(۳۶۰۸) سوال: مقداری طلا دارم که با الله À پیمان بستهام که این طلا را جمع کنم و مسجدی بسازم؛ یعنی تا زمان ساخت مسجد، هیچ مقدار از آن را نفروشم. هر سال زکات این طلا را میپرداختم اما به تازگی دانستم که وقف، زكات ندارد و بدین خاطر امسال را زکات ندادهام. آیا این طلایی که نزد من است، وقف به شمار میرود و زكات ندارد؟ آیا اجازه دارم با این طلا تجارت و خرید و فروش کنم تا افزودن گردد؟ زیرا به دلایلی مجبور به رها کردن کار شدهام و این سبب شده است که وزن این طلا بیشتر نشود.
جواب:
لازم است در این سؤال، به دو چیز پاسخ بدهم؛ پاسخ به خود سؤال و پاسخ به حكم پیمان بستن با الله À برای انجام کارهای نیک و اعمال صالح؛ پیمان بستن با الله À برای انجام کارهای نیک، همان نذر است که رسول الله ﷺ از آن نهی نموده و فرموده است: «إنه لا يأتي بخير ولا يَرُدُّ قضاء»[۱] : (نذر، خیر و خوبی به ارمغان نمیآورد و قضا و قدر را بر نمیگرداند). بسیاری از مردم برای الله À نذر میکنند یا با الله À پیمان میبندند که فلان کار را انجام دهند تا خود را وادار و مجبور به انجام آن کار نمایند در حالی که الله À از این کار نهی نموده است: {وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُلْ لا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ} [النور: ۵۳] : (شدیدترین قسم را به نام الله یاد کردند که اگر دستوری به آنها بدهی، حتما همه روانه میشوند، بگو: سوگند یاد نکنید که طاعت، پسندیده و مطلوب است) يعني باید به نیکی و آسودگی خاطر از الله À اطاعت و فرمانبرداری کنید و چنان نباشد که گویا برای انجام اوامر وی مجبور هستید. همچنین گاهی سرانجام نذر، ناخوشایند و وخیم خواهد بود؛ یعنی فرد برای الله À چیزی را در مقابل فلان نعمت نذر میکند اما وقتی آن نعمت برایش حاصل میشود به عهد و پیمانش با الله À وفا نمیکند که در نتیجه سرانجام وی، وخیم و ناخوشایند خواهد بود؛ الله À میفرماید: {وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنْ الصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَهُمْ مُعْرِضُونَ * فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ} [التوبة: ۷۵-۷۷] : (بعضی از آنها این گونه با الله عهد بستهاند که اگر از فضل خویش به ما ببخشاید، حتما صدقه میدهیم و از خوبان خواهیم شد. هنگامی که الله از فضل خود به آنان بخشید، بخل ورزیدند و با سرپیچی، روی گردان شدند لذا الله به خاطر شکستن پیمانی که با الله بستند و دروغی که میگفتند آنها را تا روزی که او را ملاقات میکنند، مجازات نمود و نفاق را در قلبهایشان قرار داد).
چه بسیار هستند کسانی که در برابر دریافت نعمت یا دور شدن مشکلی با الله À پیمان بسته و نذر میکنند و سپس پشیمان میشوند و چه بسا به آن عمل نمیکنند! فردی را میبینید که از شفای بیماری ناامید شده و میگوید: نذر میکنم که اگر بیماریام درمان شود یا پدر یا مادرم شفا یابد، چنین و چنان عبادت را انجام دهم. برخی نذر میکنند که دو ماه را روزه خواهم گرفت! هر دوشنبه و پنجشنبه را روزه خواهم گرفت! سه روز از هر ماه را روزه خواهم گرفت! یک سال کامل را روزه خواهم گرفت! سپس مشکلشان که برطرف میشود، پشیمان شده و به تک تک علما مراجعه میکنند تا شاید راهی برای نجات از آن پیدا کنند؛ لذا تمام برادران مسلمان و این سؤال کننده را نصیحت میکنم که چیزی را برای الله À نذر نکنید و میگویم: بدون نذر کردن، از الله À اطاعت و فرمانبرداری نمایید، بدون نذر، شکرگزار نعمتهای الله À باشید و بدون نذر کردن، بابت برطرف شدن مشکل و مصیبت، الله À را شکر نمایید.
این زن با الله À پیمان بسته است که طلاهایش را برای ساخت مسجد قرار دهد لذا بر او واجب است طلاهایی که به دست میآورد را جمع کند تا مسجد بسازد. جایز نیست طوری در این طلاها دخل و تصرف کند که نذرش ضرر و زیان ببیند اما اگر این کار برای مصلحت نذر باشد چنانکه اگر با آن تجارت کند تا رشد کند و بتواند زودتر و آسانتر به نذرش عمل کند، ایرادی ندارد البته اگر غالب ظن وی بر این باشد که آن مبلغ، سالم مانده و سود خواهد کرد.
همچنین بیان شد که وقف، زكات ندارد؛ این سخن، درست است اما این طلا در حال حاضر، وقف نیست زیرا این طلا را وقف نکرده است بلکه با الله À پیمان بسته که آن را برای ساخت مسجد جمعآوری کند لذا این مقدار طلا هماکنون در ملکیت او بوده و واجب است مانند گذشته، زكاتش را بپردازد.
۱- صحیح بخاری: كتاب القدر، باب إلقاء العبد النذر إلى القدر، شماره (٦٢٣٤). صحیح مسلم: كتاب النذر، باب النهي عن النذر وأنه لا يرد شيئا، شماره (١٦٣٩).