جمعه 18 ربیع‌الثانی 1447
۱۸ مهر ۱۴۰۴
10 اکتبر 2025

(۳۸۲) حکم سوگند به غیر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى

(۳۸۲) سوال: آیا سوگند به غیر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ شرک است؟

جواب:

بله سوگند به غیر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ شرک است زیرا پیامبر ﷺ فرمود: «مَن حَلَفَ بغيرِ اللهِ فقد كَفَرَ أو أَشرَكَ»: (هر کس به غیر الله سوگند بخورد، کفر یا شرک ورزیده است) البته از جمله شرک اکبر که موجب خروج از اسلام می‌شود نیست بلکه شرک اصغر است مگر این‌ که به شخصی که به او سوگند می‌خورد جایگاهی همانند جایگاه و مقام الله بدهد که در این صورت به خاطر اعتقاد قلبی‌ وی، مرتکب شرک اکبر شده است. رسول الله ﷺ فرمود: «مَن كانَ حَالِفًا فَلْيَحْلِفْ باللَّهِ وَإلّا فَليَصْمُتْ»: (کسی ‌که سوگند یاد می‌کند، باید به الله سوگند یاد کند یا سکوت نماید).

شایسته است در این ‌جا از چیزی که امروزه بسیاری از مردم به آن دچار شده‌اند هشدار دهم؛ ‌ بسیاری از مردم به طلاق، سوگند یاد کرده و می‌گویند: اگر چنین کنم یا چنان نکنم، همسرم طلاق است و… که این کار درست نیست و بیشتر علما و ائمه و پیروان آنان بر این باور هستند که سوگند به طلاق، موجب طلاق است و کفاره ندارد؛ لذا می‌گویند: اگر مردی بگوید: “اگر فلان کار را انجام دهم، همسرم طلاق است” سپس آن ‌کار را انجام دهد همسرش طلاق است و اگر به همسرش بگوید: “اگر فلان کار را انجام بدهی، طلاق هستی” سپس همسرش آن کار را انجام ‌دهد، همسرش طلاق است و تفاوتی ندارد که نیت و مقصود وی تهدید یا طلاق بوده باشد.

این مذهب جمهور امت و ائمه‌ی امت است لذا این مسئله خطرناک است؛ برخی مردم چنان در این مورد سهل ‌انگاری می‌کنند که اگر برای مهمان، فنجان چای بیاورد می‌گوید: “همسرم طلاق است اگر آن‌ را بنوشم” دومی می‌گوید: “باید بنوشی وگرنه همسرم طلاق است” چرا دين الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ را چنین بازیچه قرار می‌دهند؟

اگر برخی از علما که معتقد به واقع شدن طلاق با سوگند به طلاق و واقع شدن طلاق با طلاق معلّق هستند، بگوید: می‌خواهم مردم را ملزم به طلاق کنم زیرا در آن زیاده ‌روی کرده‌اند چنان که عمر رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ مردم را به وقوع سه طلاق در یک مجلس، ملزم نمود؛ اگر یک عالم چنین کند، سخنش وجیه و معتبر است زیرا مردم در این زمینه بسیار زیاده ‌روی کرده‌اند.

اگر شخص عالم که مردم از او فتوا می‌گیرند فتواهای مربوط به مسائل دینی و فتواهای مربوط به طلاق معلّق به شرط را با هم مقایسه کند، خواهد دید که مقدار فتواهای مربوط به طلاق معلّق به شرط بسیار بیشتر از سؤالاتی است که از او در مورد مسائل دینی می‌پرسند؛ لذا شوهرها را از این که طلاق و سوگند به طلاق به راحتی بر زبان‌هایشان جاری شود، هشدار می‌دهم.

***


این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل وهو مصري: هل الحلف بغير الله شرك؟

فأجاب رحمه الله تعالى: الحلف بغير الله شرك؛ لقول النبي –صلى الله عليه وعلى آله وسلم-: «مَنْ حَلَفَ بِغَيْرِ الله فَقَدْ كَفَرَ وَأَشْرَكَ». لكنه ليس شركا أكبر مخرجًا من الملة، بل هو شرك أصغر، إلا أن يقع في قلب الحالف بغير الله أن منزلة هذا المحلوف به كمنزلة الله فحينئذ يكون شركا أكبر بناء على ما حصل في قلبه من هذه العقيدة، وإلا فمجرد الحلف بغير الله شرك أصغر، وقد قال النبي عليه الصلاة والسلام: «مَنْ كَانَ حَالِفًا فَلْيَحْلِفْ بِاللَّهِ، وَإِلَّا فَلْيَصْمُتْ».

وبهذه المناسبة أود أن أحذر مما وقع فيه كثير من الناس اليوم؛ حيث كانوا يحلفون بالطلاق، فتجد الواحد منهم يقول: على الطلاق لا أفعل كذا. أو إن فعلت كذا فامرأتي طالق أو ما أشبه ذلك. وهذا خلاف الصواب، وأكثر أهل العلم من هذه الأمة من الأئمة وأتباعهم يرون أن الحلف بالطلاق طلاق لا يكفر، ويقولون : إذا قال الرجل : إن فعلت كذا فزوجتي طالق. ففعل فإنها تطلق ولو قال لزوجته: إن فعلت كذا فأنت طالق. ففعلت فإنها تطلق، سواء نوى التهديد أم نوى الطلاق.

هذا هو الذي عليه جمهور الأمة وأئمة الأمة، فالمسألة خطيرة، والتهاون بها إلى هذا الحد؛ فلو أن رجلا قدم لشخص فنجانًا من الشاي فقال: علي الطلاق لا أشربه. ويقول الثاني: عليَّ الطلاق فلتشرب. وما أشبه ذلك، لماذا هذا التلاعب بدين الله -عز وجل-؟ ولو أن أحدًا من العلماء الذين يرون أن الطلاق يقع يمينا ويقع طلاقا-أعني الطلاق المعلق – قال: أنا أريد أن ألزم الناس بذلك، أي بالطلاق؛ لأن الناس تتابعوا فيه، فألزمهم كما ألزمهم عمر رضي الله عنه بالطلاق الثلاث. لو فعل ذلك لكان له وجه؛ لأن الناس كثر منهم هذا، كثر كثرة عظيمة.

لو أن العالم الذي يُستفتى قارن بين ما يستفتى عنه في مسائل الدين، وبين ما يستفتى عنه في هذا الطلاق المعلق، لوجد أن استفتاءه في هذا الطلاق المعلق أكثر بكثير من استفتائه في أمور تتعلق بالدين، وأنا أحذر الأزواج من يسهل على ألسنتهم هذا الطلاق، أو هذا الحلف بالطلاق.

مطالب مرتبط:

(۳۹۰) حکم سوگند به جایگاه و منزلت پیامبرﷺ

اگر انسان بگوید: (سوگند به پیامبر که چنین و چنان می‌کنم) یا (سوگند به پیامبر که چنین و چنان بوده است) این سوگند به رسول الله ﷺ است که حرام و شرک اصغر است بلکه اگر کسی که سوگند یاد می‌کند معتقد باشد پیامبر ﷺ جایگاهی همانند پروردگار سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ دارد، مرتکب شرک اکبر شده که او را از اسلام خارج می‌کند....

ادامه مطلب …

(۳۹۲) حکم سوگند خوردن هنگام معامله و خرید و فروش

سوگند به پیامبر ﷺ، صفاتشان یا هر مخلوق دیگری حرام و نوعی از شرك است؛ لذا هرگاه کسی‌ به پیامبر ﷺ قسَم بخورد و بگوید: (به پیامبر قسَم یا سوگند به پیامبر) یا به کعبه، جبرئیل، اسرافیل یا دیگر مخلوقات سوگند یاد کند، از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ و پیامبرش سرپیچی کرده و مرتکب شرک شده است....

ادامه مطلب …

(۳۸۳) سوگند یاد کردن به غیر از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَى

سوگند یاد کردن به غیر الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ حرام و نوعی از شرك است...

ادامه مطلب …

(۳۸۸) حکم سوگند با عبارت “وَحَياة الله یعنی: قسَم به زندگانی الله”

سوگند به حیات و زندگانی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ درست است؛ زیرا سوگند باید به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ، اسمی از اسم‌هایش یا صفتی از صفت‌هایش باشد که (حیات و زندگانی) یکی از صفات الله است...

ادامه مطلب …

(۳۸۹) حکم سوگند خوردن به پیامبر

سوگند به پیامبر ﷺ نوعی از شرك است زیرا سوگند: تأکید کردن چیزی با ذکر شخص یا ذاتی بزرگ و معظّم است؛...

ادامه مطلب …

(۳۹۱) حکم سوگند خوردن شرکی طبق عادت

سوگند به غير الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ شرك است؛ تفاوتی ندارد که این سوگند به پیامبر، یکی از فرشتگان، یکی از اولیاء، پدر، مادر، رئیس، وطن یا هر مخلوق دیگری باشد..

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه