(۱۰۰۷) سوال: داستان غرانیق که در بعضی از کتب سیرت آمده چیست؟ لطفا این آیات را نیز شرح دهید: {وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى} [نجم: ٣-٤]. (و از روی هوای نفس سخن نمیگوید. این نیست جز آنچه به او وحی میشود). مسلمان چه موضعی باید در قبال این مساله بگیرد؟
جواب:
داستان غرانیق آن است که برخی مفسرین ذیل این آیات آوردهاند: {وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ * لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ * وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ} [حج: ٥٢-٥٥].
(و هیچ رسول و پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه چون تلاوت میکرد، شیطان در تلاوت او (چیزی) القا میکرد. آنگاه الله آنچه را شیطان القا میکند؛ از میان میبرد، سپس الله آیاتش را استوار میدارد، و الله دانای حکیم است. تا (الله) آنچه را که شیطان القا میکند، آزمونی قرار دهد برای کسانی که در دلهایشان بیماری است و آنهایی که دلهایشان سخت است. و بیگمان ستمکاران در مخالفت دور (و دراز) هستند. و تا کسانیکه به آنان دانش داده شده بدانند که مسلماً آن از سوی پروردگارت حق است. پس به آن ایمان بیاورند، آنگاه دلهایشان برای آن خاضع گردد. و یقینا الله کسانی را که ایمان آوردند به راه راست هدایت میکند. و کسانی که کافر شدند همواره در آن شک دارند، تا آنکه ناگهان قیامت فرا رسد یا عذاب روز نحس بر آنها بیاید).
برخی از مفسرین آوردهاند که این داستان وقتی اتفاق افتاد که پیامبرﷺ این آیات را میخواند: {أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى * وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى} [نجم: ١٩-٢٠]. (آیا لات و عزّی را دیدهاید؟! و منات (بت) سومی بیارزش را؟). شیطان در تلاوتش القا کرد: (تلك الغرانيق العلى وان شفاعتهن لترتجى) : (اینها پرندگان بلند مرتبه هستند و به شفاعت آنها امید است). بسیاری از اهل علم این داستان را انکار کرده و گفتهاند محال است چنین چیزی از پیامبرﷺ سر زند. آنها همچنین در سند این روایت اشکال وارد کردهاند. برخی دیگر از علما آن را انکار نکرده و گفتهاند که اینها سخن پیامبرﷺ نیست. زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى}، (اذا تمنّی) یعنی خواند. {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ}، یعنی کسی که این کلمات را القا کرد شیطان بود، نه پیامبرﷺ. چون کار شیطان بود، باعث خدشهدار شدن مقام رسول اللهﷺ نمیشود.
از این رو الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ فرمود: {فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ * لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ} تا آخر آیات؛ که بی شک این مساله در مقام نبوت و در مقام رسول اللهﷺ خدشهای وارد نمیسازد.
اما این آیات: {وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}، ضمیری که در (و ما ینطق) وجود دارد، به رسول اللهﷺ بر میگردد. یعنی: آنچه که پیامبرﷺ از پروردگارش نقل میکند و آنچه را که از وحی ابلاغ میکند، از روی هوا و هوس خودش یا نسبت دادن سخنی بدون علم به الله نیست. بلکه وحی از جانب الله است؛ از این رو فرمود: {وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى} و (عن) در اینجا دلالت میدهد که سخنانش از روی هوا و هوس صادر نشده، بلکه وحی است.
سائل: جناب شیخ! موضعگیری مسلمان در قبال این قضیه باید چگونه باشد؟
جواب: موضعی که یک مسلمان بایستی در قبال این مسئله و دیگر روایات اسرائیلیات داشته باشد، این است که آنها را بر قرآن و سنت عرضه نماید. هر آنچه که با قرآن و سنت موافق بود، حق است. نه از این جهت که جزء اسرائیلیات است، بلکه چون موافق با قرآن و سنت است. نیز هر آنچه که با قرآن و سنت مخالف بود، باطل است. نیز هر کدام از این اسرائیلیات که موافقت یا مخالفتش با قرآن و سنت دانسته نشد، در حکم آن توقف میکنیم و حکم به راست یا دروغ بودنش نمیدهیم.
***