(۳۸۵) سوال: آیا سوگند به غیر الله جایز است؟ مثلا بگوید: قسم به پیامبر یا قسم به شیخ فلانی.
جواب:
سوگند به غیر الله جایز نیست زیرا رسول الله ﷺ از آن نهى نموده و فرموده است: «لا تَحْلِفُوا بآبائِكُمْ وَمَن كانَ حالِفًا فَلْيَحْلِفْ باللَّهِ»: (به پدرانتان سوگند یاد نکنید؛ هر کس سوگند یاد میکند به الله سوگند یاد کند یا سکوت نماید) بلکه پیامبر ﷺ آن را نوعی از شرک برشمرد و فرمود: «مَن حَلَفَ بغيرِ اللهِ فقد كَفَرَ أو أَشرَكَ»: (هر کس به غیر الله سوگند یاد کند، کفر یا شرک ورزیده است) بنابراین سوگند به پیامبر، ولیّ، فرشته، وطن، قوم و قبیله و هیچ مخلوق دیگری جایز نیست و انسان باید فقط به الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ و صفاتش سوگند یاد کند؛ مانند: والله العلي العظيم (سوگند به الله والا و بزرگ)، والله الرحمن الرحيم (سوگند به الله بسیار بخشنده و مهربان)، ورب الكعبة (سوگند به پروردگار کعبه)، وعزة الله (سوگند به عزّت الله)، وقدرة الله (سوگند به قدرت الله) و… از صفات الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ جایز است به آن قسَم خورد اما با این وجود، شایسته نیست شخصی زیاد سوگند یاد کند زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ} [المائده: ۸۹]: (سوگندهایتان را نگاه دارید) که بنابر یکی از اقوال در تفسیر این آیه معنایش این است که: زیاد به الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ سوگند یاد نکنید، به خصوص اگر سوگند دروغ باشد که امری خطرناک است. دروغ در سوگند اگر متضمّن خوردن مال شخص دیگری به ناحق باشد (که البته در دروغ هیچ حقی وجود ندارد) رسول الله ﷺ در مورد آن میفرماید: «مَن حَلَفَ علَى يَمِينٍ، وهو فيها فاجِرٌ، لِيَقْتَطِعَ بها مالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ، لَقِيَ اللَّهَ وهو عليه غَضْبانُ»۱ : (هر کس سوگندی یاد کند و در آن گناهکار و دروغگو کرده باشد تا مال فرد مسلمانی را با آن بستاند، الله را در حالی ملاقات میکند که از او خشمگین است) این همان یمین غَموس (سوگند دروغ) است که ابتدا فرد را در گناه غوطهور کرده سپس وی را به آتش دوزخ میاندازد، پناه بر الله. خوب است بدانیم که شخص هرگاه همراه سوگند، مشیئت و خواست الله را ذکر کند، در صورتی که بدان عمل نکند، كفاره ندارد؛ مانند این که بگوید: سوگند به الله که چنان میکنم إن شاء الله (اگر الله بخواهد) یا بگوید: سوگند به الله که إن شاء الله (اگر الله بخواهد) چنان میکنم؛ در این صورت اگر آن کار را انجام ندهد، کفاره ندارد زیرا پیامبر ﷺ فرمود: «مَن حَلَفَ عَلى يَمينٍ فَقَالَ: إنْ شَاءَ اللهُ، فلاَ حِنثَ عَلَيهِ»۲ : (هر کس سوگند یاد کند و بگوید: (إن شاء الله) قسمگیر نمیشود) یعنی کفارهای بر وی نیست. بنابراین شایسته است هر شخصی هنگام سوگند یاد کردن، آن را با عبارت (إن شاء الله) همراه کند که البته از این کار دو فایده به دست میآورد:
فایدهی اول: راحت شدن کارها و رسیدن به هدف
دلیلیش حدیث صحیحی است که از رسول الله ﷺ روایت شده که فرمود: «قَالَ سُلَيْمَانُ بْنُ دَاوُدَ نَبِيُّ الله: لَاَطُوفَنَّ اللَّيْلَةَ عَلَى سَبْعِينَ امْرَأَةٌ، كُلُّهُنَّ تَأْتِي بِغُلَامٍ يُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ صَاحِبُهُ – أَوِ الْمَلَكُ: قُلْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ، فَلَمْ يَقُلْ وَنَسِيَ، فَلَمْ تَأْتِ وَاحِدَةٌ مِنْ نِسَائِهِ إِلَّا وَاحِدَةٌ جَاءَتْ بِشِقٌ غُلَامٍ»: (پیامبر الله سلیمان بن داود گفت: به الله سوگند که امشب با هفتاد زن همبستر میشوم و هر کدامشان یک پسر به دنیا میآورد که در راه الله بجنگد. همراه وی یا فرشته به او گفت: (بگو: إن شاء الله) اما فراموش کرد و نگفت؛ لذا هیچ کدام از همسرانش فرزندی به دنیا نیاورد مگر یک زن که نصف یک پسر به دنیا آورد) الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ برای او و دیگران ثابت نمود که همه چیز در اختیار او است و برای هیچ کس شایسته نیست که بر الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ حکم کند. رسول الله ﷺ در این حدیث فرمود: «وَلَو قالَ: إنْ شاءَ اللَّهُ لَمْ يَحْنَثْ، وكانَ دَرَكًا له في حاجَتِهِ»۳ : (اگر ان شاء الله گفته بود قسمگیر نمیشد و به هدف خود میرسید).
فایدهی دوم: اگر قسمگیر شد و بدان عمل نکرد، نیاز به کفاره ندارد؛ دلیلش نیز حدیثی است که بیان شد: «مَن حَلَفَ عَلى يَمينٍ فَقَالَ: إنْ شَاءَ اللهُ فلاَ حِنثَ عَلَيهِ»: (هر کس سوگند یاد کند و بگوید: (إن شاء الله) قسمگیر نمیشود) یعنی کفارهای بر وی نیست.
***
- صحیح بخاری: كتاب الخصومات باب كلام الخصوم بعضهم في بعض، شماره (٢٤١٦) / صحیح مسلم: كتاب الإيمان، باب وعيد من اقتطع حق مسلم بيمين فاجرة بالنار، شماره (۱۳۸). ↩︎
- صحیح بخاری: كتاب كفارات الأيمان، باب الاستثناء في اليمين شماره (٦٧٢٠) / صحیح مسلم: كتاب الأيمان، باب الاستثناء، شماره (١٦٥٤). ↩︎
- صحیح بخاری: كتاب الخصومات باب كلام الخصوم بعضهم في بعض، شماره (٢٤١٦) / صحیح مسلم: كتاب الإيمان، باب وعيد من اقتطع حق مسلم بيمين فاجرة بالنار، شماره (۱۳۸). ↩︎