(۵۱۷) سوال: آیا سفر به سرزمین کافران و مشغول شدن به شغلهای مباح با حفظ عقیده در آن، جایز است؟
جواب:
بیتردید کسی که به سرزمین کفر سفر کند، دینش را در معرض خطر، قرار داده است زیرا سرزمین کفر است و انسان در هر محیطی زندگی کند بر وی تأثیر میگذارد؛ مگر کسی که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ او را حفظ کند. پیامبر ﷺ فرمود: «مَا مِنْ مَوْلُودٍ إِلَّا يُولَدُ عَلَى الفِطْرَةِ، فَأَبَوَاهُ يُهَوِّدَانِهِ، أَوْ يُنَصِّرَانِهِ، أَوْ يُمَجِّسَانِهِ»۱ : (هیچ نوزادی نیست مگر این که بر فطرت، متولد میشود؛ این پدر و مادرش هستند که او را یهودی، نصرانی یا مجوسی میکنند).
روح و نفس مؤمن چگونه آرام میگیرد در جایی که فقط صدای بوق و ناقوس میشنود و اذان، الله اکبر و حیّ علی الصلاة را نمیشنود؟ شایسته است که مؤمن تا جایی که توانش میرسد از سرزمین کفر دوری کند؛ اما اگر نیاز داشته باشد، علم و آگاهی داشته باشد که در برابر شبهات دعوتگران نصاری ایستادگی کند و عبادتی نیز داشته باشد که او را از گمراهی و گرایش به سوی آن باز دارد، با این سه شرط، نظرم این است که سفر به خارج، ایرادی ندارد؛ این سه شرط را تکرار میکنم:
۱- نیاز داشته باشد؛ مثلا در پی تخصصهایی باشد که در سرزمین خودش وجود ندارد.
۲- از علمی برخوردار باشد که بتواند شبهات گمراهکنندگان از جمله دعوتگران نصاری و دیگران را پاسخ دهد.
۳- عبادتش چنان قوی باشد که او را از گمراهی و خودباختگی باز دارد.
اگر تمام این شروط را داشته باشد اشکالی برای سفر نمیبینم اما اگر یکی از این شرطها را نداشته باشد سفر را برای وی جایز نمیبینم؛ به خصوص کسانی که نوجوان و کم سن و سال هستند زیرا در معرض خطر قرار دارند. رسول الله ﷺ نیز هشدار داده و امر نموده است که هر کس از دجال با خبر شد به او نزدیک نشود و از او دوری کند. همچنین خبر داده است که مردی به سوی دجال میرود و گمان میکند که دجال نمیتواند وی را از دینش گمراه کند و همچنان به سویش میرود تا این که او را از دینش گمراه میکند؛ که البته این امر، واقع و قابل مشاهده است زیرا بیشتر کسانی که به سرزمین کفر سفر میکنند، وقتی باز میگردند از دین و اخلاق سابق خود برخوردار نیستند. از الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ سلامت و عافيت را خواستاریم.
***
- صحیح بخاری: كتاب الجنائز، باب إذا أسلم الصبي فمات هل يصلى عليه وهل يعرض على الصبي الإسلام، شماره (۱۳۵۸) / صحیح مسلم: كتاب القدر، باب معنى كل مولود يولد على الفطرة وحكم موت أطفال الكفار وأطفال المسلمين، شماره (٢٦٥٨). ↩︎