چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۳۶۰۸) زکات و حکم وقف در مورد طلای ذخیره شده برای ساخت مسجد

(۳۶۰۸) سوال: مقداری طلا دارم که با الله À پیمان بسته‌ام که این طلا را جمع کنم و مسجدی بسازم؛ یعنی تا زمان ساخت مسجد، هیچ مقدار از آن را نفروشم. هر سال زکات این طلا را می‌پرداختم اما به تازگی دانستم که وقف، زكات ندارد و بدین خاطر امسال را زکات نداده‌ام. آیا این طلایی که نزد من است، وقف به شمار می‌رود و زكات ندارد؟ آیا اجازه دارم با این طلا تجارت و خرید و فروش کنم تا افزودن گردد؟ زیرا به دلایلی مجبور به رها کردن کار شده‌ام و این سبب شده است که وزن این طلا بیشتر نشود.

جواب:

لازم است در این سؤال، به دو چیز پاسخ بدهم؛ پاسخ به خود سؤال و پاسخ به حكم پیمان بستن با الله À برای انجام کارهای نیک و اعمال صالح؛ پیمان بستن با الله À برای انجام کارهای نیک، همان نذر است که رسول الله ﷺ از آن نهی نموده و فرموده است: «إنه لا يأتي بخير ولا يَرُدُّ قضاء»[۱] : (نذر، خیر و خوبی به ارمغان نمی‌آورد و قضا و قدر را بر نمی‌گرداند). بسیاری از مردم برای الله À نذر می‌کنند یا با الله À پیمان می‌بندند که فلان کار را انجام دهند تا خود را وادار و مجبور به انجام آن کار نمایند در حالی که الله À از این کار نهی نموده است: {وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُلْ لا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ} [النور: ۵۳] : (شدیدترین قسم را به نام الله یاد کردند که اگر دستوری به آنها بدهی، حتما همه روانه می‌شوند، بگو: سوگند یاد نکنید که طاعت، پسندیده و مطلوب است) يعني باید به نیکی و آسودگی خاطر از الله À اطاعت و فرمان‌برداری کنید و چنان نباشد که گویا برای انجام اوامر وی مجبور هستید. همچنین گاهی سرانجام نذر، ناخوشایند و وخیم خواهد بود؛ یعنی فرد برای الله À چیزی را در مقابل فلان نعمت نذر می‌کند اما وقتی آن نعمت برایش حاصل می‌شود به عهد و پیمانش با الله À وفا نمی‌کند که در نتیجه سرانجام وی، وخیم و ناخوشایند خواهد بود؛ الله À می‌فرماید: {وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنْ الصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَهُمْ مُعْرِضُونَ * فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ} [التوبة: ۷۵-۷۷] : (بعضی از آن‌ها این گونه با الله عهد بسته‌اند که اگر از فضل خویش به ما ببخشاید، حتما صدقه می‌دهیم و از خوبان خواهیم شد. هنگامی که الله از فضل خود به آنان بخشید، بخل ورزیدند و با سرپیچی، روی گردان شدند لذا الله به خاطر شکستن پیمانی که با الله بستند و دروغی که می‌گفتند آن‌ها را تا روزی که او را ملاقات می‌کنند، مجازات نمود و نفاق را در قلب‌هایشان قرار داد).

چه بسیار هستند کسانی که در برابر دریافت نعمت یا دور شدن مشکلی با الله À پیمان بسته و نذر می‌کنند و سپس پشیمان می‌شوند و چه بسا به آن عمل نمی‌کنند! فردی را می‌بینید که از شفای بیماری ناامید شده و می‌گوید: نذر می‌کنم که اگر بیماری‌ام درمان شود یا پدر یا مادرم شفا یابد، چنین و چنان عبادت را انجام دهم. برخی نذر می‌کنند که دو ماه را روزه خواهم گرفت! هر دوشنبه و پنجشنبه را روزه خواهم گرفت! سه روز از هر ماه را روزه خواهم گرفت! یک سال کامل را روزه خواهم گرفت! سپس مشکلشان که برطرف می‌شود، پشیمان شده و به تک تک علما مراجعه می‌کنند تا شاید راهی برای نجات از آن پیدا کنند؛ لذا تمام برادران مسلمان و این سؤال کننده را نصیحت می‌کنم که چیزی را برای الله À نذر نکنید و می‌گویم: بدون نذر کردن، از الله À اطاعت و فرمان‌برداری نمایید، بدون نذر، شکرگزار نعمت‌های الله À باشید و بدون نذر کردن، بابت برطرف شدن مشکل و مصیبت، الله À را شکر نمایید.

این زن با الله À پیمان بسته است که طلاهایش را برای ساخت مسجد قرار دهد لذا بر او واجب است طلاهایی که به دست می‌آورد را جمع کند تا مسجد بسازد. جایز نیست طوری در این طلاها دخل و تصرف کند که  نذرش ضرر و زیان ببیند اما اگر این کار برای مصلحت نذر باشد چنان‌که اگر با آن تجارت کند تا رشد کند و بتواند زودتر و آسان‌تر به نذرش عمل کند، ایرادی ندارد البته اگر غالب ظن وی بر این باشد که آن مبلغ، سالم مانده و سود خواهد کرد.

همچنین بیان شد که وقف، زكات ندارد؛ این سخن، درست است اما این طلا در حال حاضر، وقف نیست زیرا این طلا را وقف نکرده است بلکه با الله À پیمان بسته که آن ‌را برای ساخت مسجد جمع‌آوری کند لذا این مقدار طلا هم‌اکنون در ملکیت او بوده و واجب است مانند گذشته، زكاتش را بپردازد.


۱- صحیح بخاری: كتاب القدر، باب إلقاء العبد النذر إلى القدر، شماره (٦٢٣٤). صحیح مسلم: كتاب النذر، باب النهي عن النذر وأنه لا يرد شيئا، شماره (١٦٣٩).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: لَدَيّ كمية من الذهب عاهدت الله -تعالى- أن أجمع عليه وأبني به مسجدًا وألا أبيع منه شيء إلا عند حلول موعد البناء لأبني به المسجد، وكنت أزكي عليه كل عام، ولكن علمت قريبا بأن الوقف لا زكاة فيه فلم أزاً هذا العام، فهل يعتبر ما لَدَي وَقْفًا لا زكاة فيه؟ هل يجوز لي التصرف في هذا الذهب للمتاجرة فيه مثلا حتى يزداد؟ لأنني قد تركت العمل لأسباب قهرية مما جعل وزن هذا الذهب كما هو عليه منذ سنتين؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذا السؤال يتطلب مني شيئين: الشيء الأول: الإجابة على نفس السؤال. والشيء الثاني: حكم المعاهدة مع الله -عز وجل على الأعمال الصالحة. وأبدأ بهذا أولا فأقول: معاهدة الله -سبحانه وتعالى- على الأعمال الصالحة هي النَّذْرُ والنَّذر نهى عنه النبي -صلى الله عليه وعلى آله وسلم- وقال: «إنه لا يأتي بخير، ولا يَرُدُّ قَضَاء». وكثير من الناس يَنْذر الله عز وجل، أو يعاهد الله عز وجل على فعل الطاعات؛ لِيَحْمِلَ نفسه على فعلها، فكأنه يريد إرغام نفسه على أن تَفْعَل، وقد نهى الله -عز وجل- عن مثل هذا في قوله: ﴿ وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَنِهِمْ لَإِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُل لَّا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ ﴾ [النور: ٥٣] يعني عليكم طاعة معروفة، أي: أن تطيعوا الله – سبحانه وتعالى- بنفوس مطمئنة غير مضطرة إلى فعل ما أُمِرَتْ به. ثم إن عاقبة النذر أحيانًا تكون وخيمة إذا نَذَرَ الإنسان شيئًا لله في مقابلة نِعْمَةٍ، ثم حَصَلَت تلك النعمة فلم يَفِ بما عاهد الله عليه، فإن العاقبة وخيمة جدا، كما قال الله تعالى:﴿ وَمِنْهُم مَّنْ عَهَدَ اللَّهَ لَبِنْ ءَاتَنَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّلِحِينَ فَلَمَّا اتَنهُم مِّن فَضْلِهِ، بَخِلُوا بِهِ، وَتَوَلَّوا وَهُم مُعْرِضُونَ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقَا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴾ [التوبة: ٧٥-٧٧] وما أكثر الناذرين الذين ينذرون أشياء في مقابلة نعمة من الله أو اندفاع نقمة ثم يندمون، وربما لا يُوفُون، تجد الإنسان إذا أيس من شفاء المرض قال الله عَلَيَّ نَذْرٌ إن شفاني الله من هذا المرض أو شَفَى أبي أو أُمّي أن أفعل كذا وكذا من العبادات. بعضهم يقول: أن أصوم شهرين. بعضهم يقول: أن أصوم يوم الاثنين ويوم الخميس. وبعضهم يقول: أن أصوم ثلاثة أيام من كل شهر. بعضهم يقول: أن أصوم سنة كاملة.

وما أشبه ذلك، ثم إذا حَصَلَ ما نَذَرَ عليه ندموا وقاموا يَطْرُقون باب كل عَالِم لعلهم يجدون الخلاص. لهذا ننصح إخواننا المسلمين عموما وهذه السائلة خصوصًا ألا يَنْذِروا شيئًا لله عز وجل، ونقول: أطيعوا الله -تعالى- بلا نذر، اشكروا الله – تعالى – على نِعَمِه بلا نَذْرٍ، اشكروا الله على اندفاع النقم بلا نذر. وأما الجواب عن السؤال فنقول: إن هذه المرأة نَذَرَتْ بمعاهدتها الله -عز وجل أن تَجْعَل ما يَحْصُل لها من الذهب في بناء مسجد، فيجب عليها أن تجمع ما يأتيها من الذهب لتبني به المسجد، ولا يحل لها أن تتصرف بهذا الذهب تَصَرُّفًا يُخلّ بالنَّذر ، أما إذا كان تَصَرُّفًا لمصلحة النَّذر، مثل أن تَتَّجِرَ بالذهب حتى ينمو ويسهل عليها إنفاذ ما عاهدت الله عليه، فهذا لا بأس به إذا كان يغلب على ظنها السلامة والربح. وأما ما ذَكَرَت من أن الوَقْف ليس فيه زكاة فهذا صحيح، لكن هذا الذهب ليس وَقْفًا الآن، هي لم توقف الذهب، ولكنها عاهدت الله أن تجمعه لتبني به مسجدا، فهو الآن في ملكها، فعليها زكاته كما كانت تُزَكِّيه من قبل.

مطالب مرتبط:

(۳۶۲۸) حکم پرداخت زکات بر کارمند متأهل

حقوق ماهیانه و دیگر دارایی‌ها، فقط در صورتی زکات دارد که یک سال بر آن بگذرد و اگر پیش از یک سال تمام شود یا آن را خرج کند، زكات ندارد؛ به جز سود حاصل از تجارت که گذشت یک سال بر آن شرط نیست....

ادامه مطلب …

(۳۶۱۵) آیا زکات طلا از خود آن، پرداخت می‌شود؟

بله، جایز است که زن، زکات زیورآلاتش را از مال خود، مال شوهر، مال پدر یا مال برادرش بپردازد....

ادامه مطلب …

(۳۶۰۵) نحوه محاسبه زکات طلا و نقره بر اساس وزن و قیمت

زكات طلا بر اساس وزن است و اگر وزنش کمتر از حدّ نصاب باشد زكات ندارد، هر چند که قیمت زیادی داشته باشد؛ هرگاه وزنش به حد نصاب برسد، زكات دارد...

ادامه مطلب …

(۳۶۲۱) ترتیب پرداخت زکات و بدهی در صورتی که بدهی بیشتر از طلا باشد

پرداخت زكات طلای زن، به عهده‌ی شوهر نیست بلکه بر خود زن واجب است که آن را بپردازد زیرا زن مالک طلا است....

ادامه مطلب …

(۳۶۱۱) حکم زکات طلاهای زینتی

صحیح این است که زكات دارد؛ دليلش نیز عموم نصوص و ادله‌ای است که بدون تفصیل و قید، دلالت بر وجوب زکات طلا و نقره دارد....

ادامه مطلب …

(۳۶۱۳) حکم زکات طلایی که در لباس به کار رفته باشد

اگر اندک است زكات ندارد؛ طلای کم، طلایی است که کم‌تر از حد نصاب که همان بیست مثقال است باشد....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه