چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۲۳۷۵) اقسام حرکت در نماز

(۲۳۷۵) سوال: شیخ بزرگوار حرکت در نماز بدون شک نماز را باطل می‌کند اما هنگامی که حشره‌ای در اثنای نماز اذیت می‌کند یا کسی که سرما خورده است و آب ریزش بینی دارد و غیره نیاز به حرکت می‌باشد آیا در این صورت حق دارد که با دستش حشره را براند یا بینی‌اش را پاک کند؟ یا باید تا پایان نماز صبر کند؟

جواب:

قول سوال کننده که می‌گوید: حرکت در نماز، نماز را باطل می‌کند صحیح نیست و حرکت در نماز دارای اقسامی است:

قسمت اول: حرکت واجب.

قسمت دوم: حرکت مستحب.

قسمت سوم: حرکت مباح.

قسمت چهارم: حرکت مکروه و آن اصل حرکت در نماز است.

قسمت پنجم: حرکت حرام که نماز را باطل می‌کند.

اما حرکت واجب: هر حرکتی که صحت نماز بر آن معلق باشد مثل اینکه در پوشش سرش یا در لباسش یا در خفش نجاستی وجود داشته باشد که در این صورت از بین بردن نجاست واجب است لذا باید پوشش سرش را بیاندازد و شلوار و خفش را در آورد زیرا صحت نماز به آن معلق است و برای همین هنگامی که جبرئیل رسول الله ﷺ را با خبر ساخت که در دمپایی‌اش پلیدی وجود دارد رسول الله ﷺ آنها را در آورد[۱] و همچنین اگر نماز‌گزار در بیابانی باشد و رو به غیر قبله ایستاده است و اینگونه اجتهاد کرده است سپس شخصی می‌آید و او را با خبر می‌سازد که قبله در سمت راست او قرار دارد بنابراین بر او واجب می‌شود که به سمت قبله حرکت کند زیرا که صحت نماز بر این حرکت معلق است و همچنین اگر خودش به تنهایی به خاطر پر بودن صف پشت صف ایستاده است سپس جلوی جا باز می‌شود پس در این صورت جلو رفتن او واجب می‌شود زیرا صحت نمازش به این حرکت وابسته است و برای این مثال‌های دیگری نیز وجود دارد اما ضابطه‌ی آن این است: هر حرکتی که صحت نماز بر آن معلق باشد واجب است.

اما حرکت مستحب: هر حرکتی که فضل نماز بر آن معلق باشد مثل راست کردن صف زمانی که کم کم مردم صف را راست می‌کنند که راست کردن آن موجب حرکت است و مثل این در ابتدا امام با یک مأموم نماز می‌خواند سپس نفر سومی می‌آید که در این صورت سنت است شخص دومی به عقب بیاید که این حرکت مستحب می‌باشد زیرا که کمال نماز به آن وابسته است.

بسیاری از مردم سوال می‌کنند: هنگامی که شخص سومی می‌خواهد وارد صف نماز جماعت شود آیا ابتدا مأموم را به عقب بکشد و امام جلو رود بعد صف ببندد یا ابتدا صف ببند بعد ماموم را به عقب بکشد جواب: امام جلو می‌رود یا مأموم عقب می‌آید سپس صف بسته می‌شود زیرا اگر صف قبل از جلو رفتن امام یا عقب آمدن مأموم بسته شود، لازمه‌ی حرکتی در نماز است که به آن نیازی نیست بنابراین هر حرکتی که کمال نماز به آن معلق باشد حرکت مستحب است.

اما حرکت مباح: هر حرکتی که برای حاجتی باشد که به نماز تعلق ندارد یا برای ضرورتی باشد مثل شخصی پشت در است و اجازی ورود می‌خواهد و درب نیز بسته است پس کمی عقب می‌رود و درب را باز می‌کند یا این که کسی با او صحبت می‌کند که آن چیز حاصل شده است یا نه؟ و نمازگزار با اشاره‌ی سر جواب بله یا خیر را می‌دهد و مانند آن.

اما خاریدن در نماز: اگر کم باشد که خشوع را از بین نمی‌برد از قسم مباح می‌باشد ولی اگر خاریدن شدید است که خشوع را از بین می‌برد خاراندن آن به خاطر از بین رفتنش سنت است زیرا کمال نماز به آن وابسته است چون هنگامی که آن را خارید آرام می‌گیرد و قلبش حاضر نماز می‌شود.

و اما حرکت مکروه: حرکتی است که نیازی به آن نیست ولی حرکت زیادی نیز نمی‌باشد مانند بعضی از مردم که با قلمشان یا ساعتشان یا بینی‌شان یا دستمال سرشان و مانند آن بازی می‌کنند که این حرکت مکروه است و اگر زیاد و پی‌در پی باشد وارد قسمت پنجم می‌شود و آن حرکات زیاد غیر ضروری است که نماز را باطل می‌کند زیرا کاملا با نماز منافات دارد و همچنین خنده جز آن است و نماز را باطل می‌کند زیرا خنده کاملا با خشوع در نماز منافات دارد و برای همین علما می‌‌گویند: خنده در نماز آن را باطل می‌کند ولی تبسم اینگونه نیست و تبسم صدا ندارد و نماز را نیز باطل نمی‌کند.


[۱] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: فضيلة الشيخ إن الحركة في الصلاة تبطلها لا شك في ذلك، ولكن عندما تأتي حشرة أثناء الصلاة على وجه المصلي مثل ذباب مزعج أو عندما يكون الإنسان به زكام مع رشح وغير ذلك، مما يدعوه للحركة، هل له الحق بحركة يده لطرد تلك الحشرة أو لمسح أنفه؟ أم عليه بالصبر حتى تنقضي الصلاة؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: قول السائل: إن الحركة في الصلاة لا شك أنها تبطل الصلاة، ليس بصحيح، الحركة في الصلاة على أقسام:

القسم الأول: حركة واجبة.

والثاني : حركة مستحبة.

والثالث: حركة مباحة.

والرابع: حركة مكروهة، وهو الأصل في الحركة في الصلاة.

والخامس: حركة محرمة تبطل الصلاة.

فأما الحركة الواجبة فهي كل حركة تتوقف عليها صحة الصلاة، مثال ذلك: أن يذكر أن في غطاء رأسه نجاسة، أو في لباسه نجاسة، أو في خفه نجاسة، ففي هذه الحال يجب عليه أن يزيل ذلك النجس، فيخلع غطاء الرأس، ويخلع السروال، يخلع الخف؛ لأنه يتوقف على ذلك صحة الصلاة، ولهذا لما أخبر جبريل النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم- أن في نعليه قذرًا خلعهما رسول الله -صلى الله عليه وعلى آله وسلم-، وكذلك لو كان المصلي غير مستقبل للقبلة في البر، لكن هذا الذي أداه إليه اجتهاده، فجاءه إنسان وقال: القبلة على يمينك فهنا يجب أن يتحرك نحو القبلة؛ لأنه يتوقف على هذه الحركة صحة الصلاة، وكذلك لو صف وحده خلف الصف، لكمال الصف ثم انفرج أمامه فرجة، فإنه يتقدم إلى الصف وجوبا؛ لأن هذه الحركة يتوقف عليها صحة الصلاة، ولهذا أمثلة أخرى لكن ضابطها كل حركة يتوقف عليها صحة الصلاة فإنها واجبة.

أما المستحبة: فكل حركة يتوقف عليها فضل في الصلاة، مثل: التراص في الصف، بأن يتراص الناس شيئًا فشيئًا، فهنا لا بد من حركة، ومثل أن يبتدئ الصلاة اثنان إمام ومأموم، ثم يأتي ثالث فهنا السُّنَّةُ أن يتأخر الاثنان خلف الإمام، فهذه الحركة مستحبة؛ لأنه يتوقف عليها كمال الصلاة.

ويتساءل كثير من الناس هل يصف الداخل الثالث قبل أن يجذب صاحبه ويقدم الإمام، أو يقدم الإمام، أو يجذب صاحبه قبل أن يصف في الصلاة؟ والجواب: أنه يقدم الإمام، أو يؤخر المأموم ثم يَصَفٌ؛ لأنه لو صَفَّ قبل أن يقدم الإمام، أو يؤخر المأموم لزم من ذلك حركة في الصلاة لا داعي لها، فالحركة المستحبة كل حركة يتوقف عليها كمال الصلاة.

أما الحركة المباحة كل حركة لحاجة لا تتعلق بالصلاة، أو لضرورة، مثال ذلك: أن يستأذن عليه أحد ليدخل إلى حجرته والباب مغلق، فيتقدم قليلا ثم يفتح الباب، أو يكلمه أحد في شيء هل حصل أو لم يحصل؟ فيشير برأسه نعم، إن كان حاصلا، أو بيده لا، إن كان غير حاصل، وما أشبه ذلك. وأما الحكة في الصلاة فإن كانت حكة يسيرة لا تذهب الخشوع فهي من القسم المباح، وإن كانت حكة شديدة تذهب الخشوع فالحركة من أجل برودتها سُنَّة؛ لأن ذلك يتوقف عليه كمال الصلاة؛ لأنه إذا حَكَّهَا بردت عليه، وصار قلبه حاضرا في الصلاة.

وأما الحركة المكروهة: فهي الحركة التي لا حاجة إليها؛ ولكنها ليست كثيرة ، كما يوجد من بعض الناس يعبث بقلمه، أو بساعته، أو بأنفه، أو بغطاء رأسه أو ما أشبه ذلك، هذه حركة مكروهة، فإن كثرت وتوالت صارت من القسم الخامس، وهو: الحركة الكثيرة لغير الضرورة، فهذه تبطل الصلاة؛ لأنها تنافي الصلاة تماما، ومن ذلك الضحك، فإن الضحك في الصلاة مبطل لها؛ لأن الضحك ينافي الخشوع تماما، ولهذا قال العلماء – رحمهم الله -: إن الضحك في الصلاة مبطل لها دون التبسم، فالتبسم ليس فيه صوت، فلا يكون مبطلا للصلاة.

مطالب مرتبط:

(۲۳۷۹) حکم حرکت امام در نماز بدون عذر

حرکت در نماز به پنج قسمت تقسیم می‌شود:....

ادامه مطلب …

(۲۳۸۳) حکم حرکت در نماز به دلیل مشاهده سایه فردی دیگر

اگر زیاد از قبله منحرف نشده باشد نمازش باطل نمی‌شود ولی شایسته است که انسان در نمازش که در مقابل پروردگارش ایستاده است به هیچ کس التفات نکند...

ادامه مطلب …

(۲۳۷۷) چگونه یک انسان مسلمان در نمازش خشوع داشته باشد؟

از اسباب خشوع: حریص بودن بر تفکر و تأمل به آنچه در نماز می‌گویی و اگر قرآن است به معنای آن و اگر دعا است حاضر بودن قلب بر این که نیاز تو در این دعا و الله نزدیک و اجابت کننده است ....

ادامه مطلب …

(۲۳۸۱) حکم جابه‌جایی به صف اول در میان نماز

بله نماز صحیح است و هنگامی که در صف دوم بودی و دیدی که در صف جلوی شما جای خالی وجود دارد مشروع است که به جلو بروی زیرا این از کمال نماز می‌باشد....

ادامه مطلب …

(۲۳۷۶) آیا حرکت کردن از روی فراموشی نماز را باطل می‌کند؟

حرکت در نماز پنج قسمت دارد: واجب، سنت، مباح، حرام و مکروه.....

ادامه مطلب …

(۲۳۸۰) حکم صحت نماز جماعت در صورت کنار زدن امام توسط مأموم

نماز این امام جایز است زیرا کاری نکرده است که نمازش را باطل کند...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه