سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۱۰۰۷) داستان غرانیق به چه صورت است

(۱۰۰۷) سوال: داستان غرانیق که در بعضی از کتب سیرت آمده چیست؟ لطفا این آیات را نیز شرح دهید: {وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى} [نجم: ٣-٤]. (و از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید. این نیست جز آنچه به او وحی می‌شود). مسلمان چه موضعی باید در قبال این مساله بگیرد؟

جواب:

داستان غرانیق آن است که برخی مفسرین ذیل این آیات آورده‌اند: {وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ * لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ * وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ} [حج: ٥٢-٥٥].

(و هیچ رسول و پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه چون تلاوت می‌کرد، شیطان در تلاوت او (چیزی) القا می‌کرد. آنگاه الله آنچه را شیطان القا می‌کند؛ از میان می‌برد، سپس الله آیاتش را استوار می‌دارد، و الله دانای حکیم است. تا (الله) آنچه را که شیطان القا می‌کند، آزمونی قرار دهد برای کسانی که در دل‌هایشان بیماری است و آنهایی که دل‌هایشان سخت است. و بی‌گمان ستمکاران در مخالفت دور (و دراز) هستند. و تا کسانی‌که به آنان دانش داده شده بدانند که مسلماً آن از سوی پروردگارت حق است. پس به آن ایمان بیاورند، آنگاه دل‌هایشان برای آن خاضع گردد. و یقینا الله کسانی را که ایمان آوردند به راه راست هدایت می‌کند. و کسانی که کافر شدند همواره در آن شک دارند، تا آنکه ناگهان قیامت فرا رسد یا عذاب روز نحس بر آن‌ها بیاید).

برخی از مفسرین آورده‌اند که این داستان وقتی اتفاق افتاد که پیامبرﷺ این آیات را می‌خواند: {أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى * وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى} [نجم: ١٩-٢٠]. (آیا لات و عزّی را دیده‌اید؟! و منات (بت) سومی بی‌ارزش را؟). شیطان در تلاوتش القا کرد: (تلك الغرانيق العلى وان شفاعتهن لترتجى) : (این‌ها پرندگان بلند مرتبه هستند و به شفاعت آنها امید است). بسیاری از اهل علم این داستان را انکار کرده و گفته‌اند محال است چنین چیزی از پیامبرﷺ سر زند. آنها همچنین در سند این روایت اشکال وارد کرده‌اند. برخی دیگر از علما آن را انکار نکرده و گفته‌اند که اینها سخن پیامبرﷺ نیست. زیرا الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید: {وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى}، (اذا تمنّی) یعنی خواند. {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ}، یعنی کسی که این کلمات را القا کرد شیطان بود، نه پیامبرﷺ. چون کار شیطان بود، باعث خدشه‌دار شدن مقام رسول اللهﷺ نمی‌شود.

از این رو الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ فرمود: {فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ * لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ} تا آخر آیات؛ که بی شک این مساله در مقام نبوت و در مقام رسول اللهﷺ خدشه‌ای وارد نمی‌سازد.

اما این آیات: {وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}، ضمیری که در (و ما ینطق) وجود دارد، به رسول اللهﷺ بر می‌گردد. یعنی: آنچه که پیامبرﷺ از پروردگارش نقل می‌کند و آنچه را که از وحی ابلاغ می‌کند، از روی هوا و هوس خودش یا نسبت دادن سخنی بدون علم به الله نیست.  بلکه وحی از جانب الله است؛ از این رو فرمود: {وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى} و (عن) در اینجا دلالت می‌دهد که سخنانش از روی هوا و هوس صادر نشده، بلکه وحی است.

سائل: جناب شیخ! موضع‌گیری مسلمان در قبال این قضیه باید چگونه باشد؟

جواب: موضعی که یک مسلمان بایستی در قبال این مسئله و دیگر روایات اسرائیلیات داشته باشد، این است که آنها را بر قرآن و سنت عرضه نماید. هر آنچه که با قرآن و سنت موافق بود، حق است. نه از این جهت که جزء اسرائیلیات است، بلکه چون موافق با قرآن و سنت است. نیز هر آنچه که با قرآن و سنت مخالف بود، باطل است. نیز هر کدام از این اسرائیلیات که موافقت یا مخالفتش با قرآن و سنت دانسته نشد، در حکم آن توقف می‌کنیم و حکم به راست یا دروغ بودنش نمی‌دهیم.

***

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: ما هي قصة الغرانيق الواردة في بعض كتب السيرة؟ مع شرح قوله تعالى: ﴿ وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ﴾ [النجم:3- 4]، وما الموقف الذي يجب أن يقفه المسلم من هذا؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: قصة الغرانيق هي أنه ذكر بعض المفسرين عند قوله تعالى: ﴿ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيَّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ، فَيَنَسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكُمُ اللَّهُ وَايَتِهِ، وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمُ لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَنُ فِتْنَةٌ لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّلِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ، فَتَخَتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ ءَامَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ﴾ [الحج: ٥٢-٥٥] ذكر بعض المفسرين أن هذه القصة كانت حين قرأ الرسول -عليه الصلاة والسلام-: ﴿ أَفَرَمَيْمُ اللَّتَ وَالْعُزَّى وَمَنَوةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴾ [النجم: ۱۹-۲۰] أن الشيطان ألقى في قراءته: تلك الغرانيق العُلا، وإن شفاعتهن لتُرتَجى. وهذه القصة أنكرها كثير من أهل العلم وقالوا: إنه لا يمكن أن يقع ذلك من النبي صلى الله عليه وسلم، وطعنوا في إسنادها. ومن العلماء من لم ينكرها وقال: إن هذا ليس من كلام الرسول صلى الله عليه وسلم فإن الله يقول: ﴿ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِي إِلَّا إِذَا تَمَنَّى ﴾ يعني : قرأ ﴿ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ ﴾ فالذي ألقى هذا الكلام هو الشيطان، وليس النبي صلى الله عليه وسلم، وإذا كان هو الشيطان فإن ذلك لا يقدح في مقام رسول الله صلى الله عليه وسلم ولهذا قال: ﴿ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكُمُ اللَّهُ وَايَتِهِ، وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمُ لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَنُ فِتْنَةٌ لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قلوبهم ﴾ إلى آخر الآيات، وهذا لا يقدح في مقام النبوة وفي مقام رسول الله صلى الله عليه وسلم.

وأما قوله تعالى: ﴿ وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ﴾ [ النجم : ٣-٤] فإن الضمير في قوله : وما ينطق يرجع إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم، أي: إنه صلى الله عليه وسلم ما يقوله عن ربه وما يبلغه من الوحي فإنه لا ينطقه عن هَوًى منه أو تَقَوُّل على الله -عز وجل- بلا علم، وإنما هو وحي يوحيه الله إليه، ولهذا قال: ﴿ وَمَا يَنطِقُ عَنِ الهَوَى فأتى بعن الدالة على أن المعنى ما ينطق نطقا صادرًا عن هوى، وإنما هو – عليه الصلاة والسلام – ينطق عن الوحي الذي أوحاه الله إليه.

يقول السائل: فضيلة الشيخ: ما هو الموقف الذي يجب أن يقفه المسلم من هذا؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: الموقف الذي يجب أن يقفه المسلم من هذا ومن غيره من الإسرائيليات أن يعرض هذه الإسرائيليات على ما في الكتاب والسُّنَّة، فما وافق الكتاب والسُّنَّة فهو حق لا لأنه من خبر بني إسرائيل بل لأنه موافق للكتاب والسُّنَّة، وما خالفه فهو باطل، وما لم يخالفه ولم يوافقه -يعني: ما لم تعلم مخالفته ولا موافقته فإنه يتوقف فيه، ولا يحكم بصدقه ولا بكذبه.

مطالب مرتبط:

(۱۰۰۸) تفسیر آیات ۸-۱۰ سوره نجم چیست؟

یعنی جبریل به پیامبر نزدیک شد و از بالا فرود آمد و به محمد که بنده‌ی الله است، وحی نمود. این یکی از روش‌های وحی بوده است که در این ایه ذکر شده

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه