(۱۲۷۸) سوال: مجتهد کیست؟ شروط اجتهاد چیست؟ آیا برای عالم کافی است که به مجرد مطالعهی کتابها و استنباط چیزهایی از این کتابها که نیاز دارد، ادعای اجتهاد نماید؟
جواب:
مجتهد کسی است که تلاشش را برای رسیدن به حکم شرعی به وسیلهی دلیل آن حکم به کار میبرد. وقتی کسی به مدلولات الفاظ و ادلهی قرآن و سنت و عموم و خصوص و اطلاق و تقیید و ناسخ و منسوخی که در آنها وجود دارد، علم داشته باشد و نیز به گفتههای اهل علم و از مقدار علمشان اطلاع داشته باشد، این امکان را دارد که در همان زمینهای که تلاشش را برای شناخت و رسیدن به حق به کار برده، مجتهد باشد.
اجتهاد همچنین ممکن است در یکی از ابواب علم باشد. مثلا در باب طهارت یا نماز یا زکات یا روزه و یا حج. حتی ممکن است در یک مساله از مسائل علمی باشد. مثلا در یک مساله در باب طهارت یا در باب نماز یا در باب زکات یا در باب روزه یا در باب حج یا در باب نکاح وغیره، ممکن است انسان در آن زمینه تلاش به خرج دهد و بر ادلهی آن مساله و برداشت علما و ایرادشان بر آن مساله اطلاع یابد تا جایی که ملکهی ذهنش شود. به طوری که بتواند با جستجو و مطالعهای که در این زمینه دارد، بین اقوال ترجیح دهد.
اما اینکه کسی بگوید باب اجتهاد بسته شده، به صورت مطلق نیست. چرا که اجتهاد – چنان که گفتم – ممکن است در بابی از ابواب علم یا در یک مساله از میان مسائل علمی باشد. نمیشود استدلال به قرآن و سنت را کنار گذاشت در حالی که قرآن و سنت تا به امروز – الحمدلله – در دستان ما هستند. پس نمیشود به مردم گفت که احکام دینتان را از قرآن و سنت نگیرید، بلکه از میان نوشتههای اهل علم آن را بجویید، در حالی که اهل علم ممکن است قولشان خطا یا صواب باشد. انسان نیز در حد استطاعتش مکلف است.
با این حال نظرم این نیست که هر انسانی این توان را دارد که خودش حکم را از قرآن و سنت استخراج نماید. یعنی اگر نصی دید، آن را بگیرد و به آن عمل کند در حالی که احتمال دارد در جای دیگری این نص دارای تقیید یا تخصیص یا نسخ باشد. بلکه انسان باید صبر نماید و خوب تحقیق و مطالعه و جستجو کند تا زمانی که حق برایش تبیین شود.
***