دوشنبه 21 ربیع‌الثانی 1447
۲۰ مهر ۱۴۰۴
13 اکتبر 2025

(۴۴۲۱) خروج از احرام پیش از آغاز ایام حج

(۴۴۲۱) سوال: در سال ۱۴۱۴ه‍، در ماه ذوالقعده از کشورم سودان به عربستان سعودی آمدم و به مدینه رفتم و مسجدالنبی الشریف را زیارت کردم و در هنگام رفتنم به مکه از مقیات آبار علی به نیت حج احرام بستم و آن در ۲۳ ذو القعده بود که طواف و سعی را به جا آوردم سپس چون نمی‌توانستم در احرام بمانم از آن بیرون آمدم و زمان باقی مانده تا رفتن زه عرفه ۱۴ روز بود، لطفاً مرا راهنمایی کنید؟

جواب:

قبل از جواب دادن به این سوال، بیان کنم که بسیار متأسفم از این قصه‌ای که سوال کننده ذکر کردند لذا انسان کاری می‌کند و بعد از آن در موردش سوال می‌کند و این اشتباه می‌باشد و بر انسان واجب است که نسبت به چیزی شناخت پیدا نکرده است وارد آن نشود بنابراین کسی که می‌خواهد مثلا حج به جا آورد باید در مورد احکام حج قبل از این که حج کند مطالعه داشته باشد همانگونه که اگر انسان بخواهد به جایی سفر کند در مورد مسیرهای آن که امن می‌باشد یا نه؟ مستقیم است یا نه؟ به مقصد می‌رسد یا نه؟ مطالعه می‌کند و این مسیر حسی (دنیایی) است پس مسیر معنی که مسیر به سوی اللهÀ است چگونه می‌باشد؟! و من بسیار متأسفم که خیلی از مسلمانان مثل این سوال کننده‌ای که از حال خود ذکر کرد می‌باشند و چیزی که من از سوال فهمیدم، این مرد از کشور خود به سوی مدینه سفر کرده است و از مقیات مدینه یعنی ذوالحلفیه (به آن آبار علی نیز مشهور است) احرام بسته است ولی احرام به حج قران بسته است ولی کسی که احرام به قران می‌بندد تا روز عید بر احرامش باقی می‌ماند ولی هنگامی که طواف و سعی کرده است ۱۴ روز بر حج باقی بوده است پس از احرام بیرون آمده و این برای او مشروع می‌باشد که از احرام بیرون آید اگر که نیت حج قران کرده و بعد از آن که طواف، سعی و موی خود را کوتاه کرده است از احرام بیرون آمده است سپس لباس خود را پوشیده و در روز ۸ احرام به حج بسته است.

ولی من از این سوال فهمیدم که این مرد از احرام بیرون آمده است ولی موی خود را کوتاه نکرده پس او واجبی از واجبات عمره را ترک کرده است و آن کوتاه کردن مو می‌باشد که بر او انچه اهل علم گفته‌اند لازم می‌شود که واجبی را ترک کرده پس قربانی را در مکه ذبح می‌کند و بین فقرا آن را تقسیم می‌کند.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: قَدِمْتُ من بلدي السودان إلى المملكة العربية السعودية، وكان ذلك في شهر ذي القعدة عام أربعة عشر وأربعمائة وألف من الهجرة، ثم ذهبت إلى الْمَدِينَة حين مجيئي من السودان، وقمت بزيارة المسجد النبوي الشريف، وفي قدومي إلى مَكَّة الْمُكَرَّمة أحرمت من الميقات آبار علي بنية الْحَجِّ، وكان ذلك في اليوم الثالث والعشرين من ذي القعدة، وأتيت البيت الحرام فطفْتُ وسَعَيْتُ، ثم حللت إحرامي حيث إنني لم أستطع البقاء على الْإِحْرَامِ، وكانت المدة المتبقية على الصعود ليوم عَرَفَةَ أربعة عشر يوما، أرجو الإفادة؟

فأجاب رحمه الله تعالى: قبل الجواب على هذا السؤال، أُبين أنه يلحقني الأسف الشديد من هذه القصة التي ذكرها السائل، فالإنسان يفعل الشيء ثم بعد فعله إياه يسأل، وهذا خطأ الواجب على الإنسان ألا يدخل في شيء حتى يعرفه، فمن كان يريد الْحَجَّ مثلا فَلْيَدْرُس أحكام الْحَج قبل أن يأتي لِلْحَجِّ، كما أن الإنسان لو أراد السفر إلى بلد، فإنه يدرس طريق البلد، وهل هو آمن، أو مخوف، وهل هو مستقيم أم معوج، وهل يوصل إلى البلد أو لا يوصل، هذا في الطريق الحسي، فكيف في الطريق المعنوي، وهو الطريق إلى الله -عز وجل، فأنا آسف لكثير من المسلمين أنهم على مثل هذا الحال التي ذكرها السائل عن نفسه، والذي فهمته من هذا السؤال أن الرجل أتى من بلده قاصدا الْمَدِينَةَ النبوية، وأنه أَحْرَمَ من مِيقَاتِ الْمَدِينَةِ النبوية، وهو ذو الْحُلَيْفَةِ أي آبار عَلِيٌّ، لكنه أَحْرَمَ قَارِنًا بين الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ، والمحرم الْقَارِنُ بين الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ يبقى على إحرامه إلى يوم العيد، لكنه لما طاف وسعى وكان قد بقى على الْحَجِّ أربعة عشر يوما تحلل، وهذا هو المشروع له أن يتحلل، ولو كان نوي القِرَانَ يتحلل إذا طاف وسعى قصَّرَ، ثم حَلَّ ولَبِسَ ثيابه، فإذا كان اليوم الثامن أَحْرَمَ بِالْحَجِّ.

والذي فهمته من السؤال أن الرجل تحلل ولكنه لم يقصر، فيكون تاركا لواجب من واجبات الْعُمْرَةِ، وهو التقصير، ويلزمه على ما قاله أهل العلم في ترك الواجب دم يذبحه في مكة، ويوزعه على الفقراء.

مطالب مرتبط:

(۴۴۱۱) حکم عمره‌ی ناتمام به دلیل بیماری روانی

نسبت عمره‌ی او، ظاهر کلام او این است که او او عمره را ادا کرده است چون که می‌گوید طواف و سعی بین صفا و مروه را انجام داده است و فقط کوتاه کردن موی سر باقی مانده است....

ادامه مطلب …

(۴۴۲۵) خروج از احرام عمره تمتع بدون حلق یا تقصیر

کوتاه کردن موی سر از واجبات عمره می‌باشد و اهل می‌گویند کسی که واجبی را ترک کند باید قربانی را در مکه ذبح کندو بین فقرا تقسبم کند....

ادامه مطلب …

(۴۴۲۳) حکم ترک قربانی و حلق در حج تمتع

قربانی فقط برای کسانی واجب است که حج تمتع را به جا می‌آورند اما کسانی که حج افراد را انجام می‌دهند قربانی برایشان واجب نیست...

ادامه مطلب …

(۴۴۰۶) حکم ترک طواف افاضه و وداع به علت عذر شرعی و انجام محظورات احرام

در این حالت برایت واجب است که به مکه برگردی و فقط طواف افاضه را انجام دهی اما طواف وداع مادامی که دچار حیض بودی هنگام خروجت از مکه بر تو لازم نبوده است....

ادامه مطلب …

(۴۴۱۰) حکم خارج شدن از احرام عمره به دلیل فوت نزدیکان قبل از اتمام مناسک

هنگامی که خبر فوت یکی از نزدیکانشان یا دوستانشان یا کسی که می‌خواهند در تشیع جنازه‌اش شرکت کنند، واجب است که نسکشان را تمام کنند سپس به آنجا بروند مگر عمره غیر از طواف، سعی و کوتاه کردن موی سر می‌باشد......

ادامه مطلب …

(۴۴۰۲) حکم ترک طواف وداع و نحوه جبران آن برای پدر مسن

مادامی که پدرت فقط طواف وداع را ترک کرده است، اهل علم می‌گویند کسی که واجبی را از واجبات حج ترک کند بر او واجب است که فدیه‌ای را در مکه ذبح کند و بین فقرا توزیع کند ...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه