(۷۶۹) سوال: لطفا آداب تلاوت قرآن که باید توسط قاری و شنونده رعایت شوند را برایمان ذکر نمایید.
جواب:
یکی از آداب تلاوت قرآن این است که انسان برای تلاوت، نیتش را خالص کند. نیت کند که تلاوتش برای تقرب به الله تعالی است. حتی اگر حافظ است و میخواهد با تلاوت قرآن، حفظش را تثبیت کند، این نیت برایش خوب است و منافاتی با اخلاص ندارد.
یکی دیگر از آداب، این است که وقتی تلاوت میکند، پاداشی که از تلاوت به او میرسد را در نظر داشته باشد.
ادب دیگر این است که طهارت داشته باشد. زیرا قرآن، یکی از بهترین ذکرهاست. خودِ رسول اللهﷺ جواب سلام کسی را که به او سلام کرد، نداد تا اینکه وضو گرفت و بعد جواب سلامش را داده، فرمود: «من وضو ندارم. دوست داشتم که الله را فقط در حالی که طهارت دارم، ذکر کنم».[۱]
اما وقتی انسان جُنُب باشد، تلاوت قرآن برایش جایز نیست. اما اگر ذکری به زبان آورد که از قرآن بود، یا دعایی کرد که در قرآن وجود دارد، اشکالی ندارد. مثلا اگر بسم الله الرحمن الرحیم گفت و قصدش این بود که با گفتن اسم الله سبحانه و عالی برکت برایش حاصل شود، اشکالی ندارد. اگر مثلا گفت: {رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ} [آل عمران:۸]: (پروردگارا، دلهایمان را بعد از اینکه هدایتمان کردی، منحرف نکن و از جانب خود رحمتی به ما ارزانی دار؛ همانا وهاب تویی) و قصدش از خواندن این آیه، تلاوت نبود، بلکه به قصد ذکر آن را بر زبان آورد، اشکالی ندارد. اما اگر نیتش تلاوت قرآن بود، جایز نیست. زیرا تلاوت قرآن برای شخص جُنُب، حرام است. اما برای کسی که وضو ندارد، جایز است قرآن را تلاوت کند. اما حق ندارد مصحف را لمس کند؛ زیرا فقط کسی که وضو داشته باشد، میتواند قرآن را لمس نماید. به این دلیل که رسول اللهﷺ در نوشتهای که برای عمرو بن حزم فرستاد، نوشت: «و جز شخصِ با وضو، قرآن را لمس نکند»،[۲] که منظور از طاهر، کسی است که دچار وضو داشته باشد و غسل بر او واجب نباشد. نیز به خاطر فرمودهی الله تعالی، آنجا که وضو و غسل و تیمم را ذکر نمود، فرمود: {مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ} [مائده:۶]: (الله نمیخواهد بر شما سختی بیندازد، اما میخواهد شما را پاکیزه گرداند). این آیه دلالت دارد که انسان قبل از وضو و غسل و تیمم، طاهر نیست. اما کسی که بگوید: لمس مصحف جایز نیست جز برای شخص طاهر و برای ادعای خود به این آیه استدلال نماید: {لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ} [واقعه:۷۹]: (و جز پاکیزگان، آن را لمس نمیکنند)، استدلالش به این آیه ضعیف است؛ زیرا منظور از {المُطَهَّرون} در آیهی کریمه، ملائکه است. در حالی که اگر منظورش از مطهرون، کسانی بود که وضو دارند، میگفت: «إلا المتطهرون»، یا میگفت: «إلا المُطَّهَّرون»، چنان که الله تعالی در جای دیگری فرموده: {إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ} [بقره:۲۲۲]: (الله توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد).
اما آن کس که میگوید: لمس مصحف بدون وضو و طهارت نیز جایز است و به اصل برائت استدلال میکند و استدلال دیگرش این است که دلیلی برای وضو داشتن در هنگام لمس مصحف وجود ندارد و حدیثی را که در آن رسول اللهﷺ به عمرو بن حزم فرمود: «و جز شخصِ با وضو، قرآن را لمس نکند»،[۳] را حمل بر این کند که لفظ طاهر در حدیث، به معنی مومن است، زیرا رسول اللهﷺ فرموده: «مومن نجس نمیشود»؛[۴] باز هم استدلال ضعیفی است. چون عادت رسول اللهﷺ نبوده که به جای کلمهی مومن، از لفظ طاهر استفاده کند، بلکه مومن را همان مومن معرفی میکرد. واجب است کلام گوینده را به آنچه که غالبا در کلامش قصد میکند، حمل نمود، نه بر چیزی که فقط به ندرت، در گفتارش پیش میآید. در هر حال، یکی از آداب قرائت قرآن این است که انسان پاک و طاهر باشد.
در میان اهل علم، کسانی گفتهاند: یکی از آداب تلاوت قرآن این است که موقع قرائت قرآن، مسواک بزند تا دهانش پاکیزه شود؛ چون حروف قرآن از دهان خارج میشود و با مسواک زدن، قرآن از جایی پاک خارج میشود.
یکی دیگر از آداب تلاوت قرآن این است که آن قرآن را تا حد امکان، با تدبر و تأنی و خشوع قرائت کند. اما برای حفظ، که قرآن را با سرعت میخوانند؛ اگر این کار باعث اسقاط حروف شود، حرام است؛ چون کلمات و حروف را از صورت اصلیشان خارج میکند. اما اگر باعث اسقاط حروف نشود، اشکالی ندارد. فرقی هم ندارد که با تجوید بخواندیا بدون تجوید؛ چون با تجوید خواندن، برای زیبا کردن صوت است و واجب نیست. اگر صوتش را با تجوید، زیبا کرد، خوب است و اگر هم نکرد، گناهی ندارد.
اما در مورد گوش دادن به قرآن: یکی از آداب آن این است که شنونده، ساکت بماند و خوب گوش دهد؛ زیرا الله تعالی فرموده: {وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ} [اعراف:۲۰۴]، (و آنگاه که قرآن خوانده میشود، به آن گوش فرا داده و خاموش باشید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید).
برای انسان جایز نیست وقتی نزد او قرآن تلاوت میشود، غافل و حواسپرت باشد، یا با دیگری سخن بگوید. بلکه بهتر این است که گوش فرا داده و خاموش باشد تا رحمت شامل حالش شود.
همچنین زیبنده نیست انسان نزد کسانی قرآن را تلاوت کند که تلاوت قرآن در آن ساعت، خرسندشان نمیکند. چون با این کار به آنها سخت گرفته و آنها را مجبور به چیزی میکند که توانش را ندارند. اما اگر دید که آنها صدایش را دوست دارند یا خودشان از او درخواست کردند که برایشان بخواند، در این صورت خوب است برایشان قرآن بخواند و با قرائت قرآن، آن مکان را آباد کند. اما اینکه با قرائتش آنها را بیزار کند، چون آنها نمیخواهند در آنجا و در آن وقت، قرآن خوانده شود، خوب نیست و برای انسان هم شایسته نیست که چنین کند. به همین خاطر پیامبرﷺ هر بار که با صحابه مینشستند، آنها را با خواندن قرآن، بیزار نمیکردند. بلکه ایشانﷺ مراعات حال اصحاب را نموده و آنچه را که میدانستند برای دین و دنیایشان بهتر است، انجام میدادند. تو نیز اگر برای عدهای قرآن بخوانی که آنها در آن مکان یا آن زمان، قرائت قرآن را نمیخواستند، چه بسا باعث شوی از قرآن بیزار شوند؛ در این صورت هم آنها گنهکار خواهند بود و هم تو که سبب بودی. اما هنگامی که دلها همه خواهان قرائت قرآن بود و آن را دوست داشتند، قرآن خوانده شود.
یکی دیگر از آداب قرآن برای قاری و مستمع این است که هر جا به آیهی سجده گذر کرد، سجده کند. چون سجده در هنگام تلاوت آیات سجده، جزء سنتهای موکده است، تا جایی که برخی از اهل علم گفتهاند: سجده واجب است. ولی قول راجح این است که سجدهی تلاوت، واجب نیست. اگر سجده کرد، کار خوبی انجام داده و اگر نکرد، گناهی ندارد. چون در روایت صحیح از عمرJ ثابت است که روی منبر، آیهی سجده در سورهی نحل را تلاوت کرده، از منبر پایین آمد و سجده نمود. سپس جمعهی بعدی هم آن را تلاوت کرد، ولی سجده ننموده و گفت: الله تعالی سجده را بر ما فرض نکرده مگر اینکه خودمان بخواهیم. اگر خواستیم سجده کنیم و اگر خواستیم، سجده نکنیم. او این سخن را در حضور صحابه بر زبان آورد. بنا بر این سجدهی تلاوت، سنت بوده و واجب نیست.
* * *
[۱] مسند احمد: حدیث شماره (۲۰۷۷۹، ۲۰۷۸۰). سنن أبوداود: کتاب الطهارة، باب أیرد السلام و هو یبول، حدیث شماره (۱۷). سنن نسائی: کتاب الطهارة، باب رد السلام بعد الوضوء، حدیث شماره (۳۸). سنن ابن ماجه: کتاب الطهارة و سننها، باب الرجل یسلم و هو یبول، حدیث شماره (۳۵۰)، از مهاجر بن قنفذ رضی الله عنه: «أَنَّهُ أَتَى النَّبِيَّﷺ وَهُوَ يَبُولُ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ، فَلَمْ يَرُدَّ عَلَيْهِ حَتَّى تَوَضَّأَ، ثُمَّ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ فَقَالَ: إِنِّي كَرِهْتُ أَنْ أَذْكُرَ اللَّهَ عز وجل إِلَّا عَلَى طُهْرٍ أَوْ قَالَ: عَلَى طَهَارَةٍ» و آلبانی آن را صحیح دانسته است.
[۲] الموطأ مالک: حدیث شماره (۴۶۹). المعجم الکبیر طبرانی: (ج۱۲، ص۳۱۳، حدیث شماره ۱۳۲۱۷). المعجم الصغیر طبرانی: (ج۲، ص۲۷۷، حدیث شماره ۱۱۶۲) از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما با این لفظ: «لا يَمَسُّ القُرآنَ إلَّا طاهِرٌ». هیثمی گفته: رجال سند همه ثقه هستند، و آلبانی آن را صحیح دانسته است.
[۳] الموطأ مالک: حدیث شماره (۴۶۹). المعجم الکبیر طبرانی: (ج۱۲، ص۳۱۳، حدیث شماره ۱۳۲۱۷). المعجم الصغیر طبرانی: (ج۲، ص۲۷۷، حدیث شماره ۱۱۶۲) از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما با این لفظ: «لا يَمَسُّ القُرآنَ إلَّا طاهِرٌ». هیثمی گفته: رجال سند همه ثقه هستند، و آلبانی آن را صحیح دانسته است.
[۴] صحیح بخاری: کتاب الغسل، باب عرق الجنب و أن المسلم لا ینجس، حدیث شماره (۲۸۱). صحیح مسلم: کتاب الحیض، باب الدلیل علی أن المسلم لا ینجس، حدیث شماره (۳۷۱)، از ابوهریره رضی الله عنه با این لفظ: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لا يَنجُس».