چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۳۸۵) حکم قسم خوردن به پیامبر ﷺ

(۳۸۵) سوال: آیا سوگند به غیر الله جایز است؟ مثلا بگوید: قسم به پیامبر یا قسم به شیخ فلانی.

جواب:

سوگند به غیر الله جایز نیست زیرا رسول الله ﷺ از آن نهى نموده و فرموده است: «لا تَحْلِفُوا بآبائِكُمْ وَمَن كانَ حالِفًا فَلْيَحْلِفْ باللَّهِ»: (به پدرانتان سوگند یاد نکنید؛ هر کس سوگند یاد می‌کند به الله سوگند یاد کند یا سکوت نماید) بلکه پیامبر ﷺ آن‌ را نوعی از شرک برشمرد و فرمود: «مَن حَلَفَ بغيرِ اللهِ فقد كَفَرَ أو أَشرَكَ»: (هر کس به غیر الله سوگند یاد کند، کفر یا شرک ورزیده است) بنابراین سوگند به پیامبر، ولیّ، فرشته، وطن، قوم و قبیله و هیچ مخلوق دیگری جایز نیست و انسان باید فقط به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ و صفاتش سوگند یاد کند؛ مانند: والله العلي العظيم (سوگند به الله والا و بزرگ)، والله الرحمن الرحيم (سوگند به الله بسیار بخشنده و مهربان)، ورب الكعبة (سوگند به پروردگار کعبه)، وعزة الله (سوگند به عزّت الله)، وقدرة الله (سوگند به قدرت الله) و… از صفات الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ جایز است به آن قسَم خورد اما با این وجود، شایسته نیست شخصی زیاد سوگند یاد کند زیرا الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌فرماید: {وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ} [المائده: ۸۹]: (سوگندهایتان را نگاه دارید) که بنابر یکی از اقوال در تفسیر این آیه معنایش این است که: زیاد به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ سوگند یاد نکنید، به خصوص اگر سوگند دروغ باشد که امری خطرناک است. دروغ در سوگند اگر متضمّن خوردن مال شخص دیگری به ناحق باشد (که البته در دروغ هیچ حقی وجود ندارد) رسول الله ﷺ در مورد آن می‌فرماید: «مَن حَلَفَ علَى يَمِينٍ، وهو فيها فاجِرٌ، لِيَقْتَطِعَ بها مالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ، لَقِيَ اللَّهَ وهو عليه غَضْبانُ»۱ : (هر کس سوگندی یاد کند و در آن گناه‌کار و دروغ‌گو کرده باشد تا مال فرد مسلمانی را با آن بستاند، الله را در حالی ملاقات می‌کند که از او خشمگین است) این همان یمین غَموس (سوگند دروغ) است که ابتدا فرد را در گناه  غوطه‌ور کرده سپس وی را به آتش دوزخ می‌اندازد، پناه بر الله. خوب است بدانیم که شخص هرگاه همراه سوگند، مشیئت و خواست الله را ذکر کند، در صورتی که بدان عمل نکند، كفاره ندارد؛ مانند این که بگوید: سوگند به الله که چنان می‌کنم إن شاء الله (اگر الله بخواهد) یا بگوید: سوگند به الله که إن شاء الله (اگر الله بخواهد) چنان می‌کنم؛ در این صورت اگر آن کار را انجام ندهد، کفاره ندارد زیرا پیامبر ﷺ فرمود: «مَن حَلَفَ عَلى يَمينٍ فَقَالَ: إنْ شَاءَ اللهُ، فلاَ حِنثَ عَلَيهِ»۲ : (هر کس سوگند یاد کند و بگوید: (إن شاء الله) قسم‌گیر نمی‌شود) یعنی کفاره‌ای بر وی نیست. بنابراین شایسته است هر شخصی هنگام سوگند یاد کردن، آن ‌را با عبارت (إن شاء الله) همراه کند که البته از این کار دو فایده به دست می‌آورد:

فایده‌ی اول: راحت شدن کارها و رسیدن به هدف

دلیلیش حدیث صحیحی است که از رسول الله ﷺ روایت شده که فرمود: «قَالَ سُلَيْمَانُ بْنُ دَاوُدَ نَبِيُّ الله: لَاَطُوفَنَّ اللَّيْلَةَ عَلَى سَبْعِينَ امْرَأَةٌ، كُلُّهُنَّ تَأْتِي بِغُلَامٍ يُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ صَاحِبُهُ – أَوِ الْمَلَكُ: قُلْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ، فَلَمْ يَقُلْ وَنَسِيَ، فَلَمْ تَأْتِ وَاحِدَةٌ مِنْ نِسَائِهِ إِلَّا وَاحِدَةٌ جَاءَتْ بِشِقٌ غُلَامٍ»: (پیامبر الله سلیمان بن داود گفت: به الله سوگند که امشب با هفتاد زن همبستر می‌شوم و هر کدامشان یک پسر به دنیا می‌آورد که در راه الله بجنگد. همراه وی یا فرشته‌ به او گفت: (بگو: إن شاء الله) اما فراموش کرد و نگفت؛ لذا هیچ کدام از همسرانش فرزندی به دنیا نیاورد مگر یک زن که نصف یک پسر به دنیا آورد) الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ برای او و دیگران ثابت نمود که همه چیز در اختیار او است و برای هیچ کس شایسته نیست که بر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ حکم کند. رسول الله ﷺ در این حدیث فرمود: «وَلَو قالَ: إنْ شاءَ اللَّهُ لَمْ يَحْنَثْ، وكانَ دَرَكًا له في حاجَتِهِ»۳ : (اگر ان شاء الله گفته بود قسم‌گیر نمی‌شد و به هدف خود می‌رسید).

فایده‌ی دوم: اگر قسم‌گیر شد و بدان عمل نکرد، نیاز به کفاره ندارد؛ دلیلش نیز حدیثی است که بیان شد: «مَن حَلَفَ عَلى يَمينٍ فَقَالَ: إنْ شَاءَ اللهُ فلاَ حِنثَ عَلَيهِ»: (هر کس سوگند یاد کند و بگوید: (إن شاء الله) قسم‌گیر نمی‌شود) یعنی کفاره‌ای بر وی نیست.

***


  1. صحیح بخاری: كتاب الخصومات باب كلام الخصوم بعضهم في بعض، شماره (٢٤١٦) / صحیح مسلم: كتاب الإيمان، باب وعيد من اقتطع حق مسلم بيمين فاجرة بالنار، شماره (۱۳۸). ↩︎
  2. صحیح بخاری: كتاب كفارات الأيمان، باب الاستثناء في اليمين شماره (٦٧٢٠) / صحیح مسلم: كتاب الأيمان، باب الاستثناء، شماره (١٦٥٤). ↩︎
  3. صحیح بخاری: كتاب الخصومات باب كلام الخصوم بعضهم في بعض، شماره (٢٤١٦) / صحیح مسلم: كتاب الإيمان، باب وعيد من اقتطع حق مسلم بيمين فاجرة بالنار، شماره (۱۳۸). ↩︎

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل هو مصري مقيم في الرياض: هل يجوز الحلف بغير الله؛ مثلا: والنبي، أو: عليك الشيخ فلان؟

فأجاب رحمه الله تعالى: الحلف بغير الله لا يجوز؛ لأن النبي -عليه الصلاة والسلام – نهى عن ذلك، فقال: «لَا تَحْلِفُوا بِآبَائِكُمْ، وَمَنْ كَانَ حَالِفًا فَلْيَحْلِفْ بِاللهِ». بل قد جعل النبي صلى الله عليه وسلم ذلك من الشرك حيث قال: «مَنْ حَلَفَ بِغَيْرِ الله فَقَدْ كَفَرَ وَأَشْرَكَ ». فلا يجوز الحلف بالنبي، ولا الحلف بالولي، ولا الحلف بالملك، ولا الحلف بالوطن، ولا الحلف بالقومية، ولا بأي مخلوق كان إنما يحلف بالله عز وجل، وبصفاته سبحانه وتعالى، فيقال: والله العلي العظيم، والله الرحمن الرحيم، ورب الكعبة. أو يقال: وعزة الله، وقدرة الله. وما أشبه ذلك من صفاته، فإنه يجوز الحلف به، ومع هذا فإنه لا ينبغي إكثار الحلف؛ لقوله تعالى: ﴿ وَاحْفَظُوا أَيْمَنكُمْ ﴾ [المائدة: ۸۹]. فإن معناها على أحد الأقوال أي: لا تكثروا الحلف بالله، ولا سيما إذا كان الحلف عن كذب فإن الأمر في ذلك خطير، فإن الكذب في اليمين إن تضمن أكل مال الغير بغير حق -ومعلوم أن الكذب ليس فيه حق – فإن النبي صلى الله عليه وسلم قال: «مَنْ حَلَفَ عَلَى يَمِينٍ، وَهُوَ فِيهَا فَاجِرٌ، لِيَقْتَطِعَ بِهَا مَالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ، لَقِيَ اللَّهَ وَهُوَ عَلَيْهِ غَضْبَانُ». وهذه هي اليمين الغموس التي تغمس صاحبها في الإثم، ثم في النار والعياذ بالله.

و ينبغي أن يعلم أن الحالف بالله إذا قرن يمينه بمشيئة الله فإنه لا كفارة عليه إذا حنث؛ مثل أن يقول: والله لأفعلن كذا إن شاء الله. أو: والله إن شاء الله لأفعلن كذا. فإنه إن لم يفعله فلا شيء عليه؛ لأن النبي صلى الله عليه وسلم قال: «مَنْ حَلَفَ عَلَى يَمِين فَقَالَ: إِنْ شَاءَ اللَّهُ. فَلَا حِنْتَ عَلَيْهِ». لذا ينبغي لكل إنسان إذا حلف أن يقرن حلفه بالمشيئة، فإنه يستفيد في ذلك فائدتين:

الفائدة الأولى: تسهيل الأمر، وحصول المقصود.

و دليله ما ثبت في الصحيح عن النبي صلى الله عليه وسلم لو أنه قال: «قَالَ سُلَيْمَانُ بْنُ دَاوُدَ نَبِيُّ الله: لَاَطُوفَنَّ اللَّيْلَةَ عَلَى سَبْعِينَ امْرَأَةَ، كُلُّهُنَّ تَأْتِي بِغُلَامٍ يُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، فَقَالَ لَهُ صَاحِبُهُ – أَوِ الْمَلَكُ – : قُلْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ، فَلَمْ يَقُلْ وَنَسِيَ، فَلَمْ تَأْتِ وَاحِدَةٌ مِنْ نِسَائِهِ إِلَّا وَاحِدَةٌ جَاءَتْ بِشِقِّ غُلَامٍ».ليبين الله -عز وجل- له ولغيره أن الأمر بيده سبحانه وتعالى-، وأنه لا ينبغي لأحدٍ أن يتألى على الله -عز وجل-. قال النبي صلى الله عليه وسلم في هذا الحديث: «وَلَوْ قَالَ: إِنْ شَاءَ اللهُ. لَمْ يَحْنَتْ، وَكَانَ دَرَكًا لَهُ فِي حَاجَتِهِ».

الفائدة الثانية: أن لا تلزمه الكفارة فيما لو حنث.

ودليله هو ما شقته آنفًا من قوله عليه الصلاة والسلام: «مَنْ حَلَفَ عَلَى يَمِينٍ فَقَالَ: إِنْ شَاءَ اللَّهُ. فَلَا حِنْتَ عَلَيْهِ».

مطالب مرتبط:

(۳۸۴) حکم کمک خواستن از غير الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى

کمک خواستن از غير الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ به شرطی جایز است آن فرد توانایی کمک کردن در چیزی که از او خواسته شده را داشته باشد....

ادامه مطلب …

(۳۸۸) حکم سوگند با عبارت “وَحَياة الله یعنی: قسَم به زندگانی الله”

سوگند به حیات و زندگانی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ درست است؛ زیرا سوگند باید به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ، اسمی از اسم‌هایش یا صفتی از صفت‌هایش باشد که (حیات و زندگانی) یکی از صفات الله است...

ادامه مطلب …

(۳۸۶) سوگند به غير الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى

سوگند به غیر الله و صفات الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ حرام و نوعی از شرك است...

ادامه مطلب …

(۳۹۱) حکم سوگند خوردن شرکی طبق عادت

سوگند به غير الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ شرك است؛ تفاوتی ندارد که این سوگند به پیامبر، یکی از فرشتگان، یکی از اولیاء، پدر، مادر، رئیس، وطن یا هر مخلوق دیگری باشد..

ادامه مطلب …

(۳۸۹) حکم سوگند خوردن به پیامبر

سوگند به پیامبر ﷺ نوعی از شرك است زیرا سوگند: تأکید کردن چیزی با ذکر شخص یا ذاتی بزرگ و معظّم است؛...

ادامه مطلب …

(۳۸۲) حکم سوگند به غیر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى

بله سوگند به غیر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ شرک است...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه