(۵۱۶۲) سوال: می خواهم مشکلی که باهم همسرم دارم را با شما در میان بگذارم دو سال بعد از اینکه پدرم از دنیا رفت امانتی را به دستم سپرد، و آن هم مادرم و خواهران کوچکم بود و من تنها سرپرست آنان هستم و با این شرط با همسرم ازدواج کردم که جدا از آنان زندگی نکنم با توجه به ظروفی که ذکر کردم، و خانواده ی همسرم با این شرط موافقت کردند، و ازدواج صورت گرفت بعد از گذشت ۶ ماه از ازدواجمان همسرم شروع به داد و بیداد کردن کرد بر اینکه خانهای مستقل می خواهد، در حالی که او خوب می داند با توجه به مشکلات مالی و حقوق کمی که دارم از انجام دادن این کارناتوان هستم کاری که من انجام می دهم ماهیانه هزار ریال بیشتر نیست، این زن به من گفته یا من را و یا مادرت را انتخاب کن و بدون اینکه به احساسات من توجه کند به خانهی خانواده اش رفته است، الله به ما فرزندی داده و من را از دیدنش محروم کرده است، تمام تلاشم را کردم که او را به خانه ام برگردانم اما هیچ فایده ای نداشت، بنده سردر گم هستم مادرم را انتخاب کنم که مرا بزرگ کرده و یا همسرم که مادر فرزندم است؟
جواب:
زمانی که میان شما چنین شرطی بوده: اینکه خانهیشان را جدا نکنی در اینجا کارتان به قاضی مربوط است، و قاضی فردی است که میانتان حکم می کند، از الله خواهانم که همه مارا هدایت کند.
شایسته است که این را بدانی چه مشکلاتی میان همسرت و مادرت وجود داشته است و تلاش کنی این مشکلات را برطرف کنی چه بسا برخی از این مشکلات خیلی ساده باشد اما شیطان میان مردم تفرقه می اندازد، پیشنهادم این است قبل از اینکه نزد قاضی بروی مشکلاتتان را بررسی کنید و اگر امکان دارد آن را حل کنید این بهترین کار است در غیر این صورت هیچ راه حلی جز قاضی وجود ندارد از الله خواهانم که به همه توفیق دهد.