(۳۳۳۳) سوال: به مدت دو سال در کشور عربستان سعودی مشغول به کار بودم تا این که روز سفرم به مغرب فرا رسید، آنجا از امام مسجد پرسیدم و گفتم: چرا همراه جنازه به قبرستان نمیروی؟ پاسخ داد و گفت: رفتن همراه جنازه جایز نیست زیرا این کار حرام است و این امام در مسجد برای مردم نماز جماعت میخواند و ازدواج نکرده است؛ آیا نماز با جماعت برای وی جایز است یا خیر؟ لطفاً پاسخ دهید زیرا من در حیرت فرو رفتهام. متشکرم
جواب:
تشییع جنازه سنت است و از جمله حق مسلمان بر مسلمان است که اجر بزرگی دارد زیرا رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم فرمودهاند: «مَنْ شهدَ الْجَنَازَةَ حتى يصلَّى عليها فله قِيرَاطٌ، ومن شهدها حتى تُدفن فله قِيرَاطان، قيل: وما القِيرَاطَانِ؟ قال: مثل الجبلين العظيمين» : (هر کس نزد جنازهای حاضر شود تا بر آن نماز خوانده شود یک قیراط اجر دارد و هر کس تا هنگام دفن بر آن حاضر شود دو قیراط اجر دارد، گفته شد: دو قیراط چیست؟ فرمود: همانند دو کوه بزرگ) ابن عمر رَضِيَاللهُعَنْهُ بر جنازه نماز میخواند سپس باز میگشت، هنگامی که حدیث ابوهریره به او رسید فرمود: «لقد ضيعنا قراريطَ كثيرة»[۱]: (قیراطهای بسیاری را ضایع نمودهایم).
لذا شایسته است انسان بر تشییع جنازه حریص باشد هر چند که در یک روز بیش از یک یا دو بار آن را تکرار کند زیرا هر اندازه عمل کند اجرش افزایش مییابد.
اما این سخن امامی که سؤالکننده بدان اشاره کرد که تشییع جنازه حرام است نمیدانم سبب این سخنش چیست؟ زیرا بعید میدانم هیچ یک از مسلمانان حکم این مسئله را نداند تا جایی که گمان کند حرام است وگمان نمیکنم کسی چنین گمان کند؛ شاید از نظر امام، میت مسلمان نبوده است و معلوم است که تشییع جنازهی غیر مسلمان حرام است و جایز نیست، شاید نظرش چنین بوده است اما من به این امام و دیگران میگویم: هرگاه جنازهای آورده شد و انسان در مسلمان بودنش شک داشته داشت، فرقی ندارد از بیگانگان باشد که چیزی از حالشان نمیدانیم مگر این که مسلمان باشد یا از جمله هموطنانی باشد که در بعضی از آنان نفاق زیاد شده و در بعضی دیگر از آنان ارتداد مانند ترک نماز، زیاد شده است؛ لذا انسان هرگاه جنازهای بدین صورت که در مورد آن شک دارد نزدش آورده شد، راهی برای رهایی از آن وجود دارد بدین صورت که شرط کرده و هنگامی که خواست بر وی نماز بخواند و برایش دعا کند میگوید: بارالها اگر مؤمن است وی را بیامرز، رحمت کن، عفو کن و… پس استثنا و شرط میکند همچنین اشتراط در دعا در قرآن و آیات لعان واقع شده است که بدان دلالت میدهد، مرد میگوید: {وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كَانَ مِنَ} [النُّورِ: ٧]: (پنجمین بار چنین گوید: لعنت الله بر او باد اگر از دروغگویان باشد) زن نیز میگوید:{وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِنْ كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ}[النُّورِ: ٩]: (بار پنجم بگوید: خشم الله بر او باد؛ اگر شوهرش از راستگویان باشد)؛ بنابراین دعا به شرط معلق شد و این جا نیز همانطور است.
ابن قیم رَحِمَهُالله از شیخش شیخ الإسلام ابن تیمیه رَحِمَهُالله نقل میکند که وی رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم را در خواب دید و پیرامون چیزهایی از ایشان سؤال پرسید، از جمله سؤالاتش این بود که هرگاه به سوی شیخ الاسلام ابن تیمیه امواتی آورده شود که حالشان را نمیداند چه کار کند؟ رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم در خواب به او فرمود: «ای احمد شرط را لازم بگیر»، احمد اسم شیخ الإسلام ابن تیمیه رَحِمَهُالله است و فرمودهاش: «شرط را لازم بگیر» معنایش این است که هنگام دعا، شرط کن و بگو اگر مؤمن است او را بیامرز و رحمت کن؛ بدین صورت اگر بر روی نماز خواند و غیرمسلمان بود از شک یا گناه رهایی مییابد.
[۱] صحیح بخاري: كتاب الإيمان، باب اتباع الجنائز من الإيمان، رقم (٤٧) ومسلم : كتاب الجنائز، باب فضل الصلاة على الجنازة واتباعها، رقم (٩٤٥) ، واللفظ لمسلم.