سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۱۶۵۷) حکم وسواس در طهارت

(۱۶۵۷) سوال: من در زمینه‌ی طهارت و نیز باطل شدن وضو در نماز، دچار وسواس می‌باشم. در مورد طهارت، هرگاه چیزی به ادرار کودکان آلوده ‌شود، بارها آن را می‌شویم چون من مادر سه کودک هستم و همیشه یا بیشتر اوقات، با آلودگی و نجاست روبرو می‌شوم؛ بچه‌ها روی فرش یا لباسشان ادرار می‌کنند و وقتی لباس‌هایشان را می‌شویم، قطرات آب روی لباس‌هایم می‌ریزد لذا چنان شده است که دیگر تاب و تحمل نجاست را ندارم و وقتی فرزندم روی چیزی ادرار می‌کند، نگران شده و در مورد هر چیزی مانند دستگیره‌ی درب، میز، فرش و لباس‌ها و… که کودکان به آن دست می‌زنند، شک می‌کنم که مبادا آلوده شده باشد. امیدوارم راه چاره‌ای برای این وسواسم معرفی کنید زیرا وسواسم به حدی رسیده است که ادای نمازها برایم سخت شده و هزار فکر به ذهنم خطور می‌کند! اگر فرزندم روی فرش ادرار کند، چگونه می‌توان فرش را تمیز کرد؟ منظورم فرش خانه است که قابل جابجایی نیست. همچنین چه مقدار آب برای پاکیزه نمودن این فرش کافی است؟ اگر پایم را روی فرشی که آلوده به ادرار شده سپس شسته شده و هنوز خیس است قرار دهم، آیا پایم نجس می‌شود؟ اگر نجاست را رها کردم تا این که خشک شود و محل آلودگی قابل تشخیص نبود، چگونه آن را تمیز کنم؟ همچنین کودک، چگونه پاک می‌شود؟

جواب:

قبل از پاسخ به این دو سؤال فرعی، ابتدا به مشکل اصلی می‌پردازم؛ مشکل اصلی همان وسواس است که شيطان در قلب فرزند آدم ایجاد می‌کند و شیطان نیز همان طور است که الله B درباره‌ی او می‌فرماید: {إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ} [الفاطر: ۶] : (قطعا شیطان دشمن شما است. پس شما هم او را دشمن خود بدانید. شیطان فقط گروه خود را فرا می‌خواند تا از دوزخیان باشند). شیطان در پی هر چیزی است که انسان را نگران کرده و میان او و خوشبختی در دنیا و آخرت، فاصله ایجاد ‌کند! الله B می‌فرماید: {إِنَّمَا النَّجْوَى مِنْ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئاً إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ} [المجادلة: ۱۰] : (نجوا و در گوشی صحبت کردن از طرف شیطان است تا کسانی را که ایمان آورده‌اند را اندوهگین کند در حالی که هرگز به آنان هیچ آزار و زیانی نمی‌رساند مگر این که الله اجازه‌ دهد).
بنابراین شيطان بسیار حرص می‌ورزد و در تلاش است که انسان را در دین و دنیایش به تباهی بکشاند و این وسوسه‌ها که برای برخی فرزندان آدم رخ می‌دهد را ایجاد کند؛ از جمله وسوسه در رابطه با مسائل اعتقادی در مورد الله À، رسول الله ﷺ یا به طور کلی در مورد اسلام یا هر کدام از مسائل دین مانند نماز، وضو، طهارت و غیره.
راه چاره برای تمام این وسوسه‌ها، سفارش و فرمایش الله B و رسول الله ﷺ می‌باشد؛ الله B فرمود: {وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنْ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ} [الأعراف: ۲۰۰] : (هرگاه وسوسه‌ای از طرف شیطان به تو رسید، به الله پناه ببر). رسول الله ﷺ نیز به مردی که نزدیک ایشان شکایت کرد که شیطان، نمازش را بر وی تباه می‌کند، فرمود که هرگاه چنین احساسی کرد، بگوید: «أعوذ بالله من الشيطان الرجيم» : (از شیطان رانده شده، به الله پناه می‌برم).
بنابراین درمان این درد که از الله À خواستارم من و سایر مسلمانان را از آن نجات دهد، این است که شخص از شیطان رانده شده به الله À پناه ببرد، آن وسوسه‌ را رها کند، خود را به چیز دیگری مشغول کند و هیچ توجهی به آن وسوسه‌ها و وسواس‌ها نداشته باشد. حتی اگر شیطان، وی را به ناپاک بودن و نجس بودن چیزی یا به باطل شدن وضو وسوسه کرد در حالی که یقین ندارد، نباید بدان توجه کند. اگر این وسوسه‌ها را همچنان کنار بگذارد و به بی‌توجهی به آن ادامه دهد، این وسواس به لطف و قدرت الله À از بین می‌رود. اکنون به دو سؤال مذکور می‌پردازیم:
اول: اگر کودک روی فرش بزرگی که امکان جابجایی آن نیست مانند فرش‌های اتاق‌ها ادرار کرد، پاک شدنش بدین صورت است که روی آن آب بریزند و با دست روی آن بکشند سپس آب را با اسکاج یا ابر، جمع می‌کنند سپس این کار را دو تا سه بار ادامه می‌دهند و بدین صورت اثر ادرار از بین خواهد رفت.
دوم: اگر نجاست فرش، جامد و غیر از ادرار بود و جرم و جسم داشت، نخست باید آن جرم نجس از فرش جدا شود و سپس فرش را بشویند. اگر نجاست غیر از ادرار باشد، دختر و پسر فرق ندارند اما اگر ادرار باشد، ادرار نوزاد پسر که هنوز غذا نمی‎‎‌خورد، ریختن آب روی آن محل، کفایت می‌کند و نیازی به دست کشیدن و شستن نیست اما اگر متعلق به نوزاد دختر باشد، باید شسته شود. اگر کسی پایش را روی فرشی قرار دهد که نجاستش شسته شده اما هنوز مرطوب است، تأثیری در طهارت آن فرد ندارد زیرا آن مکان، پاک و باطهارت است. شایسته نیست که محل آلوده را رها کنند تا خشک شود و قابل تشخیص نباشد اما اگر فرضا چنین شد و محل آلودگی قابل تشخیص نبود، واجب است تا حد امکان، محدوده‌اش مشخص شود سپس محلی که تصور می‌رود نجاست به آن رسیده را بشویند. تأخیر در پاک نمودن نجاست و تمیز کردن محل آلوده، شایسته نیست زیرا منش رسول الله ﷺ شتاب کردن در بر طرف کردن نجاست و آلودگی بود؛ (روزی نوزاد پسری را نزد ایشان آوردند تا او را تحنیک نماید؛ آن نوزاد بر لباس ایشان ادرار کرد و ایشان بی‌‌درنگ بر آن محل، آب ریخت) و شستن آن را به تأخیر نیانداخت. همچنین (وقتی صحرا نشین در گوشه‌ای از مسجد ادرار کرد، رسول الله ﷺ دستور فرمود که دلو بزرگ آب بیاورند و روی آن بریزند) . بنابراین دانسته می‌شود که منش رسول الله ﷺ شتاب نمودن در بر طرف کردن نجاست بوده است و این مسئله دو سبب داشته است:

  1. شتاب نمودن در رفع و از بین بردن نجاست و آلودگی؛ زیرا این‌ موارد شایسته‌ی مؤمن نیست چون مؤمن، پاک است و شایسته می‌باشد هر چیزی که با آن تماس دارد، پاک باشد.
  2. اگر برای بر طرف کردن آلودگی شتاب کند، از آن در امان می‌ماند و به سلامت نزدیک‌تر است؛ چون اگر در تمیز کردن تأخیر کند، شاید آن را از یاد ببرد و نمازش را با همان نجاست ادا کند. شاید بدنش نیز آلوده گردد یا آب نجاست به جای دیگری نیز سرایت کند.
    البته منظورم این نیست که اگر از روی فراموشی، با نجاست نماز بخواند، نمازش باطل است زیرا بنا بر دیدگاه راجح و برگزیده، اگر از روی فراموشی یا جهل و نادانی، با نجاست، نماز بخواند، نمازش صحیح است؛ مثلا اگر لباس کسی آلوده شود و در شستن آن تأخیر و سستی نماید و آن آلودگی آن را از یاد ببرد سپس فراموش کرده و با همان لباس نمازش را ادا کند، نمازش درست است زیرا الله B فرمود: {رَبَّنَا لا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا} [البقرة: ۲۸۶] : (پروردگارا! اگر از یاد بردیم یا اشتباه کردیم، ما را بازخواست نفرما). همچنین بر اساس آیه‌ی مذکور اگر نسبت به آن آلودگی، بی‌خبر باشد و بعد از نماز آگاه شود، نمازش درست است.
    اما اگر کسی‌ از روی فراموشی یا نادانی، نمازی را بدون وضو ادا کرد، واجب است نمازش را تکرار کند؛ مثلا اگر کسی وضویش باطل شد، سپس از یاد برد و نمازی را ادا کرد، بعد از این‌ که به یاد آورد، واجب است وضو بگیرد و نمازش را دوباره ادا کند. همچنین اگر به مهمانی دعوت شد و گوشت شتر خورد اما نمی‌دانست که گوشت شتر بوده است، در صورتی که نمازش را ادا کرد سپس دانست که گوشت شتر خورده است، واجب است که وضو بگیرد و نمازش را دوباره ادا کند حتی اگر هنگام خوردن، نمی‌دانسته که این، گوشت شتر است.
    فردی که از روی فراموشی یا جهل، بدون داشتن وضو، نمازی را ادا ‌کند، واجب است که وضو بگیرد و نمازش را دوباره ادا کند اما شخصی که از روی فراموشی یا جهل، نمازش را با نجاست ادا کند، واجب نیست که نمازش را تکرار نماید؛ تفاوت این دو حالت در این جا است که حالت نخست، ترک کاری است که بدان امر شده است و اگر کسی از روی فراموشی یا نادانی چنین کند، گناه از وی برداشته می‌شود ولی باید نمازش را دوباره ادا کند زیرا کاری که از او خواسته شده را باید به شکل درست انجام دهد که این، فقط با تکرار نماز ممکن است؛ اما در حالت دوم، کاری را انجام داده که ممنوع و حرام است و انجام کار حرام و ممنوع از روی فراموشی یا نادانی، گناه را ساقط می‌کند و وقتی گناهی متوجه او نشود، گویا اصلا کار حرامی انجام نداده است و در نتیجه گویا در نمازش هیچ کار حرامی انجام نداده است.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: إني مصابة بالوساوس في الطهارة والحدث في الصلاة. فبالنسبة للطهارة فإنني أتشدَّد في غسل كل شيء يقع عليه بول الأطفال؛ لأنني أم لثلاثة أطفال، ودائما – أو كثيرًا ما أتعرض للنجاسة؛ حيث إنهم يبولون على السجاد، أو على ملابسهم، وعند ما أغسل ملابسهم النجسة تقع نقط من الماء على ملابسي، فأصبحتُ لا أطيق النجاسة، وأتضايق كثيرًا عندما أرى أحد أطفالي قد بال على شيء، أو بال في ملابسه، وأصبحتُ أشك في كل شيء يلمسه الأطفال؛ كمقبض الباب أو الطاولات، أو السجاد، وملابسهم، ونحو ذلك. أرجو أن تجدوا لي حلًا لهذه الوساوس؛ لأنني قد وصلت إلى درجة أنني أصبحتُ أتثاقل عن أداء الصلوات، وأحسب لها ألف حساب، فإذا بال الطفل على السجاد فكيف يمكن تطهيره، وأقصد بالسجاد الذي يفرش في الغرف فلا يمكن نقله، وكم يكفي من الماء لتطهيره؟ وإذا وَطِنْتُ بقدمي السجاد، وهو مبلول بالماء الذي غسل به، فهل تكون رجلي قد تنجست؟ وما العمل لو تركت النجاسة حتى جف موقعها واشتبه علينا؟ وكذلك كيف يطهر الطفل؟

فأجاب رحمه الله تعالى: قبل الإجابة على هاتين المسألتين الفرعيتين نجيب عن أصل الداء، وأصل الداء هو الوساوس التي يلقيها الشيطان في قلب ابن آدم، والشيطان كما قال الله -عز وجل-: ﴿ إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴾ [فاطر: ٦]. وهو حريص على كل ما يُقلق الإنسان، ويحول بينه وبين السعادة في الدنيا والآخرة، كما قال الله -عز وجل-: ﴿ إِنَّمَا النَّجْوَى مِنْ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئاً إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ ﴾ [المجادلة: ١٠].

فالشيطان حريص على فساد ابن آدم والإفساد عليه في دينه ودنياه، وهذه الوساوس التي تقع لبعض بني آدم سواء أكانت وساوس في العقيدة فيما يتعلق بالرب جل وعلا، أو فيما يتعلق بالرسول – صلى الله وسلم-، أو فيما يتعلق بالإسلام عموما، أو في مسألة من مسائل الدين؛ كالصلاة والوضوء والطهارة وما أشبه ذلك.

ودواء ذلك كله ما أرشد الله إليه، وأرشد إليه رسوله ، فقد قال الله تعالى: ﴿ وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنْ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ﴾ [الأعراف: ٢٠٠]. وقال النبي – عليه الصلاة والسلام- لرجل شكا إليه أن الشيطان يحول بينه وبين صلاته: أن يقول إذا أحس به: «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ».

فدواء هذا الداء الذي نسأل الله تعالى أن يعافينا وإخواننا المسلمين منه أن يستعيذ بالله من الشيطان الرجيم، وأن يدعه، وأن يلهو عنه، وألا يلتفت إليه مطلقا، حتى لو وسوس له الشيطان بنجاسة شيء أو بالحدث، وهو لم يتيقن ذلك، فلا يلتفت إليه، وإذا داوم على تركه والغفلة عنه وعدم الالتفات إليه فإنه يزول بحول الله ، أما المسألتان فهما:

أولا: إذا بال الصبي على فراش لا يمكن نزعه؛ كالفرش الكبيرة التي تكون في الحجر والغرف فإن تطهيرها يكون بصب الماء عليها، فإذا صُب الماء عليها وفُرِكَ باليد يُؤتَى بإسفنجة لتمتص هذا الماء، ثم يُصَبُّ عليه ماء آخر، ويفعل به كذلك، ثم مرة ثالثة، وبهذا يطهر المحل إذا كان مجرد بول.

ثانيًا: إذا كان شيئًا آخر له حرم فلا بد من إزالة الجرم أولا، ثم التطهير. فبالنسبة لغير البول لا فرق بين الذكر والأنثى، وبالنسبة للبول فإن البول إذا كان من طفل ذكر لا يأكل الطعام فإنه يكفي فيه النَّضْح، والنضح معناه أن يُصَبَّ الماء صبا، دون فَرْك ودون غسل والبنت كغيرها لا بد أن يغسل.

وإذا وَطِئَتْ برجلها وهي رطبة على هذا الموضع الذي طُهرَ فإنه لا يؤثر؛ لأن المكان صار طاهرا ، وأما تَرْكُ هذا المكان حتى يجفّ ويشتبه، فإن هذا لا ينبغي، وإذا قُدرَ أنه وقع واشتبه الأمر، فإنه يجب التحري بقدر الإمكان، ثم يُغسل المكان الذي يُظن أنه هو الذي أصابته النجاسة. وإنه لا ينبغي تأخير غسل النجس؛ لأن الرسول -عليه الصلاة والسلام- كان منهجه المبادرة في إزالة النجاسة، فإنه «أُتِيَ بِصَبِيٌّ مُحَنَّكُهُ، فَبَالَ عَلَيْهِ، فَأَتْبَعَهُ المَاءَ»، ولم يؤخر غسله. ولما بَالَ «الأَعْرَايُّ فِي الْمَسْجِدِ، فَأَمَرَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم بِذَنُوبِ مِنْ مَاءٍ فَأَهْرِيقَ عَلَيْهِ». فعلِمَ من هذا أن هدي الرسول – عليه الصلاة والسلام- هو المبادرة في إزالة النجاسة، وذلك لسببين:

أولا: المسارعة إلى إزالة الخبث والأذى، فإن الأذى والخبث لا يليق بالمؤمن، فالمؤمن طاهر، وينبغي أن يكون كل ما يلابسه طاهرا.

ثانيا: أنه إذا بادر بغسله، فإنه أسلم له؛ لأنه ربما يُنسى إذا أخر غسله من فوره، وحينئذ قد يصلي بالنجاسة، وربما يتلوث، أو ربما تعدى ماء النجاسة إلى مكان آخر.

وأقول: ربما يصلي بالنجاسة، وليس معنى ذلك أنه إذا صلَّى بالنجاسة ناسيا أن صلاته تَبْطل، فإن القول الراجح أنه إذا صلَّى بالنجاسة ناسيا أو جاهلا فإن صلاته صحيحة، مثل لو أصاب ثوبه نجاسة تهاون في غسلها -أي: لم يبادر بغسلها – ثم صلى ناسيًا غَسْلَها فإن صلاته تصح؛ لقوله تعالى: ﴿ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ﴾ [البقرة: ٢٨٦]. وكذلك لو كان جاهلا بها، ولم يعلم بها إلا بعد أن صلي، فإن صلاته تصح؛ للآية السابقة.

لكن إذا صلى وهو مُحْدِثُ ناسيًا أو جاهلا فإنه يجب عليه إعادة الصلاة، مثل: لو نقض وضوءه، ثم حضرت الصلاة ، فصلى ناسيا نقض وضوئه، ثم ذكر بعد ذلك، فإنه يجب عليه أن يعيد الصلاة بعد الوضوء، وكذلك لو دُعِيَ إلى وليمة، فأكل لحما لا يدري ما هو، وصلَّى، ثم تبين له بعد صلاته أنه لحم إبل، فإنه يجب عليه أن يتوضأ، ويعيد الصلاة، وإن كان جاهلا حين أكله أنه لحم إبل.

والفرق بين من صلى محدثًا ناسيًا أو جاهلًا، فإنه يجب عليه إعادة الصلاة، دون من صلى بنجاسة ناسياً أو جاهلا، فإنه لا يجب عليه إعادة الصلاة، أنه في مسألة الحدث ترَك مأمور، وتَرْكُ المأمور ناسيًا أو جاهلا يُسْقِط الإثم بتركه، لكن لا يُسْقِط إعادة الصلاة؛ لأن المطلوب فعلها على الوجه الصحيح، ولا يمكن ذلك إلا بإعادة الصلاة ، وأما من صلى بثوب نجس ناسيا أو جاهلا فإن هذا من باب فعل المحظور، وفعل المحظور ناسيا أو جاهلا يَسْقُطُ به الإثم لجهله ونسيانه، وإذا سقط الإثم صار لم يفعل محرما، وحينئذ تكون الصلاة كأنه لم يفعل فيها هذا المحرم.

مطالب مرتبط:

(۱۶۸۰) حکم نماز با لباسی آغشته به خون چهارپایان

اگر خروج آن خون، بعد از ذبح حیوان و خروج روح از بدنش باشد، پاک است زیرا خونی که پس از ذبح کردن حیوان در گوشت یا رگ‌هایش بماند، پاک و حلال است...

ادامه مطلب …

(۱۶۵۱) حکم پاک نمودن نجاست با چیزی غیر از آب

هر چیزی که نجاست و اثرش را برطرف سازد، پاک کننده محسوب می‌شود و فرقی نمی‌کند که آن چیز، آب، بنزین یا هر پاک‌کننده‌ی دیگری باشد....

ادامه مطلب …

(۱۶۵۰) شروط برطرف نمودن نجاست چیست؟

نجاست دو نوع است:...

ادامه مطلب …

(۱۶۵۵) آیا آفتاب زمین را از ادرار پاک می‌کند؟

اگر ادرار بر زمینی ریخت و خشک شد اما اثر و رنگ ادرار بر زمین ماند، آن زمین، پاک نیست اما اگر مدتی گذشت و آن اثر از بین رفت، پاک خواهد بود زیرا نجاست، چیزی است که باید زدوده و پاک شود لذا هرگاه این نجاست به وسیله‌ی هر چیزی از بین برود، زمین پاکیزه می‌شود....

ادامه مطلب …

(۱۶۵۲) آیا اگر لباسی که آلوده به نجاست می‌باشد را با آب و صابون بشوییم، نماز خواندن با آن جایز است؟

شستن لباس با آب و صابون، موجب پاکی و طهارت لباس می‌شود به شرطی که ذات و عين نجاست از بین برود....

ادامه مطلب …

(۱۶۸۲) حقیقت و منظور از نجاست مشرک و کافر چیست؟

نجاست و ناپاکی مشرکان و بلکه تمامی کافران، معنوی است و حسی نیست ...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه