سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

(۷۶۴) با ورقه‌های سوخته شده‌ی قرآن چه باید کرد؟

(۷۶۴) سوال: من چندین ظرف داشتم که آیات قرآن و دعاهای مأثور را در آنها گذاشته بودم. کسی به من گفت: استفاده از اینها و داشتنشان حرام است و باید آنها را بسوزانم. من نیز از ترس عذاب الهی، آنها را سوزاندم. اما بعد از اینکه قسمتی از آنها را سوزانده و قسمتی دیگر را خرد کردم، نمی‌دانم با پس مانده‌هایشان چه کنم؟ آیا آنها را دفن کنم یا در سطل زباله بیندازم؟ خواهش می‌کنم مرا راهنمایی کنید.

جواب:

برگه‌هایی که حاوی آیات قرآن بوده‌اند و سائل با مشورت کسی، آنها را سوزانده؛ باید بقیه‌اش را هم بسوزاند و سپس دفنشان کند؛ چون این گونه، احتمال اینکه مورد بی حرمتی قرار گیرند، خیلی ضعیف‌تر است. البته می‌تواند به جای سوزاندن، آنها را کاملا ریز ریز کند به طوری که از کلمات چیزی باقی نماند. سائل همچنین در سوالش گفته: برگه‌هایی را سوزانده که در آنها دعا نوشته شده است. در مورد چنین برگه‌هایی، تفصیل وجود دارد: اگر دعاهای مشروع هستند، نگهداشتنشان بهتر است؛ چون سودمند هستند. اما اگر ادعیه‌ی غیر مشروع هستند، سوزاندن یا ریز ریز کردنشان واجب است.

ممکن است کسی بگوید: چرا در مورد برگه‌های حاوی دعا، تفصیل قائل شدید، اما همین تفصیل را در مورد برگه‌هایی که مشتمل بر آیات قرآنی هستند، ذکر نکردید؟

در جواب می‌گوییم: برگه‌هایی که در آنها آیات قرآنی نوشته شده، اگر همین طور بدون استفاده باقی بمانند، ممکن است مورد بی احترامی قرار بگیرند. آویزان کردن آنها به دیوار هم از لحاظ شرعی درست نیست و ثابت نیست که سلف صالح رضی الله عنهم چنین کرده باشند. کسی که این کاغذها را به دیوار آویزان می‌کند، از چند حالت خارج نیست:

حالت اول: برای تبرک آنها را آویزان می‌کند: البته که چنین کاری مشروع نیست. زیر چنین تبرک جستنی از پیامبرﷺ  و اصحابشان ثابت نیست و هر چیزی که جنبه‌ی تعبّدی به آن داده شود، یا به عنوان وسیله‌ای برای توسل قرار گیرد که از رسول اللهﷺ ثابت نشده باشد، شرعی نیست. زیرا الله سبحانه و تعالی می‌فرماید: {لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ} [احزاب:۲۱]: (قطعا برای شما در رسول الله، الگویی نیکو وجود دارد برای آن کس که به الله و روز قیامت امید دارد).

حالت دوم: این کار را به نیت حمایت انجام داده باشد. یعنی معتقد است که آویزان بودن این آیات بر دیوار، موجب حمایت در مقابل شیطان است. این باور نیز هیچ اصلی در سنت نداشته و صحابه رضی الله عنهم و سلف صالح آن را انجام نداده‌اند. یک حرام نیز در این کار نهفته است و آن اینکه انسان به آویزان کردن آیات قرآن به دیوار اکتفا کرده و قرائت قرآن را که در حقیقت او را از شیطان رجیم حمایت و محافظت می‌کند، کنار بگذارد. چون دلش به او خواهد گفت: تا وقتی که آیت الکرسی در خانه‌ات آویزان است، دیگر نیازی به قرائت آن نیست. تا وقتی سوره‌ی اخلاص و معوذتین را آویزان کرده‌ای، دیگر نیازی نیست آنها را قرائت کنی. بدون شک این یکی از چیزهایی است که انسان را از قرائت قرآن که راه صحیح حمایت و حفاظت شدن است، باز می‌دارد.

حالت سوم: این برگه‌ها را برای یادآوری و موعظه، آویزان کند. این کار اگر چه شاید گاهی سودمند باشد، اما ضررش بیشتر است. زیرا ممکن است در بسیاری از مجالس، این آیات قرآنی را آویزان کرده باشند، اما کسانی که در مجلس حضور دارند، استفاده‌ای از آن نبرند. مثلا در ورقه‌ای این آیه را نوشته و آویزان کرده‌اند: {وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا} [حجرات:۱۲]: (و یکدیگر را غیبت نکنید). اما می‌بینید که مردم در همین مکان، غیبت می‌کنند و از این آیه که به دیوار آویزان است هیچ پندی نمی‌گیرند. ضمن اینکه آویزان بودن این آیه بالای سرشان که آنها را از غیبت نهی می‌کند و مغشول بودن آنها به غیبت در همان حال، نوعی مبارزه طلبی و بی مبالاتی است نسبت به چیزی که الله تعالی از آن نهی کرده است.

نیز، چه بسا مشاهده کنید که در برخی مجالس این آیه را در برگه‌ای نوشته و به دیوار آویزان کرده‌اند: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا * وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا} [احزاب:۴۱-۴۲]: (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، الله را به کثرت ذکر کنید و صبحگاه و شامگاه او را تسبیح گویید). اما با این وجود، کسی به آن توجه نکرده و سرش را هم بالا نمی‌آورد تا به آن نگاهی بیندازد و کسی هم ذکر و تسبیح الله نمی‌کند. این مساله بسیار اتفاق می‌افتد.

بنا بر این، موعظه پذیرفتن و یادآوری شدن توسط این برگه‌های آویزان به دیوار، خیلی کم است. نکته‌ی دیگر اینکه تذکر و موعظه با چنین روشی، در زمان سلف صالح رضی الله عنهم معروف نبوده و شکی نیست که آنها از ما بهتر و به صواب نزدیک‌تر بوده‌اند؛ به همین خاطر رسول اللهﷺ فرموده: «بهترین مردم، مردم زمان من هستند (صحابه)، سپس کسانی که پس از آنها می‌آیند (تابعین)، سپس کسانی که بعد از آنها می‌آیند (تبع تابعین)». [۱]

به همین خاطر عمل این شخص در زمینه‌ی سوزاندن ورقه‌های حاوی آیات قرآنی را پسندیدیم، اما در مورد ادعیه، تفصیلی که گذشت را ذکر نمودیم.

می‌پرسد: و این سخن آیا در مورد احادیث نیز صدق می‌کند؟

جواب: از نظر من، احادیث نسبت به آیات قرآن از اهمیت کمتری برخوردارند و این اهیمت خیلی هم کم‌تر است. اما باز هم اگر آنها را بسوزانند بهتر است. اگر هم آنها را نگهداشته و نسوزانند، اشکالی ندارد.

می‌پرسد: آویزان کردن سخنان حکیمانه و غیره، چه حکمی دارد؟

جواب: اشکالی ندارد؛ چون قرآن نیست و غالبا سخن رسول اللهﷺ هم نیستند.

* * *

[۱] صحيح بخاري: کتاب الشهادات، باب لا یشهد علی شهادة جور إذا أشهد، حدیث شماره (۲۵۰۹). صحيح مسلم: کتاب فضائل الصحابة رضی الله عنهم، باب فضل الصحابة ثم الذین یلونهم ثم الذین یلونهم، حدیث شماره (۲۵۳۳)، از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه با این لفظ: «خَيْرُ ‌النَّاسِ ‌قَرْنِي، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: عندي أوانٍ كثيرة تحمل آيات قرآنية كريمة والبعض من الأدعية المأثورة، وقال لي بعض الناس: إن استعمالها أو امتلاكها حرام ويجب علي أن أحرقها، فقمت بإحراقها خشية عقاب الله -عز وجل-، وبعد أن أحرقتُ البعض منها ومزقت البعض الآخر لم أعرف أين أضع المخلفات، هل أقوم بدفنها، أم أرميها بسلة مهملات؟ أرجو التوجيه مأجورين.

فأجاب رحمه الله تعالى: الجواب على هذا السؤال: أن هذه الأوراق التي كانت فيها آيات من كتاب الله عزوجل وأحرقتها بمشورة من بعض الناس يمكن أن تكمل إحراقها أيضًا ثم تدفنها؛ لأن ذلك أبلغ في البعد عن امتهانها، اللهم إلا أن تمزقها تمزيقاً كاملاً بحيث لا يبقى من الكلمات شيء فإنه يغني عن إحراقها، ولكنها ذكرت أنها أحرقت أوراقا فيها أدعية، والأوراق التي فيها الأدعية يُفصَّل فيها، فيقال: إن كانت أدعية مشروعة فالحفاظ عليها أولى وإبقاؤها أولى يُنتفع بها، وإن كانت أدعية غير مشروعة فإتلافها واجب بالإحراق أو التمزيق تمزيقا كاملا.

وقد يقول قائل: لماذا فَصَّلتم في الأوراق التي فيها أدعية، ولم تُفصلوا في الأوراق التي فيها آيات قرآنية؟ والجواب على هذا أن نقول: إن الأوراق التي فيها آيات قرآنية لو بقيت لكان هذا عرضة لامتهانها إن بقيت هكذا مهملة، وإن علقت على الجدر، فإن تعليق الآيات على الجدر ليس من الأمور المشروعة ، كان عليها السلف الصالح رضي الله عنهم، والمعلق لها لا يخلو من أحوال:

الحال الأولى: أن يعلقها تبركا بها، وهذا ليس بمشروع، وذلك لأن التبرك بالقرآن على هذا النحو لم يرد عن النبي صلى الله عليه وسلم ولا عن أصحابه، وما لم يرد عن النبي صلى الله عليه وسلم مما اتخذ على وجه تعبدي أو على وجه وسيلي فإنه لا يكون مشروعًا؛ لقول الله تعالى: ﴿ لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أَسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كَانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ ﴾ [الأحزاب: ٢١].

والحال الثانية: أن يتخذها على سبيل الحماية، بحيث يعتقد أنه إذا علق هذه الآيات حمته من الشياطين، وهذا أيضًا لا أصل له من السنة، ولا من عمل الصحابة رضي الله عنهم و السلف الصالح، وفيه محذور وهو أن الإنسان يعتمد عليها ولا يقوم بما ينبغي أن يقوم به من قراءة الآيات التي فيها الحماية والتحرز من الشيطان الرجيم؛ لأن نفسه ستقول له: ما دمت قد علقت آية الكرسي مثلا في بيتك فإنه يغني عن قراءتها ما دمت علقت سورة الإخلاص والمعوذتين فإنه يكفيك عن قراءتها، وهذا لا شك أنه يصد الإنسان عن الطريق الصحيح للاحتماء والاحتراز بالقرآن الكريم، فهاتان حالان.

الحال الثالثة: أن يُعلُّق هذه الأوراق التي فيها القرآن من أجل الذكرى والموعظة، وهذا إن قدر أن فيه نفعا في بعض الأحيان فإن فيه ضرراً أكثر، وذلك أن كثيراً من المجالس تكون فيها هذه الآيات القرآنية، ولكن لا ينتفع أهل المجلس بها، فقد يكون من المعلق ورقة فيها قوله تعالى: ﴿ وَلَا يَغْتَب بَعْضُكُم بَعْضًا ﴾ [الحجرات: ١٢]، فتجد الناس في نفس هذا المكان يغتاب بعضهم بعضا، ولا ينتفعون بهذه الآية، وكون الآية فوق رؤوسهم تنهى عن الغيبة وهم يغتابون الناس يشبه أن يكون هذا من باب التحدي وعدم المبالاة بما نهى الله عنه، وربما تجد في بعض المجالس ورقة فيها قول الله تعالى: ﴿ يَايها الَّذِينَ ءَامَنُوا اذْكُرُوا اللهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴾ [الأحزاب: ٤٢] ومع هذا لا أحد يلتفت لها، ولا يرفع رأسه إليها، ولا يذكر الله ولا يسبحه، وهذا كثير.

إذا فالعِظة والتذكر بهذه الآيات التي تكتب على أوراق وتُعلق قليلة، ثم إن التذكير والعظة بهذه الطريقة لم تكن معروفة في عهد السلف الصالح، ولا شك أن هديهم خير من هدينا، وأقرب إلى الصواب منا، ولهذا قال النبي – عليه الصلاة والسلام-: «خير الناس قرني، ثم الذين يلونهم ثم الذين يلونهم». ولهذا حَبَّذنا عمل هذه المرأة التي أحرقت الأوراق التي عندها فيها آيات من كتاب الله، وفَصَّلنا في الأدعية.

يقول السائل: وهل ينطبق هذا على الأحاديث؟

فأجاب رحمه الله تعالى: أنا عندي أن الأحاديث أهون، أهون من الآيات كثيراً، ولكن مع هذا لو عدل الناس عنها لكان خيراً، ولو بقيت فلا بأس.

يقول السائل: والحكم وغيرها أيضًا؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: ليس فيها بأس؛ لأنها ليست من كلام الله ولا رسوله في الغالب.

مطالب مرتبط:

(۷۶۶) انداختن کتاب‌های درسی و روزنامه در آشغال

(۷۶۶) سوال: آیا انداختن کتاب‌های درسی و روزنامه در زباله جایز است؟ با توجه به این نکته که شهرداری همه‌ی آشغال‌ها را می‌سوزاند. نیز با توجه به این نکته که ما آنها را در پلاستیکی جداگانه می‌گذاریم تا با دیگر زباله‌ها قاطی نشود. اگر این کار درست نیست، پس چکار کنیم؟ به این نکته نیز […]

ادامه مطلب …

(۷۶۵) برگه‌های حاوی اسم جلاله و اسم پیامبر

(۷۶۵) سوال: در اماکنی که دانش آموزان هستند، معمولا برگه‌هایی وجود دارد که لفظ جلاله‌ی الله تعالی یا اسم پیامبرﷺ در آن نوشته شده و برخی به آن بی توجه هستند. آیا هر کسی وظیفه دارد این برگه‌ها را از روی زمین بردارد؟ حال اگر این برگه‌ها خیلی زیاد بوده و روی زمین ریخته باشند، […]

ادامه مطلب …

(۷۶۷) سوزاندن اوراق قرآن یا اوراق حاوی اسم الله

(۷۶۷) سوال: آیا سوزاندن برگه‌های پاره شده‌ی قرآن یا اوراقی که اسم جلاله‌ی الله در آنها نوشته شده، جایز است؟ چون شنیدم اگر کسی آنها را بسوزاند، روز قیامت با همان‌ها داغ زده می‌شود. جواب: سوزاندن برگه‌های مصحف در صورتی که قابل استفاده نباشند، جایز است و اشکالی ندارد. عثمان رضی الله عنه وقتی تمام […]

ادامه مطلب …

(۷۶۳) سرنوشت برگه‌های پاره شده‌ی قرآن

(۷۶۳) سوال: حکم جمع برگه‌های پخش و پلا و پاره پاره‌ای که از قرآن جدا شده، و سوزاندن آنها برای جلوگیری از بی احترامی به آن، چیست؟ آیا سوزاندنش بهتر است یا همانطور که هست، دفن شود؟ جواب: هیچ مسلمانی شک ندارد در اینکه احترام به قرآن و تعظیم آن و خودداری از چیزی که […]

ادامه مطلب …

(۷۶۸) کاغذهای حاوی اسم الله برای تمیزکاری

(۷۶۸) سوال: از نظر شما دیدگاه شریعت در مورد استفاده از مجلاتی که گاهی اسم الله سبحانه و تعالی در آنها نوشته شده، برای تمیزکاری و جلد گرفتن، چیست؟ جواب: جایز نیست روزنامه‌ها و مجلاتی که به زبان عربی بوده و شامل آیه‌ای از قرآن یا اقوالی از سنت رسول اللهﷺ می‌باشند، به غرض جلد […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه