چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۱۸۱۴) آیا جایز است که قضای نماز پدرم را بجا آورم؟

(۱۸۱۴) سوال: از شخصی که آگاهی در دین دارد و امام مسجد می‌باشد سوال کردم: آیا جایز است که قضای نماز را از جای پدرم بجا آورم؟ و در ۶۵ سالگی وفات کرد و قبل از مرگش فلج پنجاه درصدی بود که سکته‌ی مغزی کرده بود و جواب آن این بود: بله جایز است که از جای او نماز بخوانی و پدر من در بخش مراقبت‌های ویژه وفات کرده و آخرین سخنش الحمدلله لااله الا الله بوده و من همه‌ی نماز‌های فرض و روزه هایش را بجا آورده‌ام و آیا این برای من جایز است و پدرم دو سال پیش تقریبا فوت کرده است؟

جواب:

از اللهÀ می‌خواهیم که ختم حیات پدرت شما بر اخلاص و یقین بوده باشد تا آنچه آخرین کلامش بوده است محقق گردد و برای کسی که آخرین کلامش در این دنیا لااله الا الله باشد بشارت است که وارد بهشت گردد و از اللهÀ می‌خواهیم که ختم ما و برادران مسلمانمان بر توحید و ایمان باشد.

اما نماز خواندن از جای پدرت جایز نمی‌باشد زیرا قضا کردن عبادت است و عبادت توقیفی است یعنی باید شرع بر آن راهنمایی کند و در شرع وارد نشده است که قضای نمازهای میت را بجا آوریم و برای همین قضایی نیست که از پدرت بجای آوری و کسی که آن فتوا را به شما داده فتواش صحیح نبوده است که قضای نماز را بجای پدرت بجای آوری.

و اما روزه، پس قطعا پدر شما مادامی که مریض بوده است بر او لازم نبوده است که روزه بگیرد زیرا مثل این بیماری امید به بهبودی آن نیست و برای آن واجب است به برای هر روز، روزه به یک مسکین غذا دهد و یک صاع گندم برای چهار مسکین کافی است یعنی برای چهار روز کافی است و اگر پدر شما دو ماه روزه نگرفته است پس لازم است به ۶۰ مسکین غذا دهید یک بار برای سال اول و یک بار برای سال دوم و از جای او روزه نگیر زیرا هر کسی که بیماری‌ای دارد که امید به بهبود آن نیست و افطار کرد، روزه بر آن فرض نیست بلکه برای آن غذا دادن فرض است.

خلاصه‌ی جواب: نمازهایی که از پدرت فوت شده را بجا نیاور زیرا که در شرع چنین چیزی وارد نشده است و قضای عبادتی نیاز به ورود شرع است و در شرع چیزی وارد نشده است مگر روزه.

و هر آنچه از روزه از پدرت فوت شده است پس به مقدار هر روز به یک مسکین غذا داده می‌شود زیرا که روزه گرفتن واجب نیست و آن چیزی که واجب است غذا دادن است.

و این قول رسول اللهﷺ که می‌فرماید: «مَنْ مَاتَ وَعَلَيْهِ صِيَامٌ صَامَ عَنْهُ وَلِيُّهُ»[۱] (کسی که بمیرد و بر وی روزه‌ی قضایی باشد، ولی او از جانب او روزه بگیرد) در مورد شخصی است که توان قضا را دارد یعنی می‌توانسته قضا کند ولی قضا نکرده است پس این است که اگر فوت کرد بجای او روزه گرفته می‌شود.


[۱] رواه البخاری (۱۹۵۲) و مسلم (۱۱۴۷).

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: سألت أحد الإخوة المتفقهين في الدين وإمام مسجد قائلا: هل يجوز لي الصلاة قضاء عن والدي رحمه الله؟ حيث إن ظروف مرضه قبل رحيله عن عمر يناهز ٦٥ عاما هي عبارة عن شلل نصفي وجلطة مُرَكَّزَةٌ في المخ. وكان الجواب: بنعم، يجوز لك أن تصلي عنه. وقد توفي والدي في غرفة العناية المركزة، وكان آخر ما قال الحمد لله لا إله إلا الله. وأنا أصلي جميع الفروض عنه وأصوم عنه، فهل يجوز لي هذا وهو متوفى منذ عامين تقريبا؟

فأجاب -رحمه الله تعالى -: نسأل الله تبارك وتعالى أن يجعل ما ختم به حياة والدك صادرا عن إخلاص ويقين حتى يتحقق أن آخر ما قال لا إله إلا الله، والبشرى لمن كان آخر قوله من الدنيا لا إله إلا الله أن يدخل الجنة نسأل الله تعالى أن يختم لنا ولإخواننا المسلمين بخاتمة التوحيد والإيمان.

أما الصلاة عن أبيك: فإنه لا يجوز أن تقضي الصلاة عنه، لأن القضاء عبادة، والعبادة مبنية على التوقيف -أي: على ورود الشرع بها ولم يرد في الشرع بأن الميت يقضى عنه شيء من الصلوات، وعلى هذا فلا تقضي عن والدك شيئًا، والذي أفتاك بهذا ليس على صواب في فتواه، أي: الذي أفتاك بأن تقضي عنه الصلاة ليس على صواب في فتواه.

أما الصوم فإن أباك لا يلزمه الصوم مادام مرضه هذا المرض الذي ذكرت، لأن مثل هذا المرض لا يرجى برؤه، وعلى هذا فالواجب أن يطعم عن كل يوم مسكينا، والصاع من البر يكفي لأربعة مساكين، أي: يكفي لأربعة أيام، فإذا كان أبوك لم يصم شهرين، وكان الشهران تامين فإنه يلزمك أن تطعم ستين مسكينًا مرتين مرة للعام الأول ومرة للعام التالي، ولا تصم عنه، لأن كل من لا يُرْجَى زوال عذره إذا أفطر فإن فرضه الإطعام وليس فرضه الصيام عنه.

فخلاصة الجواب: أن لا تصلي عن أبيك ما فاته من الصلوات، لأن ذلك لم يرد به الشرع، والقضاء عبادة تحتاج إلى ورود من الشرع، ولم يرد الشرع إلا في الصوم.

وأما ما فات أباك من الصيام فإنه يطعم عن كل يوم مسكين، لأن الصيام ليس واجبًا عليه، وإنما الواجب عليه الإطعام.

وأما قول النبي – صلى الله عليه وعلى آله وسلم-: «من مات وعليه صيام صام عنه وليه» فهذا إنما يكون في رجل تمكن من القضاء، أي: من قضاء ما تركه من الصوم ولكنه لم يقض ، فهذا هو الذي إذا مات يصام عنه.

مطالب مرتبط:

(۱۸۲۰) همسرم تارک نماز است، حکم شریعت در مورد ارتباط با این مرد چیست؟

حکم شرع در نظر ما در مورد این شوهری که تارک نماز است و سوال کننده می‌داند که او کافر است پس ادامه دادن زندگی با او جایز نیست...

ادامه مطلب …

(۱۷۵۸) آیا کسی که فقط برخی مواقع نماز می‌خواند اسم کافر بر او اطلاق می‌شود یا نه؟

چیزی که برای من ظاهر گشته است این است که تکفیر نمی‌شود مگر با ترک مطلق نماز یعنی او نماز نمی‌خواند و از او شناخته نیست که نماز خوانده است و مستمر بر ترک نماز است...

ادامه مطلب …

(۱۸۳۳) حکم تعلل در خواندن نماز در وقتش

او کافر نیست ولی گناه کار است و روزه اش بسیار ناقص است، بر او واجب است که از این کار به سوی الله توبه کند عزم خود را صادقانه جزم کند که نماز را در وقتش با جماعت ادا کند...

ادامه مطلب …

(۱۸۰۳) حکم قضای نمازهایی که فوت شده است

نیازی به قضای آنچه از شما فوت شده است نیست زیرا که اگر قضا نیز بکنی فایده‌ای ندارد برای این که وقتی بدون عذر شرعی از وقت خارج شود قضا فایده‌ای ندارد....

ادامه مطلب …

(۱۸۲۱) حکم شوهر و یا زنی که تارک نماز است

اگر شوهر نه در مسجد و نه در خانه نماز نمی‌خواند، قول راجح از اهل علم این است که او کافر است و از ملت اسلام خارج شده است و چیزی است که قرآن و سنت و اقوال صحابه بر آن دلالت می‌دهد....

ادامه مطلب …

(۱۷۶۶) حکم دعا فرزند برای پدر تارک نماز

اگر پدر شما تا زمان مرگش نماز نمی‌خوانده برای شما حلال نمی‌باشد که برای او دعای مغفرت و رحمت کنی چون که او بر کفر مرده است...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه