چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۹۴۲) منظور از کلمه‌ی طیبه و شجره‌ی طیبه چیست؟

(۹۴۲) سوال: در این آیه: {أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ} [إبراهیم: ٢٤]. (آیا ندیدی که الله چگونه مثل زده است؟ کلمه‌ی طیبه همچون درخت طیبه و پاکی است که ریشه‌ی آن ثابت و شاخه‌اش در آسمان است). مقصود از کلمه‌ی طیبه و شجره‌ی طیبه چیست؟

جواب:

مقصود از کلمه‌ی طیبه، کلمه‌ی اخلاص، یعنی لا إله إلا الله است.

اما مقصود از شجره‌ی طیبه، درخت نخل است. ریشه‌ی این درخت در زمین ثابت است و شاخ و برگ آن در آسمان و میوه‌ی خود را هر زمانی به فرمان پروردگار می‌دهد. کلمه‌ی اخلاص نیز چنین است؛ ثمره‌اش را با عمل صالح که انسان را به الله نزدیک می‌کند، نشان می‌دهد. یعنی این کلمه، ریشه است و اعمال صالح، شاخ و برگ آن. برای همین پیامبرﷺ در حدیث عتبان بن مالک فرمودند: «همانا الله متعال هر کس که لا إله إلا الله را فقط به خاطر رضایت الله بگوید بر آتش جهنم حرام نموده است».[۱]

زیرا کسی‌که «لا إله إلا الله» را به‌خاطر خشنودی الله بگوید، ناگزیر به انجام اعمال صالحی است که معنای این کلمه را کامل کند. به همین خاطر اهل علم، کلید بودن کلمه‌ی اخلاص برای بهشت را چنین تفسیر کرده‌اند: کلید بدون دندانه، کلید نیست. اگر تکه چوبی را به عنوان کلید وارد قفل کنی، قفل را باز نمی‌کند. حتما باید دندانه داشته باشد و دندانه‌های کلمه‌ی اخلاص، اعمال صالح هستند.

از این رو، قول راجح در مورد کسی که نماز را مطلقا ترک نماید، این است که به خاطر کفر اکبر از دایره‌ی اسلام خارج است. این نظر مورد تایید قرآن و سنت و اقوال صحابه است. هر چند این شخص معتقد به فرضیت و وجوب نماز باشد، اما آن را نخواند، باز هم کافر است. ما در برنامه‌های دیگری غیر از این برنامه، از قرآن و سنت و اقوال صحابه و نظر صحیح، دلیل آوردیم که تارک نماز، در کفر اکبر می‌افتد و از دایره‌ی اسلام خارج است. بر این حکم، احکام دنیوی و اخروی دیگری مترتب می‌گردد.

هر مسلمانی باید بر حذر باشد از اینکه اسلامش به خاطر ترک نماز از روی سستی، زایل شود و کافر گردد. وقتی مسلمان نمازش را ترک کند، دیگر چه چیزی از اسلامش باقی می‌ماند؟ امکان ندارد کسی که هیچ وقت نماز نمی‌خواند، در قلبش ذره‌ای ایمان وجود داشته باشد. این در حالی است که می‌داند ارزش نماز در اسلام چیست و چه اهمیتی نزد الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ دارد. می‌داند که الله آن را در آسمان‌ها بر پیامبرشﷺ فرض کرده است. اول پنجاه نماز بود، سپس آنها را به پنج نماز تقلیل داد. در عمل پنج نمازند، اما در ترازوی اعمال، پنجاه نماز به حساب می‌آیند. همچنین فضیلت و ثواب این نمازها بیان شده، تا جایی که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ اعمال صالح را با آن شروع و با آن پایان داد.

در سوره‌ی مومنون می‌فرماید: {قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ} [مومنون: ۱-۲]: (به تحقیق مومنان رستگار شدند. آنهایی که در نمازشان خاشع هستند). تا آنجا که می‌فرماید: {وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ} [مومنون: ۹]: (و آنانی که در بر نمازهایشان مواظبت دارند). در سوره‌ی معارج می‌فرماید: {إِلَّا الْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ} [معارج: ۲۲-۲۳]: (به جز نمازگزاران. آنانی که همیشه بر نمازشان مواظبت دارند). تا آنجا که می‌فرماید: {وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ} [معارج: ۳۴]: (و کسانی که بر نمازهایشان مواظبت دارند).

در این آیات، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ اعمال را با نماز شروع و با نماز به پایان رسانده است. در هر حال فضایل نماز بسیار زیاد است که ذکر آنها در اینجا نمی‌گنجد. حال چطور می‌شود تصور کرد کسی که از این فضایل یا برخی از آنها آگاه است، اما باز هم نماز را ترک می‌کند و هیچ وقت نمی‌خواند؟ چطور می‌شود گفت چنین کسی مسلمان است؟

***


[۱] صحیح بخاری: کتاب الصلاة، باب المساجد، حدیث شماره: (۴۲۵). صحیح مسلم: کتاب المساجد، باب الرخصة فی التخلف عن الجماعة بعذر. حدیث شماره: (۳۳). از محمود بن ربیع انصاری از عتبان بن مالک رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ با این لفظ: «إِنَّ اللهَ قَدْ حَرَّمَ عَلَى النَّارِ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، يَبْتَغِي بِذَلِكَ وَجْهَ اللهِ».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: في قوله تعالى: ﴿ أَلَمْ تَرَكَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء ﴾ [إبراهيم: ٢٤] ما المقصود بالكلمة الطيبة، والشجرة الطيبة؟

فأجاب رحمه الله تعالى: أما المقصود بالكلمة الطيبة فهي الإخلاص : لا إله إلا الله. وأما المقصود بالشجرة الطيبة فهي النخلة، أصلها ثابت وفرعها في السماء، تؤتي أكلها كل حين بإذن ربها. كذلك كلمة الإخلاص تؤتي ثمرتها بالعمل الصالح المقرب إلى الله عز وجل، فهي أصل وفروعها الأعمال الصالحة. ولهذا قال النبي صلى الله -عليه وعلى آله وسلم- في حديث عتبان بن مالك: «إن الله حرم على النار من قال: لا إله إلا الله، يبتغي بذلك وجه الله»، لأن من قال: لا إله إلا الله يبتغي بذلك وجه الله فلا بد أن يأتي بالأعمال الصالحة التي تتم بها هذه الكلمة، ولهذا قال أهل العلم في تفسير كون كلمة الإخلاص مفتاح الجنة، إن المفتاح لا يكون إلا بأسنان، فلو أدخلت المفتاح وهو خَشَبَةٌ لتفتح به الباب لم يفتح إلا بأسنان، وأسنانها الأعمال الصالحة.

ولهذا كان القول الراجح المؤيد بالكتاب والسنة، وأقوال الصحابة، والنظر الصحيح أن تارك الصلاة تركا مطلقًا كافر كفرًا أكبر مخرجًا عن الملة، ولو اعتقد وجوبها وفرضيتها، وقد بَيَّنَّا في غير هذه الحلقة الأدلة من القرآن والسنة، وأقوال الصحابة، والنظر الصحيح على كفر تارك الصلاة كفرًا أكبر مخرجا عن الملة، وأنه يترتب على ذلك أحكام دنيوية وأحكام أخروية.

فليحذر المسلم أن يرتد كافرًا بعد إسلامه بتركه الصلاة تهاونا، فماذا بقي معه من الإسلام إذا ترك الصلاة؟ لا يمكن لإنسان أن يحافظ على ترك الصلاة وفي قلبه إيمان أبدا، وهو يعرف مقدار الصلاة في الإسلام، وأهميتها عند الله، وأن الله فرضها على رسوله في السموات العلا، وفرضها خمسين صلاة، ثم جعلها خمس صلوات بالفعل لكنها خمسون في الميزان، وما ورد فيها من الفضائل والثواب، حتى إن الله تعالى يبتدئ الأعمال الصالحة بها ويختمها بها، كما في سورة المؤمنون: ﴿ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَشِعُونَ ﴾ [المؤمنون: ١-٢] إلى قوله: ﴿ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴾ [المؤمنون: 9]، وفي سورة المعارج: ﴿ إِلَّا الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَايَمُونَ ﴾ [المعارج: ۲۲-۲۳] إلى قوله: ﴿ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴾ [المعارج: ٣٤]، فتبدأ الأعمال بها وتختم بها، وفضائلها كثيرة لا يتسع المقام لذكرها، فكيف يقال إن أحدا يعلم بهذا أو بعضه ثم يحافظ على تركها ولا يصلي أبدا، كيف يقال: إنه مسلم؟

مطالب مرتبط:

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه