(۸۸۹) سوال: معنای این آیه چیست: {فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ} [آل عمران: ۷]: (اما کسانیکه در دلهایشان انحراف است، برای فتنه جویی و به خاطر تأویل آن از متشابه آن پیروی میکنند. درحالیکه تأویل آن را جز الله نمیداند و راسخان در علم میگویند: ما به همهی آن ایمان آوردیم. همه از طرف پروردگار ماست، و جز خردمندان متذکر نمیشوند)؟
جواب:
این آیه در سورهی آل عمران است و الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ بیان نموده که قرآن را بر پیامبرشﷺ نازل کرده و آیات آن را دو دسته قرار داده است. او میفرماید: {هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ}: (او کسی است که قرآن را بر تو نازل کرد. بخشی از آن، آیات محکم است که اساس قرآن هستند و بخش دیگر متشابه هستند). پس الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ آیات قرآن را به دو دسته تقسیم نموده: نوعی محکم با معنای واضح که هیچ اختلاف و احتمالی در آن نیست که این آیات {أُمُّ الْكِتَابِ} یا «اساس قرآن» هستند. یعنی: مرجع قرآن که به آن رجوع میشود. بدین صورت که آیات متشابه بر آیات محکم عرضه میشوند که بدین طریق، تمامی قرآن محکم باشد.
{وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ}: (و بخش دیگر متشابه است) که الله آن را برای امتحان بندگان نازل کرده؛ چه اینکه میداند چه کسی خواهان فتنه و بازداشتن مردم از دین و ایجاد شک در مورد قرآن است. اما آن کس که مؤمن و مخلص باشد میداند که قرآن کاملا از جانب الله است و هیچ تناقض و اختلافی در آن نیست.
الله تَعَالَىٰ میفرماید: {وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ}: (و بخش دیگر متشابه است). یعنی: متشابه در معنا هستند و صریح و واضح نیستند. بلکه نیاز به تأمل و اندیشه دارند و باید بر آیاتی که روشن و واضح هستند، عرضه شوند.
{فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ}: (اما کسانیکه در دلهایشان انحراف است)، یعنی: از حق منحرف بوده و پیرو هوی و هوس خود هستند، {فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ}: (از متشابه آن پیروی میکنند)، یعنی: در جستجوی متشابه هستند تا آن را وسیلهای برای طعن در قرآن قرار دهند. به همین خاطر فرمود: {ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ}: (برای فتنهجویی و گمراه کردن مردم و به خاطر تأویل آن به دلخواه خود). {ابْتِغَاءَ الْفِتْنَة}، یعنی: بازداشتن مردم از دینشان. چنان که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ} [بروج: ۱۰]: (به راستی کسانی که مردان و زنان مؤمن را شکنجه دادند، سپس توبه نکردند، برای آنها عذاب جهنم است، وبرایشان عذاب سوزان است). یعنی: کسانی که مومنان را از دینشان بازداشته و آنان را به فتنه انداختند.
{وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ}: (و بهخاطر تأویل آن}، یعنی: خواستار تحریف قرآن و تغییر آن از جایگاه خود و از آنچه مراد الله بوده است. الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}: (درحالیکه تأویل آن را فقط الله و راسخان در علم میدانند). اهل علم اختلاف دارند که در اینجا منظور از تاویل چیست؟ این اختلاف مبنی بر این است که آیا باید بر کلمهی الله وقف کرد، یا بر کلمهی علم. چون دو روش برای قرائت این آیه وجود دارد. طریقهی وصل: {وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}، که در اینجا منظور از تأویل، تفسیر است. به همین خاطر از ابن عباس رَضِيَاللهُعَنْهُمَا روایت شده که میگوید: «من از راسخان در علم هستم که تأویلش را میدانند».[۱] یعنی: تفسیرش را میدانند. ابن عباس رَضِيَاللهُعَنْهُمَا یکی از عالمترین مردمان به تفسیر قرآن است.
اما طریقهی دوم، طریقهی وقف بر این فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است: {إِلَّا اللَّهُ}. بر اساس این طریقه، مراد از تأویل، نتیجهی اخبار الله در مورد خود و در مورد روز قیامت است. زیرا حقیقت این امور را کسی جز الله نمیداند. بر اساس همین، بر کلمهی {إِلَّا اللَّهُ} وقف میشود که این مذهب عدهی کثیری از سلف در قرائت این آیه است. در نتیجه معنی ادامهی آیه یعنی: {وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِه}: (و راسخان در علم میگویند: ما به همه آن ایمان آوردیم) این میشود که راسخان در علم به محکم و متشابه ایمان آورده، میگویند: {كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا}: (همه از طرف پروردگارمان است) و وقتی که همه از نزد الله باشد، امکان ندارد تناقض یا تعارضی در آن وجود داشته باشد.
به دلیل اینکه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا} [نساء: ۸۲]: (آیا در قرآن نمیاندیشند؟ که اگر از سوی غیر الله بود، قطعاً اختلاف بسیاری در آن مییافتند).
سپس الله آیه را چنین ختم میکند: {وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ}: (و جز خردمندان، متذکر نمیشوند). یعنی: جز کسی که دارای عقلی باشد که او را از محرمات و پیروی از شبهات و شهوات بازدارد، کسی دیگر به وسیلهی آیات الهی متذکر و پندپذیر نمیشود.
***
[۱] نگا: تفسير طبری، (ج۳، ص۱۸۳). «أنا من الراسخين في العلم الذين يعلمون تأويله».