(۵۰۰۵) سوال: آیا زن اجازه دارد از شوهرش تقاضای طلاق کند، مادامیکه شوهر نماز خواندن را ترک کند، یا اینکه به مدت طولانی به نصیحت کردنش ادامه دهد؟
جواب:
اگر شوهر بعد از عقد ازدواج نماز خواندن را رها کند، پس همسرش او را نصیحت میکند، اگر در حداکثر زمان، همانند زمان عده توبه کرد، اشکالی ندارد به زندگی خودش ادامه دهد، و اگر چنانچه به مدت سه مرتبه عادت ماهیانه، نماز خواندنش را رها کرد، ازدواجشان فسخ میشود، و بر زن واجب است که از این فرد جدا شود، زیرا قول صحیح اهل علم این است که فردی که نماز خواندن را رها میکند، کافر و از دایرهی اسلام خارج میشود، واگر چنین فردی با این وضعیتش ازدواج کند، ازدواجش صحیح نیست، و وجب است که دوباره عقد ازدواج را انجام دهد، اگر توبه کرد و به اسلام بازگشت.
و چنانچه بعد از عقد نکاح نماز را ترک کند، پس اگر هنوز با همسرش نزدیکی نکرده، بلافاصله ازدواج را فسخ میکند، و اگر با همسرش نزدیکی کرده، به مدت سه بار عادت ماهیانه صبر میکند، سپس ازدواجشان فسخ میشود، و جدا شدنشان با رها کردن نماز شکار میشود، زیرا دلایل شرعی دلالت بر کافر بودن فردی که نماز را ترک میکند، میدهد، از جمله دلایل سخن اللهù در مورد مشرکین آنجا که میفرماید: {فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ}]التوبه:۱۱[ ترجمه: (اگر آنان (از کفر) توبه کردند و (احکام اسلام را مراعات داشتند، و از جمله) نماز را خواندند و زکات دادند (دست از آنان بدارید، چرا که) در این صورت برادران دینی شما هستند (و سزاوار همان چیزهائی بوده که شما سزاوارید، و همان چیزهائی که بر شما واجب است، بر آنان هم واجب است).
و مفهوم این آیه این است که: اگر نماز را برپا نکردند، پس آنان در دین اسلام برادرمانمان نیستند. وبرادری در اسلام جز با انجام فعل کفر ازبین نمیرود.
و همچنین از دلایل کافر بودن فردی که نماز خواندن را رها میکند سخن رسول اللهﷺ است آنجا که میفرماید: «إنَّ بيْنَ الرَّجُلِ وبيْنَ الشِّرْكِ والْكُفْرِ تَرْكَ الصَّلاةِ»[۱]. ترجمه: «همانا فاصله میان فرد و شرک کافر شدنش، رها کردن نماز میباشد». و می فرمایند: « العهدُ الذي بينَنا وبينَهم الصلاةُ، فمَن تركَها فقد كفرَ»[۲] ترجمه: «پیمان میان ما و مشرکین نماز است، هر فردی که آن را رها کند، براستی کافر شده است».
و از دلایل کافربودن فردی که نماز خواند را رها میکند، سخن امیر مومنان عمر بن خطاب J است: هیچ سهمی از اسلام ندارد، فردی که نماز خواندن را رها میکند. بلکه همانا عبدالله بن شقیق تابعی مشهورO میگوید: یاران رسول اللهﷺ چیزی غیر از رها کردن نماز را از اسباب کافر شدن نمی دانستند.
این نقل اجماع صحابه به شمار می آید، و آن اینکه هیچ چیزی به اندازه رها کردن نماز را کفر نمیدانستند، و چون رها کردن نماز این معنا را میدهد، پس فردی که نماز خواندن را رها کرده با این وجود که به اهمیت آن و آیات و احادیثی که در ترغیب و ترهیب آن وارد شده را میداند، این را می رساند که در قلبش ذره ای از ایمان باقی نمانده، حتی اگر ذره ای ایمان وجود داشت، آن را از اینکه کاملا نماز را رها کند، بازمیداشت.
[۱] – امام مسلم آن را تخریج کرده است. کتاب ایمان، باب وارد کردن کلمه کفر بر فردی که نماز خواندن را رها کرده است، حدیث شماره (۸۲).
[۲] – امام احمد آن را تخریج کرده است (۳۸/۲۰،شماره ۲۲۹۳۷)، و ترمذی، ابواب ایمان، باب آنچه در مورد رها کردن نماز وارد شده است. شماره(۲۶۲۱)، و نسائی: کتاب نماز، باب حکم فردی که نماز را رها می کند، شماره(۴۶۳)، و ابن ماجه: کتاب اقامه الصلاة فيها, باب ماجاء فيمن ترك الصلاة, شماره (۱۰۷۹)ز