(۳۱۷۶) سوال: لطفا پیرامون نماز خسوف و کسوف به صورت مختصر که برای مردم عوام مناسب باشد توضیح دهید.
جواب:
خسوف، ماهگرفتگی و کسوف، خورشیدگرفتگی است و برخی اوقات برای هر دو از خسوف و برخی اوقات از کسوف استفاده میشود و امر در این قضیه وسیع است.
کیفیت نماز کسوف: برای آن ندا زده میشود؛ هرگاه کسوف رخ داد ندا زده میشود: (الصلاة جامعة) و دو، سه، پنج، هفت و… مرتبه ندا میزدند تا زمانی که گمان غالبش بر این باشد که ندای او به گوش مردم رسیده است و در ندا تکبیر و تشهد وجود ندارد بلکه فقط گفته میشود: (الصلاة جامعة) و (صلوا یرحمکم الله) اضافه نمیشود زیرا اکتفا نمودن به آن چه وارد شده بهتر از زیادت است.
کیفیت نماز: تکبیر میگوید، دعای استفتاح میخواند، سورهی فاتحه را میخواند و به اندازهی توان سورهای طولانی میخواند تا جایی که در برخی روایات وارد شده پیامبر ﷺ به اندازهی سورهی بقره خواندند سپس رکوع طولانی انجام دادند که در آن الله À را تسبیح و تعظیم میکردند میفرمود: «سبحان ربي العظیم، سبحان ذي الجبروت، سبحان ذي الملكوت، سبحان ذي العظمة» به دلیل فرمودهی رسول الله ﷺ: «أما الركوع فعظموا فيه الرب»[۱]: (در رکوع پروردگار را تعظیم کنید)، «سبحانك اللهم ربنا و بحمدك، اللهم اغفرلي، سبوح قدوس، رب الملائكة و الروح»[۲]: (بارالها! تو پاکی تو را حمد و ستایش میگویم، بارالها! مرا بیامرز، پروردگار فرشتگان و جبرئیل بسیار پاک و منزه است) مهم این که هر آن چه در تعظیم الله À وارد شده را بخواند سپس سرش را بالا بیاورد در حالی که میگوید: (سمع الله لمن حمده، ربنا و لك الحمد) سپس سورهی فاتحه و سورهای طولانی بخواند اما کوتاهتر از اولی باشد سپس به رکوع برود و رکوعش را طولانی کند و زیاد در آن الله À را تعظیم کند اما کوتاهتر از رکوع اولی باشد سپس سرش را بالا بیاورد و بگوید: «سمع الله لمن حمده، ربنا و لك الحمد» و بلند شده و قیامش را به اندازهی رکوعش طولانی میکند و الله À را تسبیح، حمد، ثنا و ستایش میگوید و اگر آن را تکرار کند اشکالی ندارد سپس به سجده رفته و آن بسیار طولانی میکند به اندازهی رکوع و زیاد در آن الله À را تسبیح میگوید: «سبحان ربي الأعلى» و بسیار دعا میکند زیرا پیامبر ﷺ میفرماید: «و أما السجود فأكثروا فيه من الدعاء، فقمن أن يستجاب لكم»: (اما در سجود زیاد دعا کنید که شایسته است دعای شما اجابت شود) سپس از سجدهی اولی بالا آمده و بین دو سجده مینشیند و نشستن خود را به اندازهی سجده طولانی قرار میدهد و هر دعایی را که دوست دارد در سجده میکند: «رب اغفر لي، وارحمني، وعافني، واجبرني، واهدني، ووسع أمري، واشرح صدري»: (بارالها! مرا بیامرز، به من رحم کن، مرا عافیت ده، بینیازم کن، مرا هدایت ده، در امورم گشایش قرار ده و سینهام را شرح ده) و هر دعایی که میخواهد سپس سجدهی دوم را مانند سجدهی اول طولانی قرار میدهد سپس بلند شده و سورهی فاتحه و سورهای طولانی میخواند اما کوتاهتر از اولی باشد سپس به رکوع رفته و آن را طولانی میکند اما کوتاهتر از اولی باشد سپس بلند شده و سورهی فاتحه را میخواند و سورهای طولانی میخواند اما کوتاهتر از اولی باشد سپس به رکوع دوم رفته و آن را طولانی میکند اما کوتاهتر از رکوع اولی باشد سپس بلند شده و میگوید: (سمع الله لمن حمده، ربنا و لك الحمد) و ایستادن را به اندازهی رکوع قرار میدهد سپس به سجده رفته و آن را طولانی نموده ولی کوتاهتر از سجده اولی باشد سپس بین دو سجده مینشیند و آن را طولانی میکند ولی کوتاهتر از اولی باشد سپس سجدهی دوم را انجام میدهد و آن را طولانی میکند اما کوتاهتر از سجده در رکعت اولی باشد سپس از سجده برخواسته، تشهد میخواند و سلام میدهد.
این صفت نماز کسوف است که از رسول الله ﷺ هنگام خورشیدگرفتگی وارد شده است سپس بعد از آن یک خطبه میخواند و در آن مردم را نصیحت میند و حکمت از خورشیدگرفتگی را بیان مینموده و آنها را از عذاب الهی بر حذر میدارد همانطور که پیامبر ﷺ هنگامی که برای مردم بعد از نماز خطبه میخواندند که دلها را تکان میداد و نرم میکرد.
خورشیدگرفتگی در زمان پیامبر ﷺ در روزی که فرزندشان ابراهیم J فوت نمود رخ داد لذا مردم گفتند: خورشیدگرفتگی به خاطر فوت ابراهیم J فرزند پیامبر ﷺ رخ داده است زیرا آنها در جاهلیت باور داشتند که خورشیدگرفتگی جز به خاطر مرگ یا زندگانی شخصی رخ نمیدهد اما پیامبر ﷺ برای آنها بیان نمود که این باوری اشتباه است در روز بیست و نه شوال در سال دهم هجری خورشید گرفتگی رخ داد به این صورت محققان نجومی گفتهاند هنگامی که صبح این روز به اندازهی یک نیزه برخاست خورشید به صورت کامل کسوف کرد تا جایی که گویا یک تکه مس است لذا مردم بسیار دچار وحشت شدند و رسول الله ﷺ در اب عجله و هراس خارج شد در حالی که رادی خود را میکشید تا این که به مردم ملحق شد و نماز را برپا کرد.
در این جایگاه بهشت و جهنم به ایشان ﷺ نشان داده شد و آن چه در آن دو است را دید هنگامی که بهشت بر او عرضه شد خوشهای از انگور بر او عرضه شد لذا جلو آمد تا از آن بگیرد سپس بر وی آشکار گشت که این کار را انجام ندهد و هنگامی جهنم بر او عرضه شد تا جایی که به عقب رفت و ترسید که از گرمای جهنم به وی برسد و این روز بسیار بزرگی بود که مردم بسیار وحشت زده شدند و اینگونه است که شخص جایگاه کسوف را درک میکند و این واجب است مردم به آن اهمیت دهند و سنت است که مردم از الله À بترسند به همین دلیل پیامبر ﷺ امر نموده هرگاه کسوف رخ داد مردم به سوی نماز، ذکر، صدقه و آزاد نمودن برده بشتابند و همهی اینها به خاطر ترس از نازل شدن عذاب الهی است که الله À آن را به وسیلهی این کسوف به بندگانش هشدار میدهد.
از الله À میخواهیم نشانههایش را به صورتی که درس و عبرت بگیریم به ما نشان دهد و الله À بر همه چیز قادر است.
[۱] تخریج آن گذشت.