سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۱۶۶۸) آیا استفاده از عطرهایی که حاوی درصد کم یا زیادی از الکل هستند، جایز است؟

(۱۶۶۸) سوال: آیا استفاده از عطرهایی که حاوی درصد کم یا زیادی از الکل هستند، جایز است؟ درصد اندکِ مشخص برای الکل که علما بر آن اتفاق نظر دارند، چقدر است؟

جواب:

همان طور که واضح است الکل، یک ماده‌ی مست ‌کننده می‌باشد لذا خمر به شمار می‌آید؛ به دلیل فرموده‌ی رسول الله ﷺ: «كلُّ مُسكِرٍ حرامٌ» : (هر ماده‌ی مست ‌کننده، حرام است). در روایت دیگری آمده است: «كلُّ مُسكِرٍ خَمرٌ» : (هر ماده‌ی مست‌ کننده، خمر است). بنابراین اگر الکل با چیز دیگری مخلوط شود و ‌تأثیرش از بین نرود، آن چیز، حرام می‌شود زیرا این چیزی که با آن مخلوط شده در آن تأثیر گذاشته است اما اگر الکل در این مخلوط، حل شده و بی‌تأثیر گردد، حرام نمی‌شود؛ زیرا علماء اتفاق‌نظر دارند که اگر آب با چیزی مخلوط شد و تغییر نکرد، همچنان پاک‌کننده است. درباره‌ی الکل نیز معیار حکم، تأثیرگذاری یا عدم تأثیر الکل می‌باشد. اما جای پرسش است که: آیا خمر از نظر حسی، ماده‌ی نجس و آلوده‌ای است و اگر به لباس، بدن یا ظروف برسد واجب است که شسته شود؟

  1. جمهور علما بر این دیدگاه هستند که ماده‌ی خمر، از نظر حسی ناپاک می‌باشد و اگر به بدن، لباس یا ظرف و غیره برسد، واجب است که شسته شود همانند شستن ادرار و مدفوع که واجب است. استدلال آنان، فرمایش الله B می‌باشد: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ} [المائدة: ۹۰] : (اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! شراب، قمار، بت‌ها و تيرهاى قرعه، پليد و ناپاک هستند؛ از کار شيطان می‌باشند). «رجس» به معنای ناپاک و نجس است زیرا الله B می‌فرماید: {قُلْ لا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ} [الأنعام: ۱۴۵] : (بگو در آنچه به من وحى شده است چیزی را برای هر کسی که بخواهد بخورد‏ حرام نمى‏يابم مگر آنكه مردار، خون ريخته شده يا گوشت ‏خوك باشد كه اين‌ها همگی پليد و ناپاک هستند). استدلال دیگرشان، حديث ابو ثعلبة الخشني Ð است که درباره‌ی استفاده از ظرف‌های اهل کتاب، از رسول الله ﷺ پرسید و ایشان فرمود: «أما ما ذکرت أنك بأرض أهل کتاب: فلا تأكلوا في آنیتهم إلا أن لا تجدوا بُدّا فاغسلوها وكلوا» : (در مورد آنچه از سکونت خود در سرزمین اهل کتاب یاد نمودی: در ظرف‌هایشان چیزی نخورید مگر این‌ که نداشته باشید که در این صورت آن را بشویید و بخورید). درباره‌ی علت این نهی گفته‌اند که اهل کتاب، خمر، گوشت خوک و چیزهایی مانند آن را در ظرف‌هایشان می‌گذارند.
  2. دیدگاه دیگر این است که خمر از نظر حسی، نجس و ناپاک نیست؛ استدلال این قول، این است که اصل در هر چیزی، پاک بودن آن می‌باشد و لزوما هر چیز حرامی، نجس نیست؛ برای مثال، سم بدون تردید حرام است اما نجس و ناپاک نیست. بنا بر قاعده‌ی شرعی نیز (هر چیز نجسی، حرام است اما هر چیز حرامی، نجس نیست). در نتیجه خمر، حرام می‌باشد ولی نجس نیست مگر این‌ که دلیلی بر نجس بودنش باشد. همچنین استدلال کرده‌اند که وقتی تحریم خمر، نازل شد، مسلمانان هر مقدار شرابی که در ظرف‌هایشان داشتند را در کوچه‌های مدینه ریختند و ریختن خمر در کوچه نیز دلیل بر عدم نجاست آن است زیرا جایز نیست که انسان، چیز ناپاک و نجس را در مسیر مسلمانان بریزد چون رسول الله ﷺ فرمود: «اتقوا اللعانَينِ. قالوا: يا رسول الله وما اللعانان؟ قال: الذي يتخلى في طريق الناس أو ظلهم» : (از دو چیزی که سبب لعنت می‌شوند بر حذر باشید. گفتند: ‌ای رسول الله! آن دو چیز کدام است؟ فرمود: کسی ‌که در مسیر مردم یا در سایه‌‌ی آنان چیزهای ناپاک قضای حاجت کند). همچنین زیرا مسلمانان بعد از تحریم خمر، ظرف‌ها را نشستند در حالی که اگر نجس بود، شستن ظروف از آن واجب می‌بود.
    همچنین برای این قول به حدیثی که در صحيح مسلم، ثابت است نیز استدلال نموده‌اند: «أن رجلا أهدى لرسول الله ﷺ راوية خمر، فقال له رسول الله ﷺ «هل علمت أن الله قد حرمها؟» قال: «لا»، فسارّ إنساناً. فقال له رسول الله ﷺ: «بم ساررته؟» فقال: «أمرته ببيعها» فقال: «إن الذي حرم شربها حرم بيعها». قال: ففتح المزادة حتى ذهب ما فيها» : (مردی یک کوزه شراب به رسول الله ﷺ هدیه داد. رسول الله ﷺ به او فرمود: (آیا باخبر شده‌ای که الله، آن را حرام نموده است؟ گفت: خیر. سپس با شخصی آهسته سخن گفت. رسول الله ﷺ فرمود: چه چیزی را با او نجوا نمو‌دی؟ گفت: به او دستور دادم که آن را بفروشد. ایشان ﷺ فرمود: (همان کسی‌ که نوشیدنش را حرام نموده، فروختن آن را نیز حرام نموده است). آن مرد، درب ظرف را باز کرد و شراب را بر زمین ریخت). رسول الله ﷺ به او دستور نداد که ظرف را بشوید در حالی‌ که اگر نجس بود، وی را از نجاست آن آگاه نموده و به شستن آن دستور می‌داد.
    کسانی که خمر را از نظر حسی نجس می‌دانند، به این فرمایش الله B استدلال می‌کنند: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ} [المائدة: ۹۰] : (اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! شراب، قمار، بت‌ها و تيرهاى قرعه، پليد و ناپاک هستند؛ از کار شيطان می‌باشند)؛ در جواب گفته می‌شود: الله B این نجاست را به نجاست عملی مقید نموده و فرموده است: {رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ} [المائدة: ۹۰] : (پليد و ناپاک هستند و از عمل شيطان می‌باشند) وذات آن، نجس نیست زیرا قمار، تیرهای قرعه و بت‌ها از نظر حسی نجس نیستند و خبر نجاست خمر و موارد مذکور یکی است زیرا عاملشان واحد می‌باشد: {إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ} [المائدة: ۹۰] : (شراب، قمار، بت‌ها و تيرهاى قرعه، پليد و ناپاک هستند؛ از عمل شيطان می‌باشند). در چنین حالتی جایز نیست که بین دلالت آیه بر موارد مذکور فرق گذاشته شود مگر این که دلیل صریحی بر این مسئله وجود داشته باشد.
    نخست این ‌که در حديث ابو ثعلبة الخشني Ð دستور به شستن ظرف‌های اهل کتاب، به خاطر نجس بودنشان نیست؛ زیرا ممکن است امر به شستن ظروف کفار بخاطر جدایی ودوری کامل از استعمال ظروف کفار باشد چون این کار باعث تماس با آن‌ها و نزدیک شدن به آنان می‌شود، نه به خاطر نجس بودن ظرف‌ها، زیرا واضح است که نجاست با احتمال، ثابت نمی‌شود. بنابراین پاسخ به پرسش درباره‌ی الکل، مشخص شد و وقتی که خمر، از نظر حسی، نجس نباشد، الکل نیز از نظر حسی، نجس و ناپاک نمی‌باشد لذا بر پاکی خود باقی می‌ماند.
    همچنین اگر مشخص شد که در این عطرها از الکل استفاده شده و تأثیرگذار نیز می‌باشد، آیا استفاده از آن‌ها در مصارفی غیر از نوشیدن، جایز است؟ در پاسخ باید گفت که فرمایش الله B «فَاجْتَنِبُوهُ» یک فرمان کلی و عام می‌باشد و هرگونه استفاده را شامل می‌شود یعنی باید در خوراک، نوشیدنی و غیره از آن خودداری کنیم و بی‌تردید این کار بهتر و به احتیاط نیز نزدیک‌تر است اما این حکم در مورد استفاده از آن در مواردی غیر از نوشیدن، قطعی و حتمی نیست زیرا الله B علت دوری جستن را چنین می‌فرماید: {إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمْ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنْ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنتَهُونَ} [المائدة: ۹۱] : (شيطان فقط مى‏خواهد با شراب و قمار، ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد الله و از نماز باز دارد؛ پس آيا شما دست نمى‏کشيد؟) و این علت فقط در نوشیدن، یافت می‌شود.
    بنابراین دوری جستن از این عطرها، بنا بر پرهیزگاری و احتیاط است اما حکم به حرام بودن به طور قطعی، امکان ندارد؛ اما زنی که قصد خروج از منزل و رفتن به بازار و مکان‌های عمومی را دارد، همچنان برایش جایز نیست که از عطر استفاده کند زیرا موجب فتنه می‌شود. رسول الله ﷺ فرمود: «أيما امرأة أصابت بخوراً فلا تشهد معنا صلاة العشاء» : (هر زنی که بخور استفاده کرده است، همراه با ما در نماز عشا حاضر نشود). بنابراین زن را در صورتی که از بخور و خوشبویی استفاده کرده باشد از حضور در نماز جماعت منع کرد زیرا بوی بخور آشکار می‌شود.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: هل يصح وضع العطر الذي به كحول بنسبة كبيرة أو بنسبة صغيرة؟ وما النسبة الصغيرة المحددة للكحول التي اتفق عليها العلماء؟

فأجاب رحمه الله تعالى: الكحول مادة مُسكِرة كما هو معروف، فتكون خمرا؛ لقول النبي صلى الله عليه وسلم: كُلُّ مُسْكِرٍ حَرَامٌ». وفي رواية: «كُلُّ مُسْكِرٍ خمر». وعلى هذا فإذا خالط الكحول شيئًا، ولم يضمحل بما خالطه، صار هذا الشيء حراما؛ لأن هذا الخليط أثر فيه، أما إذا انغمر هذا الكحول بما خالطه، ولم يظهر له أثر، فإنه لا يحرم بذلك؛ لأن أهل العلم – رحمهم الله – أجمعوا على أن الماء إذا خالطته نجاسة لم تغيره فإنه يكون طهورا، والنسبة بين الكحول وبين ما خالطه قد تكون كبيرة ، وقد تكون صغيرة، بمعنى أن هذا الكحول قد يكون قويا، فيكون اليسير منه مؤثرًا في المخالط، وقد يكون ضعيفًا، فيكون الكثير منه غير مؤثر ، والمدار كله على التأثير. ثم ها هنا مسألتان:

الأولى: هل الخمر نجس نجاسة حسية؟ أي: إنه يجب التنزه منه وغسل الثياب إذا أصابها، وغسل البدن إذا أصابه، وغسل الأواني إذا أصابها أو لا؛ جمهور العلماء على أن الخمر نجس نجاسة حسية، وأنه يجب غسل ما أصابه من بدن، أو ثياب، أو أوان، أو فُرُش، أو غيرها، كما يجب غسل البول والعذرة، واستدلوا لذلك بقوله تعالى: ﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ ﴾ [المائدة: ٩٠]. والرجس هو النجس، بدليل قوله تعالى: ﴿ قُلْ لا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ ﴾ [الأنعام: ١٤٥]. أي: نجس.

واستدلوا أيضًا بحديث أبي ثعلبة الخشني رضي الله عنه حيث سأل النبي صلى الله عليه وسلم عن الأكل بآنية أهل الكتاب، فقال النبي صلى الله عليه وسلم: «أَمَّا مَا ذَكَرْتَ أَنَّكَ بِأَرْضِ أَهْلِ كِتَابٍ: فَلَا تَأْكُلُوا فِي آنِيَتِهِمْ إِلَّا أَنْ لاَ تَجِدُوا بُدًا، فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا بُدًّا فَاغْسِلُوهَا وَكُلُوا». وقد ورد في تعليل النهي عن الأكل فيها أنهم كانوا يضعون فيها الخمر ولحم الخنزير وما أشبه ذلك.

الثانية: أن الخمر ليس نجسًا نجاسة حسية، واستدل لهذا القول بأن الأصل في الأشياء الطهارة، وأنه لا يلزم من تحريم الشيء أن يكون نجسا، فالسم حرام بلا شك، ومع ذلك ليس بنجس، وقالوا: إن القاعدة الشرعية أن (كل نجس حرام، وليس كل حرام نجسا). وعلى هذا فيبقى الخمر حراما، وليس بنجس، حتى تقوم الأدلة على نجاسته.

واستدلوا أيضًا بأنه «لمَا نَزَلَ تَحْرِيمُ الْخَمْرُ أَرَاقَهَا الْمُسْلِمُونَ فِي سِكَكِ الْمَدِينَةِ». وإراقتها في سكك المدينة دليل على عدم نجاستها؛ لأنه لا يحل لإنسان أن يريق النجس في أسواق المسلمين؛ لقول النبي صلى الله عليه وسلم: «اتَّقُوا اللَّعَانَيْنِ». قَالُوا: وَمَا اللَّعَانَانِ يَا رَسُولَ الله؟ قَالَ: «الَّذِي يَتَخَلَّى فِي طَرِيقِ النَّاسِ، أَوْ فِي ظلهم». ولأنهم لم يغسلوا الأواني منها، ولو كانت نجسة لوجب غسل الأواني منها.

واستدل لهذا القول أيضًا بما ثبت في صحيح مسلم أَنَّ رَجُلًا أَهْدَى لِرَسُولِ الله صلى الله عليه وسلم رَاوِيَةَ خَمْرٍ، فَقَالَ لَهُ رَسُولُ الله صلى الله عليه وسلم: «هَلْ عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ حَرَّمَهَا؟ قَالَ: لَا فَسَارَّ إِنْسَانًا، فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: بِمَ سَارَرْتَهُ؟ فَقَالَ: أَمَرْتُهُ بِبَيْعِهَا. فَقَالَ: «إِنَّ الَّذِي حَرَّمَ شُرْبَهَا حَرَّمَ بَيْعَهَا». قَالَ: فَفَتَحَ الْمَزَادَةَ حَتَّى ذَهَبَ مَا فِيهَا». ولم يأمر النبي صلى الله عليه وسلم بغسل الراوية، ولو كان الخمر نجسا لأخبره بنجاسة الراوية، وأمره بغسلها.

وأما ما استدل به القائلون بالنجاسة الحسية في قوله تعالى ﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ ﴾ [المائدة: ٩٠]. فإن الله تعالى قيد هذا الرجس بأنه رجس عملي، فقال: ﴿ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَنِ ﴾ [المائدة: ٩٠]. وليس رجسًا عينيًّا؛ بدليل أن الميسر والأنصاب والأزلام ليست نجاستها نجاسة حسية، والخبر عن نجاستها ونجاسة الخمر خبر واحد، لعامل واحد ﴿ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ ﴾ [المائدة: ٩٠]. ومثل هذا لا يجوز أن تفرق الدلالة فيه على وجهين مختلفين إلا بدليل يعين ذلك.

الأول: في حديث أبي ثعلبة الخشني ليس الأمر بغسلها من أجل نجاستها؛ وذلك لاحتمال أن يكون الأمر بغسلها من أجل الابتعاد التام والانفصال التام عن استعمال أواني الكفار الذي يجر إلى مماستهم، والقرب منهم، وليس للنجاسة؛ لأن المعروف أن النجاسة لا تثبت بالاحتمال، فيتعين البحث في جواب هذا السؤال عن الكحول، وإذا تبين أن الخمر ليست نجسة نجاسة حسية صار هذا الكحول ليس نجسًا نجاسة حسية، فيبقى على طهارته.

الثاني: فإذا تعين أن في هذه الأطياب كحولا ومؤثرًا لكونه كثيرًا، فهل يجوز استعماله في غير الشرب؟ وجواب ذلك: إن قول الله تعالى فَاجْتَنِبُوهُ ، عام في جميع وجوه الاستعمال، أي أننا نجتنبه أكلا وشربا ودَهنًا وغير ذلك، هذا هو الأحوط بلا شك، لكنه لا يتعين في غير الشرب؛ لأن الله تعالى علل الأمر بالاجتناب بقوله: إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمْ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنْ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنتَهُونَ ﴾ [المائدة: ٩١]. وهذا لا يتأتى في غير الشرب.

وعلى هذا فالورعُ اجتناب التطيب بهذه الأطياب، والجزم بالتحريم لا يمكن، لكن يبقى أن المرأة لا يحل لها أن تتطيب إذا أرادت الخروج إلى الأسواق؛ لما في ذلك من الفتنة، وقد قال النبي صلى الله عليه وسلم: «أَيُّهَا امْرَأَةٍ أَصَابَتْ بَخُورًا فَلَا تَشْهَدْ مَعَنَا الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ». فمَنع المرأة من شهود صلاة العشاء إذا أصابت بخورا؛ لأن البخور يظهر ريحه.

مطالب مرتبط:

(۱۶۷۳) آیا منی و مذی نجس هستند؟

منی بنا بر دلالت سنت، پاک است اما مذي، نجس می‌باشد ولی نجاستش خفیف و اندک است به طوری که ریختن آب بر روی آن کفایت می‌کند و نیازی به بر هم کشیدن لباس و شستن آن نیست...

ادامه مطلب …

(۱۶۶۵) حکم نگهداری سگ برای نگهبانی در منزل و آثار طهارتی تماس با آن

اگر لمس سگ، بدون رطوبت باشد، دست را نجس نمی‌کند اما بنا بر دیدگاه بسیاری از علما، اگر بدن سگ یا دست فرد مرطوب باشد، دست را نجس و ناپاک می‌کند و واجب است که دستش را هفت مرتبه بشوید و مرتبه‌ی اول همراه با خاک باشد....

ادامه مطلب …

(۱۶۷۹) اگر هنگام ذبح حیوان، خونش بر لباس فرد بریزد، آیا نماز با آن لباس جایز است؟

این خون، نجس می‌باشد...

ادامه مطلب …

(۱۶۶۷) آیا الکل طبی، وضو را باطل می‌کند؟

الکل طبی و پزشکی، وضو را باطل نمی‌کند بلکه هر چیز نجس و ناپاک که به بدن اصابت کند، وضو گرفتن را واجب نمی‌کند زیرا مواردی از بدن که وضو را باطل می‌کنند، ادرار، مدفوع، خروج باد و... است که پوشیده نیستند اما برخورد نجاست به بدن، وضو را باطل نمی‌کند....

ادامه مطلب …

(۱۶۶۳) آیا نجاست لباس یا بدن، موجب بطلان وضو می‌شود؟

اگر بدن شخص بعد از وضو گرفتن، دچار نجاست شد، دوباره وضو نمی‌گیرد بلکه فقط کافی است که نجاست را بشوید...

ادامه مطلب …

(۱۶۸۳) حکم نوشیدن از ظرف مشترک با غیرمسلمان

حرام نیست؛ زیرا بزاق و عرق كافر، طاهر و پاک است و به همین دلیل الله B غذای اهل کتاب (در حالی که آن را با دستانشان لمس می‌کنند) و ازدواج با زنانشان را برایمان مباح قرار داده است هر چند که آنان کافر هستند. این دلالت بر عدم نجاست بدن كافر، می‌دهد و دیدگاه صحیح از میان اقوال علما همین است....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه