرامی را حلال یا حلالی را حرام می کند.و همچنین ثابت شده که می فرماید: «كل شرط ليس في كتاب الله فهو باطل»[۳](هر شرطی که در کتاب الله نباشد،باطل است)
منظور از این حدیث این است که شرطی که با کتاب الله مخالفت نکند صحیح است . با توجه به این دلایلی که بیان شد بر فرد سوال کننده واجب است که به شرطش هنگام عقد ازدواج وفا کند و آن اینکه همسرش را در خانه ای جدا از خانواده اش سکونت دهد و سعی نکند با تهدید کردن این شرطش را پایمال کند زیرا پایمال کردن شرطش با تهدید مخالفت کردن با دستور اللهù آنجایی که امر به وفای عقد و عهد می کند و همچنین با سخن رسول الله ﷺ مخالفت می کند آنجا که می فرماید:« إن أحق الشروط أن توفوا به ما استحللتم به الفروج“»[۴] .
و اگر توانستی او را در خانه ای که بر آن شرط کرده ای سکونت دهی کار خوبی کرده ای و به نظر من بهتر این است که در خانه بماند چرا که مدتی که از ازدواجتان گذشته کم است پس صبر کن و منتظر بمان تا اینکه مشکلتان حل شود و اگر برنگشت ایرادی ندارد که در این حال او را طلاق دهی اگر برای شما امکان ندارد که در خانه اش بمانی. این را بدان که طلاق مسالهی ساده ای نیست زیرا طلاق زن را خورد می کند،همانگونه که رسول الله فرمودند: «و كسرها طلاق» [۵](شکستنش طلاق دادنش است).چه بسا انسان زنی را طلاق دهد و فکر می کند که همسر بعدی اش بهتر از آن است اما چه بسا زنی نصیبش شود که دردسرش بیشتر از زن قبلی باشد.در پایان به برادر سوال کننده می گویم صبر کند و منتظر بماند و تا آنجا که می تواند به شرطش وفا کند و با همسرش زندگی کند و به پدر و مادرش نیکی کند چرا که انجام دادن همهی این کارها با همدیگر تعارض ندارد.فرصت به اندازه کافی برای اینکه نزد خانواده اش و همسرش باشد وجود دارد.
از الله خواهانیم که مشکلات ما و این فرد را حل کند یا اینکه خانه ای نزدیک خانه ی پدریش بگیرد تا اینکه کارش آسان شود.
[۱] – به تخریج آن اشاره شد.
[۲] – امام ترمذی آن را تخریج کرده است: ابواب احکام، باب ما ذکر عن رسول اللهﷺ فی صلح بین الناس، شماره حدیث: (۱۳۵۲]).
[۳] – امام نسایی آن را تخریج کرده است: کتاب طلاق، باب الامه تعتق زوجها مملوك، شماره حدیث (۳۴۵۱). و ابن ماجه: کتاب العتق، باب المکاتب، شماره حدیث(۲۵۲۱).
[۴] – به تخریج آن اشاره شد.
[۵] -امام مسلم آن را تخریج کرده است. کتاب رضاع، باب وصیت به زنان،شماره حدیث(۱۴۶۸).