(۲۸۳) سوال: معنای الحاد چیست؟ چگونه شخص در مورد اسماء و صفات الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ ملحد میشود؟
جواب:
الحاد در لغت به معنای میل و انحراف است و به همین خاطر، حفرهای که در گوشهی قبر است را لَحد میگویند زیرا به یک گوشه از قبر، متمایل شده است.
در اصطلاح عبارت است از: معنای میل و انحراف از آن چه اعتقاد و عمل بدان واجب است؛ این تعريف عام است: هر کس از آن چه اعتقاد و عمل بدان واجب است منحرف شود، ملحد است؛ اما الحاد دو نوع است:
الحاد اكبر: الحاد تام و کامل همان انحراف از اسلام به طور کلی است که موجب خروج از اسلام میشود؛ مانند الحاد کمونیستها، مشركان و مانند آنان.
الحاد اصغر: موجب خروج از دین اسلام نمیشود؛ مانند الحاد در برخی اعمال؛ مانند این فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ: {وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ} [الحج: ۲۵]: (هر کسی که در آن جا الحاد و ظلم را اراده کند، به او از عذابی دردناک میچشانیم) یعنی با معصیت و نافرمانی کوچک؛ اما معصیت بزرگ، سنگینتر و شدیدتر است.
الحاد در اسماء و صفات الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ به چند قسمت تقسیم میشود:
قسمت اول: این که تمام اسماء و صفات را انکار کرده و ادعا کند که این اسماء و صفات، برای مخلوقات است و برای خالق نیست؛ چنان که افراط گرایان و اهل غلو از جمله قرامطه، باطنیان و غیره انجام میدهند.
قسمت دوم: فقط در الحاد در اسماء؛ یعنی اسماء الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ را اثبات کند اما صفاتی که بر آن دلالت دارد را نفی کند؛ مانند این که بگوید: الله سميع است اما صفت سمع و شنوایی ندارد، بصير است اما صفت بصر و بینایی ندارد، علیم است اما صفت علم ندارد و… که این شخص اسماء را اثبات نموده اما صفاتی که بر آن دلالت دارد را نفی کرده است.
از جمله الحاد در اسماء این است که آن را اثبات کند اما ادعا کند که دلالت بر تشبیه و تمثیل دارد؛ میگوید: الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ اسمهایی دارد و صفاتی که این اسمها بر آن دلالت دارند بر وجه تشبیه و همانندی با مخلوقات، اثبات میشوند. میگوید: الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ علم دارد اما علمش همانند علم مخلوقات است، الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ وجه و چهره دارد اما همانند مخلوقات است و… ؛ بنابراین تمثيل و تشبیه در اسماء و صفات نیز از الحاد است.
همچنین از جمله الحاد این است که نام و اسمی برای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ قرار دهیم که خودش قرار نداده است؛ چنان که مثلا الله را صانع، ساخر و… بنامد که در این صورت از نزد خودش برای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ نامهایی قرار داده است و این الحاد است زیرا در مورد اسماء الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ واجب است به همان مقداری که وارد شده اکتفا شود.
از جمله الحاد این است که برخی از صفات را برای الله اثبات نموده و برخی دیگر را اثبات نکند؛ چنان که صفاتی را که گمان میکند و ادعا دارد عقل بر آن دلالت دارد را اثبات کرده و صفاتی که گمان میکند و ادعا دارد عقل بر آن دلالت ندارد را نفی کند. این نوعی الحاد و تعطیل و ایمان به قسمتی از قرآن و عدم ایمان به قسمت دیگر است.
برخی از مردم، ایمان دارند که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ حیّ (زنده)، علیم (بسیار دانا)، قادر (دارای قدرت و توانمند)، سمیع (بسیار شنوا)، بصير(بسیار بینا)، مريد (دارای اراده) و متكلم (دارای صفت کلام) است اما دیگر صفات را اثبات نمیکنند؛ اثبات نمیکنند که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ حكيم (دارای حکمت) و رحيم (دارای رحمت) است و میگویند: الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ هرچه بخواهد انجام میدهد و حکم میکند بدون حکمت. میگویند: الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ رحمت ندارد و رحمتش همان احسان و نیکی به مخلوقات یا ارادهی نیکی به آنان است و… که این نیز نوعی از الحاد در اسماء و صفات الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است.
از جمله الحاد در اسماء الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ این است که بتها را با اسماء الله یا مشتقات اسماء الله نام گذاری کنند؛ مانند: لات و عُزّى که لات را از اسم الله و عُزّى را از اسم عزیز گرفتهاند که الله و عزیز از جمله اسماء الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ هستند.
***