چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۲۹۲۵) حکم اقتدای نماز فرض به امامی که نماز سنت می‌خواند

(۲۹۲۵) سوال: برای یکی از نمازها به مسجد رفتم دیدم که نماز جماعت تمام شده است و دیدم که شخصی به تنهایی نماز می‌‌خواند گمان کردم که می‌‌خواهد نمازش را کامل کند لذا در کنار او صف بستم و بعد از اینکه سلام داد بلند شدم تا اینکه نمازم را تکمیل کنم و بعد از اتمام نمازم گفت: من نمازم سنت می‌‌خواند نه نماز فرض  بنابراین حکم اقتدای کسی که نماز فرض می‌‌خواند به کسی که نماز سنت می‌‌خواند چیست؟ آیا این نماز ما نماز جماعت محسوب می‌‌شود یا خیر؟

جواب:

اقتدا کردن کسی که نماز فرض می‌‌خواند به کسی که نماز سنت می‌‌خواند جایز است و دلیل آن این است که معاذ بن جبل J همراه پیامبر ﷺ نماز عشاء را می‌‌خواند سپس به سوی قومش می‌‌رفت و این نماز را برای آن‌‌ها می‌‌خواند. لذا به نسبت او نافله و برای آن‌‌ها نماز فرض محسوب محسوب می‌‌شد.
چنین چیزی در زمان پیامبر ﷺ رخ داده و هر آنچه در زمان پیامبر ﷺ رخ داده و الله À آن را تأیید کرده یا اینکه پیامبر ﷺ بعد از اینکه دانسته آن را تأیید کرده اگر از عبادات باشد جایز و مشروع است.
بنابراین می‌‌گوییم: اقتدا کردن کسی که نماز فرض می‌‌خواند به کسی که سنت می‌‌خواند به دلیل حدیث معاذ بن جبل J جایز است و اشکالی ندارد.
برخی از اهل علم می‌‌گویند: اقتدای کسی که نماز فرض می‌‌خواند به کسی که نماز سنت می‌‌خواند جایز نیست زیرا در این صورت نماز مأموم کامل‌‌تر از نماز امام است و شایسته نیست که مأموم کامل‌‌تر از امام باشد و این دلیل آوردن در مقابل نص است لذا عبرتی ندارد.
جواب برخی از آن‌‌ها به حدیث معاذ J که پیامبر ﷺ از آن اطلاع نداشته جواب محکمی نیست زیرا اگر از باب جدل تسلیم شده که پیامبر ﷺ از آن اطلاع نداشته بدون شک الله À از آن مطلع است و اگر این فعل مورد رضایت و تأیید الله À نبود آن‌‌ها را بر این کار تأیید نمی‌‌کرد.
به همین دلیل اگر چیزی رخ داده باشد که از پیامبر مخفی بماند و الله À از آن راضی نباشد آن را بیان می‌‌کند همان‌‌طور که در فرموده‌‌ی الله À است: {يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَىٰ مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا }[نساء: ۱۰۸](آن‌‌ها (زشتکاری‌‌های خود را) از مردم پنهان می‌‌دارند، اما (نمی‌‌توانند) از الله پنهان ‌‌دارند و الله با ایشان است هنگامی که در جلسات شبانه سخنانی را که الله نمی‌‌پسندد را می‌‌گفتند و الله به آنچه انجام می‌‌دهند احاطه دارد) و با این آیه می‌‌دانیم که هر فعلی که در زمان پیامبر ﷺ و در زمان نازل شدن وحی رخ می‌‌داده و الله À آن را انکار نکرده از امور جایز است و اگر دلیل ثابت شده و و مخالف نفی شده واجب است که به مقتضای دلیل قائل شویم بنابراین اقتدای کسی که نماز فرض می‌‌خواند به کسی که نافله می‌‌خواند جایز است.
آیا جماعت محسوب می‌‌شود؟ می‌‌گوییم: بله، نماز تو همراه او جماعت محسوب می‌‌شود هرگاه گروهی که نماز از آن‌‌ها فوت شده وارد مسجد شدند برای آن‌‌ها شایسته است که به صورت جماعت نماز بخوانند تا اینکه پاداش جماعت برای آن‌‌ها حاصل شود ولی پاداش این جماعت مانند پاداش نماز جماعت قبلی و اصلی نیست زیرا غالبا تعدا کمتر و از آن جماعت تخلف نموده‌‌اند.
گفتم: مستحب است که نماز جماعت بخوانند زیرا پیامبر ﷺ می‌‌فرماید: «صلاة الرجل مع الرجل أزکی من صلاته وحده، و صلاته مع الرجلین أزکی من صلاته مع الرجل، و ما کان أکثر فهو أحب إلی الله» (نماز یک شخص همراه یک نفر دیگر بهتر از نماز به تنهایی است و نماز یک نفر همراه همراه دو نفر بهتر از نماز همراه یک نفر است و هر چه تعداد بیشتر باشد نزد الله محبوب‌‌تر است) و این عام است که شامل جماعت اولی و اصلی و جماعت دومی که به خاطر ضروت از دست دادن جماعت اولی برپا شده می‌‌شود.
قول برخی از اهل علم که گفته‌‌اند: کسانی که به مسجد بعد از اتمام نماز جماعت آمدند به صورت جماعت نماز نخوانند، این قول دلیلی بر آن نیست و اثری که از ابن مسعود J روایت می‌‌کنند قضیه‌‌ی عینی است که بر صورت‌‌ها و اسبابی حمل می‌‌شود که گاها برای ما معلوم و برخی اوقات برای ما نامشخص است. چه بسا ابن مسعود J برگشته و در خانه‌‌اش به خاطر اموری که در آن وقت آن را معتبر دانسته نماز خوانده است و آن هم اینکه می‌‌ترسید اگر نماز می‌‌خواند و عوام او را می‌‌دیدند گمان می‌‌کردند از جمله نمازهای مشروع است یا اینکه دوست ندارد پشت سر این امام نماز بخواند یا به خاطر اسبابی دیگر و آنچه بر این قضیه دلالت می‌‌دهد این است که صاحب مغنی O ذکر نموده که از جمله کسانی که از آن‌‌ها مستحب بودن نماز جماعت برای کسانی که جماعت اولی از آن‌‌ها فوت شده روایت شده است، ابن مسعود J است. ‌‌همان‌‌طور که برای کسانی که از آن مطلع هستند مشخص است.
بنابراین قائل شدن به اینکه خواندن نماز جماعت بعد از جماعت اولی به نسبت کسانی که از آن‌‌ها فوت شده بدعت، مکروه یا شبیه این‌‌ها است وجهی ندارد به خصوص که از پیامبر ﷺ ثابت شده که مردی وارد شد و خواست به تنهایی نماز بخواند پیامبر ﷺ فرمود: «من یقوم مع هذا فیتصدق علیه؟ » (چه کسی با نماز خواندن همراه او به او صدقه می‌‌دهد) لذا یکی از اصحاب همراه او نماز خواند و این دلیلی بر این است که خواندن نماز به صورت جماعت بعد از جماعت اولی به دلیل امر پیامبر ﷺ به آن مشروع است.
اما قول کسانی که می‌‌گویند: در این صدقه دهند و صدقه گیرنده وجود دارد لذا بر این قضیه کسی که بعد از نماز جماعت آمده قیاس گرفته نمی‌‌شود.
می‌‌گوییم: اگر رسول الله ﷺ به کسی که قبلا نماز جماعت خوانده امر نموده که به خاطر او دوباره بخواند پس چطور می‌‌شود به نسبت کسی که اصلا نماز جماعت نخوانده است؟ لذا مستحب بودن نماز جماعت به نسبت آن‌‌ها اولیت دارد و اشکالی ندارد که بگوییم: همه‌‌ی شما صدقه دهند و صدقه گیرنده هستید.
بله، اگر برپا شدن جماعت دوم در مسجد عادی شود به طوری که همیشه تکرار شود، یک گروه نماز می‌‌خوانند سپس بعد از آن‌‌ها گروهی دیگر نماز می‌‌خوانند بدون شک از اموری است که از آن نهی می‌‌شود زیرا منجر به متقرق شدن مسلمانان و سستی نمودن در آمدن به جماعت اولی است و مفاسدی را در بر دارد لذا فرق گذاشته می‌‌شود بین امری که پیش می‌‌آید و امری که همیشگی است لذا برپایی جماعت دیگر به صورت همیشگی بدون شک از آن نهی می‌‌‌‌شود زیرا از شیوه‌‌ی صحابه Æ نبوده است ولی که اگر از شخصی بدون قصد و به خاطر ضرورت نماز جماعت فوت شد در این حال بدون شک مستحب است که به صورت جماعت نماز بخوانند و به صورت انفرادی نماز نخوانند و هرگاه هر یک از مردم به صورت گروهی بعد از اینکه امام سلام داد وارد مسجد شدند سپس گفتند: به صورت جماعت نماز نمی‌‌خوانیم هر کسی به تنهایی نماز بخواند بدون شک باعث تفرقه بین مسلمانان می‌‌شود بنابراین جمع شدن آن‌‌ها بر یک امام و خواندن نماز به صورت جماعت به همبستگی و انسجام نزدیک‌‌تر است تا اینکه هر یک جدا از دیگری به تنهایی نماز بخواند و این قضیه برای کسی که در آن بیاندیشد واضح و آشکار است بلکه به صراحت در احادیثی که از رسول الله ﷺ از قولش ذکر نمودیم بیان شده است: «من یتصدق علی هذا؟ » همچنین از جمله آنچه از قولش ذکر نمودیم: «صلاة الرجل مع الرجل أزکی من صلاته وحده» الله توفیق دهنده است.
سؤال: شیخ بزرگوار! آیا نماز دو نفر با هم نماز جماعت محسوب می‌‌شود؟
جواب: نماز دو نفر با هم نماز جماعت محسوب می‌‌شود.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: ذهبت إلى المسجد لأداء إحدى الصلوات فوجدت الجماعة قد انتهوا من صلاتهم، ووجدت رجلًا يُصَلِّي منفردًا، فظننت أنه يتم الفريضة فصففت معه، وبعد أن سَلَّم قمت لأكمل صلاتي، وبعد انتهائي قال: إنما كنت أُصَلَّى الراتبة وليست الفريضة، فما الحكم في هذا من ناحية ائتمام المفترض بالمتنفل؟ وهل يعتبر أنا صلينا جماعة أم لا؟

فأجاب رحمه الله تعالى: ائتمام المفترض بالمتنفل جائز، ودليل ذلك أن معاذ بن جبل  رضي الله عنه كان يُصَلِّي مع النبي صلى الله عليه وسلم صلاة العشاء، ثم يرجع إلى قومه فيُصَلِّي بهم تلك الصلاة ، فتكون نافلة له وفريضة لهم.

وقع ذلك في عهد النبي صلى الله عليه وسلم، وما وقع في عهد النبي -عليه الصلاة والسلام- وأقره الله تعالى، أو أقره النبي صلى الله عليه وسلم بعد أن عَلِمَهُ، فإنه يكون جائزا ومشروعا إذا كان من العبادات.

وعلى هذا نقول: إن ائتمام المفترض بالمتنفل جائز ولا حرج فيه، بدليل حديث معاذ بن جبل رضي الله عنه.

وقال بعض أهل العلم إنه لا يجوز أن يَأْتَمَّ المفترضُ بِالْمُتَنَفِّل؛ لأن صلاة المأموم حينئذ أكمل من صلاة الإمام، ولا ينبغي أن يكون الْمُؤْتَمَّ أكمل من الإمام، وهذا التعليل في مقابلة النص، فلا عبرة به.

وجواب بعضهم عن حديث معاذ رضي الله عنه أن النبي صلى الله عليه وسلم قد يكون لم يعلم به، جواب غير سَدِيدٍ، وذلك لأننا لو سَلَّمْنَا جدلا أن النبي صلى الله عليه وسلم لم يعلم به فإن الله تعالى قد عَلِمَ به بلا شك، ولو كان مما لا يرضاه الله -عز وجل- ما أقرهم على ذلك.

ولهذا إذا وقع شيء يخفى على النبي -عليه الصلاة والسلام- مما لا يرضاه الله بينه، كما في قوله تعالى: ﴿ يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَىٰ مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا ﴾ [النساء:108]، وبهذه الآية نعلم أن كل فِعْلٍ يَقَعُ في عهد النبي -عليه الصلاة والسلام- وفي زمن نزول الوحي، ولم ينكره الله -عز وجل-، فإنه يكون من الأمور الجائزة، وإذا ثبت الدليل وانتفى المعارض المقاوم فإنه يجب القول بمقتضى الدليل، وأنه يجوز أن يأتم المفترض بالمتنفل.

أما: هل تكون جماعة؟ فنقول: نعم، إن صلاتك معه تكون جماعة، وذلك أنه ينبغي إذا دخل جماعة في مسجد قد فاتتهم الصلاة، ينبغي لهم أن يُصَلُّوا جماعة حتى يحصلوا أجر الجماعة، ولكن أجر هذه الجماعة لا تكون كأجر الجماعة السابقة الأصلية؛ لأنها في الغالب أقل، ولأنها متخلفة عنها. وإنما قلت: يستحب أن يُصَلُّوا جماعة؛ لأن النبي صلى الله عليه وسلم يقول: «صلاة الرجل مع الرجل أزكى من صلاته وحده وصلاته مع الرجلين أزكى من صلاته مع الرجل، وما كان أكثر فهو أحب إلى الله»، وهذا عام يشمل صلاة الجماعة الأولى الأصلية، وصلاة الجماعة الثانية التي كانت من أجل الضرورة لفوات الجماعة الأولى.

وأما قول من قال من أهل العلم إن من أتوا إلى المسجد بعد انتهاء الجماعة فإنهم لا يصلون جماعة، فإنه قول لا دليل عليه، بل والأثر الذي رووه عن ابن مسعود رضي الله عنه قضيَّةُ عَيْنٍ تحتمل أوجها وأسبابًا قد تكون معلومة لنا أو لا، فلعل ابن مسعود رضي الله عنه رجع فصلّى في بيته لأمور اعتبارية اعتبرها في ذلك الوقت، وهو أنه يخشى إن صلى وشاهده العامة ظنوا أنها من الصلاة المشروعة، أو أنه لا يريد الصلاة خلف ذلك الإمام، أو ما أشبه ذلك من الأسباب.

ويدل لهذا أن صاحب المغنيه رحمه الله  ذكر أن ممن رُوي عنهم استحباب الجماعة لمن فاتتهم الجماعة الأولى ابن مسعود رضي الله عنه، كما هو معلوم لمن اطلع عليه.

وعلى هذا فالقول بأن الجماعة بعد الجماعة إذا فاتت أنها بدعة وتُكْرَهُ أو ما أشبه ذلك، قول لا وجه له، لا سيما وأنه قد ثبت عن النبي-عليه الصلاة والسلام- أن رجلًا دخل فأراد أن يصلي وحده، فقال النبي -عليه الصلاة والسلام-: «من يقوم مع هذا فيتصدق عليه؟» فقام معه أحد الصحابة، وهذا دليل على أن الجماعة بعد الجماعة مشروعة؛ لأمر النبي صلى الله عليه وسلم بها.

وأما قول من قال: إن هذا فيه متصدق ومتصدق عليه، فلا يقاس عليه من دخل بعد صلاة الجماعة. فنقول: إذا كان الرسول -عليه الصلاة والسلام- أمر مَنْ صَلَّى جماعة من قبل أن يُعيد الجماعة مع هذا من أجله، فكيف بمن لم يصل جماعة أصلا؟ فاستحباب الجماعة بحقهما أولى ولا حرج أن نقول: كل منكما متصدق ومتصدق عليه.

نعم إن اعتيدت الجماعة الثانية في المسجد بحيث جعلت عادة راتبة يصلي هؤلاء ثم يأتي بعدهم قوم يصلون ، فإنه – لا شك- من الأمور التي ينهى عنها؛ لأنها تُؤَدِّي إلى تفرق المسلمين والتواني عن الجماعة الأولى، ويحصل فيها مفاسد، فيفرق بين الأمر العارض وبين الأمر الدائم المستمر، فاتخاذ جماعة أخرى في المسجد عادة راتبة لا شك أنه يُنهى عنها؛ لأنه ليس من هذي الصحابة رضي الله عنهم، وأما إذا فاتت الجماعة نفرًا بغير قصد، ولكن من أجل الضرورة، فإنه في هذه الحال بلا شك يستحب أن يُصَلُّوا جماعة ولا يصلوا فرادى، ولا شك أن كل واحد من الناس إذا دخل جماعة في المسجد بعد أن سَلَّم الإمام، ثم قالوا: ما نُصَلِّي جماعة، كل واحد يصلي وحده، لاشك أن في هذا تفرقة بين المسلمين، فإن اجتماعهم على إمام وصلاتهم جماعة أقرب إلى الائتلاف والاجتماع من كون كل واحد منهم يتفرق عن الآخر، وهذا ظاهر لمن تدبره وتأمله، بل إنه صريح فى الأحاديث فيما ذكرناه من قول الرسول -عليه الصلاة والسلام-: «من يتصدق على هذا؟»، وفيما ذكرناه من قوله: «صلاة الرجل مع الرجل أزكى من صلاته وحده»، والله الموفق.

يقول السائل: فضيلة الشيخ صلاة الاثنين وحدهما هل تعتبر جماعة؟

فأجاب رحمه الله تعالى: صلاة الاثنين وحدهما تعتبر جماعة.

مطالب مرتبط:

(۲۹۲۴) حکم اقتدای مأموم به امام مشغول در نافله

این کار درست است و نهایت آن اقتدا نمودن کسی که نماز فرض می‌‌خواند به کسی که نماز سنت می‌‌خواند است و این کار جایز است...

ادامه مطلب …

(۲۹۲۱) حکم اعاده‌ی نماز با نیت صدقه برای فرد متأخر در جماعت

بله، هرگاه شخصی وارد شد در حالی که نماز از او فوت شده بود برای او کسی که در مسجد است مستحب است که بلند شده و به وسیله‌‌ی نماز خواندن همراه او به او صدقه بدهد تا اینکه فضیلت جماعت را درک کند...

ادامه مطلب …

(۲۹۱۹) حکم نماز جماعت با نیت متفاوت

امامت کسی که نافله می‌‌خواند برای کسی که نماز فرض می‌‌خواند جایز است، این قول راجح است...

ادامه مطلب …

(۲۹۲۰) آیا برای انسان جایز است که همراه امام نماز فرض بخواند در صورتی که امام نماز نافله می‌‌خواند؟

بله، برای انسان جایز است که که نماز فرض را پشت سر کسی که نافله می‌‌خواند بخواند...

ادامه مطلب …

(۲۹۲۳) حکم تبدیل نیت نماز سنت به فرض به سبب اقتدای دیگران

نمازش را به عنوان نماز فرض کامل نمی‌‌کند بلکه آن را به عنوان نافله کامل می‌‌کند و آن‌‌ها بقیه‌‌ی نماز خود را هنگامی که سلام داد کامل می‌‌کنند....

ادامه مطلب …

(۲۹۲۶) حکم اقتدای مأمومین در اثنای نماز تراویح برای تکمیل نماز عشاء

این فعلی که برخی از مردم آن را انجام می‌‌دهند همان‌‌طور که سؤال کننده نقل نمود فعلی جایز است...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه