چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

(۲۸۳) الحاد در مورد اسماء و صفات الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ

(۲۸۳) سوال: معنای الحاد چیست؟ چگونه شخص در مورد اسماء و صفات الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ ملحد می‌شود؟

جواب:

الحاد در لغت به معنای میل و انحراف است و به همین خاطر، حفره‌ا‌ی که در گوشه‌ی قبر است را لَحد می‌گویند زیرا به یک گوشه‎‌ از قبر، متمایل شده است.

در اصطلاح عبارت است از: معنای میل و  انحراف از آن چه اعتقاد و  عمل بدان واجب است؛ این تعريف عام است: هر کس از آن چه اعتقاد و عمل بدان واجب است منحرف شود، ملحد است؛ اما الحاد دو نوع است:

الحاد اكبر: الحاد تام و کامل همان انحراف از اسلام به طور کلی است که موجب خروج از اسلام می‌شود؛ مانند الحاد کمونیست‌‌ها، مشركان و مانند آنان.

الحاد اصغر: موجب خروج از دین اسلام نمی‌شود؛ مانند الحاد در برخی اعمال؛ مانند این فرموده‌ی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ: {وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ} [الحج: ۲۵]: (هر کسی‌ که در آن جا الحاد و ظلم را اراده کند، به او از عذابی دردناک می‌چشانیم) یعنی با معصیت و نافرمانی کوچک؛ اما معصیت بزرگ، سنگین‌تر و شدیدتر است.

الحاد در اسماء و صفات الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ به چند قسمت تقسیم می‌شود:

قسمت اول: این که تمام اسماء و صفات را انکار کرده و ادعا کند که این اسماء و صفات، برای مخلوقات است و برای خالق نیست؛ چنان که افراط گرایان و اهل غلو از جمله قرامطه، باطنیان و غیره انجام می‌دهند.

قسمت دوم: فقط در الحاد در اسماء؛ یعنی اسماء الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را اثبات کند اما صفاتی که بر آن دلالت دارد را نفی ‌کند؛ مانند این که بگوید: الله سميع است اما صفت سمع و شنوایی ندارد، بصير است اما صفت بصر و بینایی ندارد، علیم است اما صفت علم ندارد و… که این شخص اسماء را اثبات نموده اما صفاتی که بر آن دلالت دارد را نفی کرده است.

از جمله الحاد در اسماء این است که آن را اثبات کند اما ادعا کند که دلالت بر تشبیه و تمثیل دارد؛ می‌گوید: الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ اسم‌هایی دارد و صفاتی که این اسم‌ها بر آن دلالت دارند بر وجه تشبیه و همانندی با مخلوقات، اثبات می‌شوند. می‌گوید: الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ علم دارد اما علمش همانند علم مخلوقات است، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ وجه و چهره‌ دارد اما همانند مخلوقات است و… ؛ بنابراین تمثيل و تشبیه در اسماء و صفات نیز از الحاد است.

همچنین از جمله الحاد این است که نام و اسمی برای الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ قرار دهیم که خودش قرار نداده است؛ چنان که مثلا الله را صانع، ساخر و… بنامد که در این صورت از نزد خودش برای الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نام‌هایی قرار داده است و این الحاد است زیرا در مورد اسماء الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ واجب است به همان مقداری که وارد شده اکتفا شود.

از جمله الحاد این است که برخی از صفات را برای الله اثبات نموده و برخی دیگر را اثبات نکند؛ چنان که صفاتی را که گمان می‌کند و ادعا دارد عقل بر آن دلالت دارد را اثبات کرده و صفاتی که گمان می‌کند و ادعا دارد عقل بر آن دلالت ندارد را نفی کند. این نوعی الحاد و تعطیل و ایمان به قسمتی از قرآن و عدم ایمان به قسمت دیگر است.

برخی از مردم، ایمان دارند که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ حیّ (زنده)، علیم (بسیار دانا)، قادر (دارای قدرت و توان‌مند)، سمیع (بسیار شنوا)، بصير(بسیار بینا)، مريد (دارای اراده) و متكلم (دارای صفت کلام) است اما دیگر صفات را اثبات نمی‌کنند؛ اثبات نمی‌کنند که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ حكيم (دارای حکمت) و رحيم (دارای رحمت) است و می‌گویند: الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ هرچه بخواهد انجام می‌دهد و حکم می‌کند بدون حکمت. می‌گویند: الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ رحمت ندارد و رحمتش همان احسان و نیکی به مخلوقات یا اراده‌ی نیکی به آنان است و… که این نیز نوعی از الحاد در اسماء و صفات الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است.

از جمله الحاد در اسماء الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ این است که بت‌ها را با اسماء الله یا مشتقات اسماء الله نام گذاری کنند؛ مانند: لات و عُزّى که لات را از اسم‌ الله و عُزّى را از اسم عزیز گرفته‌اند که الله و عزیز از جمله اسماء الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ هستند.

***


این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: ما معنى الإلحاد؟ وكيف يكون الشخص ملحدا في أسماء الله وصفاته؟

فأجاب رحمه الله تعالى: الإلحاد في اللغة هو الميل، ومنه سمي الحفر في طرف القبر لحدا؛ لأنه مائل إلى جهة منه.

أما في الاصطلاح فهو: الميل عن ما يجب اعتقاده أو عمله. وهذا تعريف عام كل من مال عن ما يجب اعتقاده وعمله فهو ملحد، لكن الإلحاد نوعان:

 1- إلحاد أكبر:

فالإلحاد التام الذي هو الميل عن الإسلام كله إلحاد أكبر مخرج عن الملة، كإلحاد الشيوعيين والمشركين ومن ضاهاهم.

٢ – إلحاد أصغر:

و هو لا يخرج من الملة، كالإلحاد في بعض الأعمال، كقوله تعالى: ﴿ وَمَن يُرِدْ فِيهِ بِالْحَادِ بِظُلْمٍ تُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴾ [الحج: ٢٥] أي بمعصية صغرى،و الكبرى أشد وأعظم.

أما الإلحاد في أسماء الله وصفاته فإنه ينقسم إلى أقسام:

القسم الأول: أن ينكرها إنكارًا كليًّا، فينكر الأسماء والصفات، ويدعي أن هذه الأسماء والصفات للمخلوقات وليست للخالق، كما يفعله غلاة المعطلة من القرامطة والباطنية ونحوهم.

القسم الثاني: إلحاد في الأسماء فقط، بأن يثبتها الله -عز وجل-، لكن ينفي ما دلت عليه من الصفات؛ مثل أن يقول: إن الله سميع ولا سمع له، بصير ولا بصر له، عليم ولا علم له وما أشبه ذلك، فهذا أثبت الأسماء، ولكن لم يثبت ما دلت عليه من الصفات.

ومن الإلحاد في الأسماء أن يثبت الأسماء، لكن يجعلها دالة على التمثيل، فيقول : إن الله تعالى أسماء يثبت ما دلت عليه من الصفات على وجه المماثلة. ويقول: إن الله تعالى علما، لكن علمه مماثل لعلم المخلوق. وكذلك من يمثل في الصفات وهو ملحد فيها، كالذي يقول : إن الله تعالى وجها، لكنه مماثل لأوجه المخلوقين. وما أشبه ذلك. فالتمثيل في الأسماء والصفات هذا من الإلحاد. ومن الإلحاد أيضًا أن نسمي الله بما لم يسم به نفسه، فيسميه الصانع والساخر وما أشبه ذلك، فيثبت الله تعالى أسماء من عنده فإن هذا إلحاد؛ وذلك لأن الواجب في أسماء الله أن يقتصر فيها على ما ورد.

ومن الإلحاد أن يثبت الله تعالى بعض الصفات دون بعض، بأن يثبت الله تعالى من الصفات ما يزعم أن العقل دل عليها، وينفي من الصفات ما يزعم أن العقل لا يدل عليها، فإنّ هذا من الإلحاد والتعطيل، والإيمان ببعض الكتاب دون بعض.

من الناس من يؤمن بأن الله تعالى حي عليم قادر سميع بصير مريد متكلم، لكنه لا يثبت بقية الصفات، فلا يثبت أنه حكيم، ولا يثبت أنه رحيم، ويقول: إن الله تعالى يفعل ما يشاء، ويحكم ما يريد بدون حكمة. ويقول أيضًا: إن الله تعالى ليس له رحمة، لكن رحمته هي إحسانه إلى الخلق، أو إرادة إحسانه إليهم. وما أشبه ذلك، هذا نوع من الإلحاد في أسماء الله وصفاته.

و من الإلحاد في أسماء الله أن يسمي بها الأصنام، ويشتق للأصنام أسماء من أسماء الله، كقولهم: اللات والعزى أخذوا الأول من الله، وهو اسم من أسماء الله جل وعلا، وأخذوا الثاني من العزيز، وهو اسم من أسماء الله تعالى.

مطالب مرتبط:

(۲۷۷) نواقض اسلام

نواقض اسلام هر چیزی که با اسلام مخالف و در تضاد باشد. نقض اسلام، دو گونه است: نقض جزئی و نقض کلی....

ادامه مطلب …

(۲۸۰) چیزهایی كه اعمال صالح را از بین می‌برد

چیزهایی که پاداش اعمال صالح را از بین می‌برد به دو قسمت تقسیم می‌شود: اول: (نوع عام) که تمام اعمال را باطل می‌کند همان ارتداد است؛ دوم: (نوع خاص) باطل ‌کننده‌ی همان عمل خاص است...

ادامه مطلب …

(۲۹۲) توضحیاتی در مورد آیه ۴۴ سوره مائده

گفته شده: این آیه، عام است که یهود و دیگران را شامل می‌شود؛ که این دیدگاه، درست است زیرا اعتبار به عموم لفظ است نه به خصوص سبب...

ادامه مطلب …

(۲۹۷) دشنام دادن به دین در حالت خشم

گر خشم چنان شدید باشد که انسان نتواند خود را کنترل کند، از دین خارج نمی‌شود؛ زیرا نمی‌داند چه می‌گوید اما اگر بر خود کنترل و تسلط داشته باشد، دشنام دادن به دین در این حالت، موجب کفر و ارتداد می‌شود...

ادامه مطلب …

(۲۸۷) حکم کسی که معراج را انکار کند

بر کسی که معراج را انکار کرده چنین حکم می‌کنیم که اگر حق برایش آشکار گشته و نصوص شرعی از سنت صریح و ظاهر آیات قرآن که وارد شده را می‌داند، با این انکار، کافر است...

ادامه مطلب …

(۳۱۴) عذر به جهل در مسائل عقیده

به طور خلاصه: آيات و احاديث بسیاری وجود دارد که دلالت می‌دهد انسان به خاطر جهل، در همه چیز معذور است اما گاهی انسان در کسب علم و آگاهی، کوتاهی می‌کند که در این صورت، عذر داده نمی‌شود....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه