(۴۹۸۶) سوال: دختری اهل دین هستم، الله را شکر می کنم، جوانی دیندار و فقیه به خواستگاریم آمده که از مسائل دینیاش آگاه و مرا از پدرم خواستگاری کرده، اما پدرم جواب رد به او داده است و گفته: باید از خانواده با اصل و نسب باشد. در یکی از کتابها حدیثی از رسول اللهﷺ خواندهام آنجا که میفرمایند: «إذا أتاكُم من تَرضونَ خُلقهُ ودينهُ فزوّجوهُ ، إلا تفعلوا تكنْ فتنةٌ في الأرضِ وفسادٌ عريضٌ»[۱]. ترجمه : « هرگاه فردی به خواستگاری-دخترتان- آمد که از دین و اخلاقش راضی بودید، پس آن را به ازدواج در آورید، در غیر اینصورت سبب فساد و فتنه در روی زمین خواهید شد.»
منظور از فتنه در این حدیث چیست؟ آیا پدرم بخاطر جواب ردی که داده گناهکار خواهد بود؟
جواب:
پاسخ این سوال نیاز به مقدمه ای دارد که در آن اولیای امور در مسالهی ازدواج زنان باید نصیحت شوند: سرپرست خانواده باید در مقابل امانتی که در اختیار او قرار داده شده انجام وظیفه کند، به گونهای که دختر را به ازدواج فردی که از دین و ایمانش راضی نیست در نیاورد، اگرچه هم زن راضی به ازدواج باشد، زیرا زن در مقابل این مسائل، از لحاظ عقلی و فکری ناقص است.
به همین خاطر است که شریعت به زن اجازه نداده که امارت مسلمانان را بر عهده بگیرد، هر چند ایرادی ندارد، متولی زنان در یك مجتمع خاص باشد، همانند مدیر مدرسه و امثال آن. ممکن است فردی را برای زندگی انتخاب کند که دینش قابل قبول نیست، اما گول ظاهر، چهره و یا گفتار زیبایش را بخورد.
دراین حالت پدر میتواند دخترش را از ازدواج با این فرد منع کند، همانگونه که حق دارد او را از ازدواج با فردی که از دین و ایمانش راضی نیست باز دارد، حق ندارد که او را از ازدواج با فردی که دیندار است منع کند، زیرا این مساله به دختر بستگی دارد، و سرپرست این دختر وظیفهای جز این ندارد که دختر را از ازدواج با فردی که شایسته او نیست منع کند اما اختیار کامل دختر را ندارند، به گونه ای که هرفردی را که خودش خواست انتخاب و یا مخالفت کند.
پس بر سرپرست این دختر واجب است که اگر فردی به خواستگاری دخترش آمد که از دین و ایمانش راضی هستند، جایز نیست مخالفت کنند، در غیر اینصورت گناهکار است، علمای اسلامی میگویند: اگر چندین بار دخترش را از ازدواج با فرد دیندار منع کند، به عنوان فرد فاسق سرپرستی دخترش از وی ساقط میشود و سرپرستی آن به فرد بعدی انتقال داده میشود.
بر این اساس، اگر پدر از ازدواج دخترش با شخصی که از او راضی است و دین و اخلاق او را پسندیده است، منع کند، عمویش میتواند او را به عقد درآورد، هر چند که پدرش مخالفت کند. برادرش هم میتواند او را به ازدواج در آورد، برادر از عمو مقدم تر است ولی چون احتمال ترس از پدر وجود دارد در این حالت کفالت به عمو واگذار می شود. و اگر عمویش مخالفت کرد، پسر عمویش آن را به ازدواج در می آورد و اگر کل خانواده و قبیله به خاطر ترس از پدرش مخالفت کردند در این حالت قاضی او را به ازدواج در میآورد. هرچند که این قضیه خلاف عرف و عادت باشد، ما روشن خواهیم کرد که این حق زن است، فرقی ندارد که مخالفت کند و یا نه. اما به اولیای امر هشدار می دهیم که کسانی را که الله ù مسوولیت آنها را بر عهده شان قرار داده است، از ازدواج با همسری که مورد رضایت آنهاست، منع نکنند.
این چیزی بود که دوست داشتم والدین در ازدواج با زنان به آن توجه کنند.
در مورد این موضوع خاص به این زن می گوییم: اگر پدرت از ازدواج تو با کسی که از نظر اخلاقی و دینی از او راضی هستی امتناع ورزد و جز با خانواده با اصل و نسب راضی نمیشود، بر شما واجب نیست که از ایشان پیروی کنید. در این حالت میتوانید از ولی امر بعدی خود درخواست کنی که شما را به ازدواج این فرد در آورد، پس اگراولیای امر به خاطر عرف و عاداتی که داشتند، مخالفت کردند، دراین حالت میتوانی از قاضی درخواست کنی، و قاضی باید شما را به ازدواج در آورد مگر اینکه دراین ازدواج مفسدهی بالاتری ببیند که تصمیم نهایی به خود قاضی بی می گردد.
اما معنای حدیث: «إذا أتاكُم من تَرضونَ خُلقهُ ودينهُ فزوّجوهُ ، إلا تفعلوا تكنْ فتنةٌ في الأرضِ وفسادٌ عريضٌ» : « هرگاه فردی به خواستگاری آمد که از دین و اخلاقش راضی بودید، پس آن را به ازدواج در آورید، در غیر اینصورت سبب فساد و فتنه در روی زمین خواهید شد».
منظور از فتنه در اینجا، فتنه در مال و یا در آبرو است، اما فساد گستردهای که بخاطر این فتنه از شر و انتشار زنا و.. رخ خواهد داد. و این هشداری است که رسول اللهﷺ برای فردی که در زیر سرپرستی او قرار دارد از ازدواج با فرد دیندار باز می دارد.
[۱] – امام ابن ماجه آن را تخریج کرده است: و آلبانی آن را در سلسله صحیحه آورده است. شماره حدیث: (۱۹۶۷)