پنج‌شنبه 17 ربیع‌الثانی 1447
۱۷ مهر ۱۴۰۴
9 اکتبر 2025

(۱۷۸۲) حكم مردی كه وفات کرده است و به اخلاق نیک متصف بوده است ولی نماز نمی‌خوانده است

(۱۷۸۲) سوال: مردی وفات کرده است که به کرم و اخلاق نیک متصف بوده است ولی نماز نمی‌خوانده است و روزه هم نمی‌گرفته است و بعد از مرگ او خانواده‌اش ۳۰۰۰دینار به شخصي داده‌اند که نماز‌های قضای او را بخواند و به جای او روزه را بجای آورد. آیا چنین کاری شرعی می‌باشد؟ و حکم گرفتن چنین مالی چیست؟

جواب:

این مردی که وفات کرده است و نماز و روزه را انجام نمی‌داده است والعیاذ بالله بر کفر مرده است چون که قول راجح از اقوال اهل علم که از قرآن و سنت و اقوال صحابه برمی‌آید این است که تارک نماز کافر است اما کسی که منکر نماز باشد اگر نماز را بخواند هم کافر است و نصوص وارده در این مورد در ترک کردن نماز آمده است نه بر انکار نماز پس امکان ندارد وصفی که شرع به آن اعتبار داده است را ملغا کنیم و آن را بر انکار حمل کنیم همانطور که برخی از اهل علم این کار را کرده‌اند و این حمل، مستلزم الغا وصفی است که شرع حکم را به آن معلق کرده است و اعتبار به وصفی دهیم که شرع آن ذکر نکرده است در صورتی که در این حمل تناقض وجود دارد برای این که منکر آن کافر است حتی اگر نماز را بخواند اگر نماز را با جماعت هم بخواند و به مسجد هم بروند ولی معتقد باشد که نمازهای پنجگانه فرض نیست کافر است.

پس واضح شد که این حمل صحیح نمی‌باشد و این مردی که با بی‌نمازی وفات کرده کافر مرده است و در روز قیامت همراه فرعون، هامان، قارون و ابی بن خلف حشر می‌گردد والعیاذ بالله.

و اما بذل مالی که برای این مرد شده است که نماز و روزه را به جای بجای آورند صحیح نمی‌باشد و عقد اجاره در هیچ عملی که برای نزدیک شدن به اللهÀ است صحیح نیست پس صحیح نمی‌باشد که شخصی به یکی بگوید تو را اجاره می‌کنم تا برای من نماز و روزه را بجای آوری و فقط علما در مورد حج اختلاف کرده‌اند که اینجا موضع ذکر آن نیست.

و این مالی که به غیر حق گرفته شده است واجب است که برگرداننده شود چون که آن را به غیر حق گرفته است و آن نمازهایی که برای این میت خوانده است نفعی به این میت نمی‌رساند زیرا که اصلا غیر مسلمان است و هیچ عمل صالحی برایش نفعی ندارد حتی عملی که خودش انجام داده است به خاطر این قول اللهÀ که می‌فرماید: {وَمَا مَنَعَهُمۡ أَن تُقۡبَلَ مِنۡهُمۡ نَفَقَـٰتُهُمۡ إِلَّاۤ أَنَّهُمۡ كَفَرُوا۟ بِٱللَّهِ وَبِرَسُولِهِۦ وَلَا یَأۡتُونَ ٱلصَّلَوٰةَ إِلَّا وَهُمۡ كُسَالَىٰ وَلَا یُنفِقُونَ إِلَّا وَهُمۡ كَـٰرِهُونَ} [سوره التوبة: ۵۴] (و هیچ چیز مانع قبول انفاق‌های آن‌ها نشد، مگر آنکه به الله و پیامبرش کافر شدند، و جز با کسالت (و بی میلی) برای نماز حاضر نمی‌شوند، و جز با کراهت انفاق نمی‌کنند) و {وَقَدِمۡنَاۤ إِلَىٰ مَا عَمِلُوا۟ مِنۡ عَمَلࣲ فَجَعَلۡنَـٰهُ هَبَاۤءࣰ مَّنثُورًا} [سوره الفرقان: ۲۳] (و ما به سراغ هرگونه عملی‌که انجام داده‌اند؛ می‌‌رویم، پس آن را (چون) غبار پراکنده (در هوا) قرار می‌دهیم)

شیخ بزرگوار: آیا این فقط برای این است که او غیر مسلمان است؟ یا همچنین اجاره کردن برای نزدیکی به الله جایز نیست؟

هر دو وجه را ذکر کردیم حتی اگر مسلمان باشد نیز جایز نیست که شخصی اجاره شود تا برای نماز و روزه را بجای آورد.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: توفي رجل كان يتصف بالكرم وحسن الخلق، ولكنه لم يكن يصلي ولا يصوم، وبعد وفاته دفع أهله مبلغ ثلاثة آلاف دينار لشخص آخر لكي يصلي عنه قضاء ما فاته من صلوات ويصوم عنه، فهل يصح ذلك شرعًا؟ وما حكم أخذ المال عن ذلك؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذا الرجل الذي توفي وهو لا يصلي ولا يصوم، توفي والعياذ بالله على الكفر ، لأن القول الراجح من أقوال أهل العلم، والذي تؤيده نصوص الكتاب والسُّنَّة وأقوال الصحابة رضي الله عنهم أن تارك الصلاة كافر، أما جاحد الصلاة فإنه كافر ولو كان يصلي، والنصوص الواردة إنما وردت في الترك لا في الجحود، فلا يمكن أن نلغي هذا الوصف الذي اعتبره الشرع، بأن نحمله على الجحود كما فعل بعض أهل العلم من حمل النصوص الواردة في تكفير تاركها على من تركها جحودًا، فإن هذا الحمل يستلزم إلغاء الوصف الذي علق الشارع الحكم عليه، واعتبار وصف آخر لم يكن مذكورًا، كما أن هذا الحمل متناقض، وذلك لأن الجاحد كافر ولو صلّى، حتى لو كان يصلي مع الجماعة ويتقدم إلى المسجد وهو يعتقد أن الصلوات الخمس غير مفروضة عليه، وأن ما يفعله على سبيل التطوع فإنه كافر.

تبين بهذا أن حمل النصوص الدالة على كفر تارك الصلاة على من تركها جحودا حمل غير صحيح وليس في محله، وعلى هذا فيكون هذا الرجل الذي مات وهو لا يصلي كافرا، يحشر يوم القيامة مع فرعون وهامان، وقارون، وأبي بن خلف، والعياذ بالله. أما ما بذلوه لهذا الرجل ليصوم عنه ويصلي عنه فإن هذا ليس بصحيح لأنه لا يصح عقد الإجارة على أي عمل من أعمال القُرْبَةِ، فلا يصح أ أن يقول شخص لآخر: أستأجرك على أن تصلي عني أو تصوم عني، وإنما اختلف العلماء في الحج، وليس هذا موضع ذكره.

وهذا المال الذي أخذه أخذه بغير حق، فالواجب عليه أن يَرُدَّه إلى أهله لأنه أخذه بغير حق، والصلوات التي صلاها لا تنفع هذا الميت، لأنه غير مسلم، وغير المسلم لا ينفعه أي عمل من الأعمال، حتى عمله هو بنفسه لا ينفعه، لقوله تعالى: ﴿ وَمَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَوَةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كرهون [التوبة: ٥٤]، ولقوله تعالى: ﴿ وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هباء منثورًا ﴾ [الفرقان: ٢٣].

فضيلة الشيخ: هل هذا لأنه غير مسلم فقط؟ أم لأنه أيضًا لا يجوز الإجارة على القرب؟

فأجاب رحمه الله تعالى: ذكرنا الوجهين حتى لو كان مسلما لا يجوز أن يُؤَجر من يصلي عنه أو يصوم عنه.

مطالب مرتبط:

(۱۷۵۶) حکم تعامل با همسایگان بی‌نماز

از جمله چیز‌هایی که بر شما واجب است که به سوی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نصیحتشان کنید

ادامه مطلب …

(۱۷۴۹) حکم اشخاصی که نماز نمی‌خوانند

کسی که نماز نمی‌خواند از مسلمانان نیست بلکه از مرتدین از اسلام هستند....

ادامه مطلب …

(۱۸۰۷) آیا نماز‌های فوت شده کفاره‌ای دارد؟

بر تو لازم است که توبه‌ای صادقانه و نصوح به سوی الله بکنی و زیاد اعمال صالح انجام دهی و آنچه از تو فوت شده است را قضا نکنی زیرا که اگر قضا کنی برای تو فایده‌ای ندارد

ادامه مطلب …

(۱۷۴۶) حکم ترک نماز مریض در بیمارستان

این کار جاهلانه و خطایی می‌باشد و برای مؤمن واجب است که نماز را در وقتش به گونه‌ای استطاعتش را دارد بجای آورد...

ادامه مطلب …

(۱۸۰۸) در مورد نماز‌هایی که از من فوت شده است چه کنم؟

عبادتی که در شرع وقتی محدود و معین دارد جایز نیست که قبل و بعد از آن خوانده شود و اگر انسان آن را بدون عذر آن را از وقتش خارج کند از قبول نمی‌باشد اگر چه نماز را بخواند...

ادامه مطلب …

(۱۷۷۸) نصیحت کردن اشخاص بی‌نماز

باید او را نصیحت کنی، با گفتگو یا پیام یا هدیه دادن نوار و رسائل شاید که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ او را به دست شما هدایت کرد...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه